سرخط خبرها
گفت‌وگو با فردی که خاص‌ترین مجموعه‌ بلیت اتوبوس را دارد

مجموعه‌‌داری، یعنی ثبت تاریخ

  • کد خبر: ۱۴۸۳۳
  • ۲۵ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۹
مجموعه‌‌داری، یعنی ثبت تاریخ
همه ما در دوره‌های مختلف زندگی‌مان از کودکی تا حال، زمانی را به جمع‌کردن وسایل مورد علاقه‌مان گذرانده‌ایم. برخی از ما پس از مدتی تمام وسایلی را که جمع کرده‌ایم دور ریخته‌ایم. اما برخی دیگر جمع‌کردن وسایل را به‌طور جدی در تمام سال‌های زندگی‌شان ادامه داده‌اند.
سمیرا منشادی - همه ما در دوره‌های مختلف زندگی‌مان از کودکی تا حال، زمانی را به جمع‌کردن وسایل مورد علاقه‌مان گذرانده‌ایم. گاهی عروسک، گاهی تیله و گاهی هم سکه جمع کرده‌ایم. برخی از ما پس از مدتی تمام وسایلی را که جمع کرده‌ایم دور ریخته‌ایم یا به دیگران داده‌ایم یا آن را در چمدانی گذاشته‌ایم و به انباری منتقل کرده‌ایم. اما برخی دیگر این‌کار را نکرده‌اند و جمع‌کردن وسایل را به‌طور جدی در تمام سال‌های زندگی‌شان ادامه داده‌اند. افرادی که در اصطلاح کلکسیون جمع‌آوری می‌کنند معمولا یا تمبر جمع می‌کنند یا سکه و اسکناس و گاهی هم فندک. این‌ها اشیای مرسوم برای کلکسیونر‌های ایرانی است. اما محمدرضا علیزاده چند سالی از زندگی‌اش را به جمع‌آوری بلیت‌های اتوبوس قدیمی اختصاص داده است. او در تمام دوران زندگی‌اش علاقه خاصی به جمع‌کردن بلیت‌های قدیمی داشته و تاکنون ۲ هزار و ۳۰۴ عدد بلیت اتوبوس جمع‌آوری کرده است. علاوه‌براین او یکی از طراحان جدول در روزنامه‌های مختلف است و بیش از ۱۰ هزار جدول مختلف طراحی کرده است. مهمان خانه‌اش شدیم و ساعتی آلبوم‌های خاطره‌انگیز بلیتش را ورق زدیم.

اولین جرقه جمع‌آوری اشیا
علیزاده متولد و دانش‌آموخته بیرجند است. از شش‌سالگی به دلیل شغل پدرش به مشهد می‌آیند. او حالا بعد از گذشت سال‌ها خودش را یک مشهدی می‌داند. هرچند غریب بودند، اما خیلی زود با این شهر و مردمانش آشنا می‌شوند. با روابط عمومی خوبی که داشته توانسته است خیلی زود با فضای درس و بچه‌ها خودش را وفق بدهد. در آن سال‌ها تنها راه ارتباطی نه‌تن‌ها بیرجند که همه کشور بیشتر با نامه‌نگاری بود و علیزاده هم با اقوام و خانواده‌شان در بیرجند نامه‌نگاری داشته و همین امر اولین جرقه جمع‌آوری تمبر برایش بوده است. او می‌گوید: «نامه‌هایی که به دستم می‌رسید تمبرهایش را جمع‌آوری می‌کردم. کم‌کم این جمع‌آوری به شکل مجموعه‌ای شد. در آن‌زمان تصور نمی‌کردم که این جمع‌آوری به شکل مجموعه‌ای بشود، اما با گذشت چند سال و با بالا رفتن تعداد تمبر‌ها به طور ناخودآگاه به سمت مجموعه‌داری کشیده شدم. برای تکمیل‌کردن مجموعه‌ام با مراکز اصلی خرید تمبر و  چگونگی نگهداری و حتی افرادی که مجموعه‌دار بودند آشنا شدم. البته جمع‌آوری چندان کار ساده‌ای نبود، زیرا ارتباطات و دسترسی به افراد فروشنده مانند امروز آسان نبود.»
 
مجموعه یعنی ثبت تاریخ
«مجموعه‌داری یعنی ثبت بخشی از تاریخ» این جمله بخشی از صحبت‌های علیزاده درباره مجموعه‌داری است و ادامه می‌دهد: «با جمع‌آوری تاریخ می‌توان مفهوم قدمت را منتقل کرد. تمبر‌ها تنوع زیادی دارند و از سویی تاریخ وقایع مهم و اتفاقات را می‌توان به وسیله تمبر‌ها متوجه شد. هر چند در ابتدا دید سرمایه‌گذاری و پس‌انداز نداشتم، اما به مرور به جمع‌آوری علاقه پیدا کردم.» 

مجموعه‌‌داری، یعنی ثبت تاریخ
مجموعه بی‌فرجام
علیزاده روز‌های زیادی خودش را از منزل، با چند بار اتوبوس عوض‌کردن به اداره پست مرکز یا دیگر مراکز خرید تمبر می‌رسانده‌است تا جدیدترین تمبر‌ها را بخرد. او در این زمینه برایمان توضیح می‌دهد: «برای یک بچه راهنمایی خیلی سخت و مشکل بود که از این سمت شهر به آن سمت برود، اما فقط علاقه به داشتن تمبر باعث می‌شد که رنج و زحمت این مسافت طولانی را تحمل کنم. گاهی هیچ تمبر جدیدی نبود و دست خالی برمی‌گشتم، اما اصلا ناراحت نمی‌شدم و برایم شیرین بود.»

 دوستان و خانواده هنگامی که می‌دیدند او به جمع‌آوری تمبر علاقه دارد گاهی تمبر‌های خاصی را به او هدیه می‌دادند. این مجموعه تمبر فرجامی نداشته است و در سال‌های دبیرستان علیزاده آن را واگذار می‌کند. او بیان می‌کند: «اصلا فکر نمی‌کردم که روزی بخواهم این مجموعه را واگذار کنم.
 
در نهایت به دلیل کنکور و سختی پیداکردن تمبر‌های خاص، آن‌ها را به دیگران که کلکسیون داشتند هدیه دادم و برخی را هم فروختم. تنها فکری که باعث می‌شد برای از دست دادن کلکسیونم ناراحت نباشم این بود که تمبرهایم در مجموعه افراد دیگری است و از بین نرفته است. شاید بگویید جمع‌آوری دوباره آن‌ها کار سختی نیست، اما به چشم بیننده همیشه کار‌ها آسان است برای مجموعه‌ای که در جلوی شما قرار می‌گیرد سال‌ها زمان و هزینه شده است.»

شروع دوباره
این مجموعه‌دار تا سال‌۷۴ دیگر فکری برای جمع‌آوری مجموعه‌ای نداشته است تا اینکه دانشجوی بیرجند می‌شود و اولین جرقه مجموعه جدید زمانی برای او زده می‌شود که با بلیت در شهر جابه‌جا می‌شود. آن زمان خودش هم تصور نمی‌کرد که بلیت‌ها یک زمان ارزش پیدا کنند یا حتی جمع شوند.

او می‌گوید: «فکر جمع‌کردن بلیت ناگهانی به ذهنم رسید. از آنجا که در گذشته هم زمینه مجموعه‌داری را داشتم، راه و رسم جمع‌کردن بلیت را به خوبی می‌دانستم. هر زمان که سر رسید بلیت‌ها می‌رسید آن‌ها را می‌خریدم. شروع کارم با جمع‌کردن بلیت‌های شهر بیرجند و مشهد بود.»

 آنچه مجموعه‌داری بلیت را برای او سخت می‌کرد نبودن فرمول خاصی مانند دیگر مجموعه‌ها برای جمع‌آوری بود. او ادامه می‌دهد: «هنگامی که دوستانم به شهرهایشان برمی‌گشتند یا به مسافرت می‌رفتند از آن‌ها می‌خواستم که بلیت‌های اتوبوس شهرشان را برایم بیاورند.»

 هنگامی که اتوبوس‌رانی برای جلوگیری از تقلب بلیت‌ها را هر فصل و هر ماه تغییر داد جمع‌آوری آن‌ها کمی سخت شد، اما باز هم این مشکلات نتوانست او را از کارش منصرف یا دلسرد کند.

منشأ بی‌انگیزه‌شدن
علیزاده چند سالی را دچار رخوت می‌شود و کار جمع‌کردن بلیت را کنار می‌گذارد. به گفته خودش این اتفاق برای همه مجموعه‌دار‌ها می‌افتد، زیرا باید در مجموعه‌شان به دنبال خاص‌ها باشند و همین موضوع کار را سخت می‌کند. او بعد از چند سال دوری از این‌کار با یک اتفاق ساده دوباره انگیزه‌ای برای شروع دوباره‌اش پیدا می‌کند. او داستان شروع دوباره جمع‌آوری بلیت‌ها را این‌گونه تعریف می‌کند: «سال  ۸۹ بود که برای خرید لوله به مغازه ابزارفروشی رفتم، چشمم به زیر شیشه میز فروشنده افتاد که بلیت‌های مختلفی را گذاشته بود.
یاد کلکسیون خودم افتادم و دوباره حسی که برای سال‌ها به خواب رفته بود بیدار شد. به آن فروشنده پیشنهاد خرید بلیت‌هایش را دادم، اما آن فرد تمایلی نداشت، حتی پیشنهاد تبادل دادم، باز هم راضی نشد.» جالب بود با آنکه او مجموعه‌دار نبود، اما برای واگذاری بلیت‌هایش مقاومت کرد. هر چند آن فروشنده راضی به واگذاری بلیت‌هایش نشد، اما یک حسن داشت و آن هم اینکه شروع دوباره برای علیزاده بود.

مجموعه‌‌داری، یعنی ثبت تاریخ
ارتباط‌های جدید
او برای اینکه مجموعه‌اش را دوباره زنده کند با مجموعه‌دار‌های مختلف شهر و مجموعه‌دار‌های شهر‌های دیگر ارتباط برقرار می‌کند و این روابط جدید، دریچه‌ای را برای او باز می‌کند. «در گذشته سختی کار مجموعه‌داری برقراری ارتباط با دیگر مجموعه‌دار‌ها حتی در شهر خودت بود چه برسد به شهر‌های دیگر.

همان‌طور که تکنولوژی در بسیاری از زمینه‌ها به کمک ما آمد، در زمینه جمع‌آوری اشیا هم اینترنت دریچه جدیدی برای ما باز کرد. از طریق شبکه‌های اجتماعی با ۲۰ مجموعه‌دار از شهر‌های دیگر آشنا شدم. با هم بلیت‌هایمان را تبادل می‌کنیم، برای هم بلیت پیدا می‌کنیم. حتی گروهی در فضای مجازی ایجاد کرده‌ایم که حدود ۶۵ نفر عضو حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای دارد که با هم روزانه در ارتباط هستیم و اگر یک نفرمان غیبت داشته باشد، همه جویای احوالش می‌شویم. کانالمان بسیار پویاست و معاملات زیادی با هم داریم.»

 او از این طریق با مجموعه‌دار‌های تهران، اصفهان و یزد در ارتباط است.

تاریخچه بلیت مشهد
آلبوم‌های بلیتش را روبه‌رویمان باز کرده است و ما با لذت مشغول ورق‌زدنشان هستیم. نگاه‌کردن بلیت‌های قدیمی جذاب و خاطره‌انگیز است. نگاه به بلیت‌ها ما را به آن روز‌هایی می‌برد که هوای شهرمان پاک بود و خودرو شخصی مثل امروزه متداول نبود و هر جابه‌جایی درون‌شهری مثل مسافرت بود. آن‌قدر سرگرم شده‌ایم که یادمان می‌شود برای تهیه گزارش آمده‌ایم. علیزاده درباره نحوه قرار‌گرفتن بلیت‌ها در آلبومش توضیح می‌دهد: «برای جمع‌آوری اسکناس، سکه، تمبر و... آلبوم‌های مخصوص وجود دارد، اما برای بلیت چنین آلبومی وجود ندارد. به همین دلیل برای مرتب‌کردن بلیت‌هایم از آلبوم‌های عکس استفاده کردم و بلیت‌ها را براساس حروف الفبا داخل آلبوم چیدم. ۱۰۴ یا ۱۰۵ شهر هستند که سازمان اتوبوس‌رانی دارند. در بعضی‌شهر‌ها دیگر بلیت‌های کاغذی منسوخ و بلیت‌های دیجیتال و کارت‌های‌الکترونیکی یا پرداخت پول نقد جای آن را گرفته است. ۹۵ شهر حداقل یک دوره و یک مورد چاپ بلیت داشتند که همه این موارد در این آلبوم‌ها موجود است.»

 او درباره روند چاپ بلیت در مشهد برایمان توضیح می‌دهد: «سازمان اتوبوس‌رانی مشهد در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد و قبل از آن فقط چند خط اتوبوس در شهر بود که هزینه را نقدی از مردم دریافت می‌کردند. در ابتدا بلیت‌ها یک دوره سیاه و سفید، سپس تک رنگ و با رقم کم چاپ شد. به‌تدریج که چاپ پیشرفت کرد چاپ بلیت هم تغییر‌های زیادی کرد. رنگ‌های ۷ و ۵ شد و برخی دوره‌ها ۵ تا ۱۰ عدد از بلیت‌ها یک پوستر تشکیل می‌دادند، مناظر طبیعی، اماکن تاریخی و مناسبت‌های خاص در بلیت‌ها لحاظ شد و تنوع بسیار خوبی به آن‌ها داد. البته این‌کار یک حسن هم داشت که تقلب را تا حدودی کم یا از بین برد.»

در این مجموعه باارزش قدیمی‌ترین بلیت یک و نیم ریال که به اصطلاح عامه مردم یک قران ده‌شاهی و آخرین بلیت ۵۰۰۰ ریال ارزش دارد.

احتیاط، شرط مجموعه‌داری است
هر کدام از بلیت‌ها دنیایی از خاطره را برایش زنده می‌کند. چشمش به یکی از بلیت‌ها که می‌افتد گویا خاطره‌ای در ذهنش نقش می‌بندد و برایمان از آن شبی می‌گوید که برای خرید بلیت رفته بود. او ادامه می‌دهد: «در فضای مجازی فردی آگهی داده بود برای فروش و تبادل بلیت‌هایش. چند باری با هم تماس گرفتیم و قرار گذاشتیم، اما قرارمان به‌هم خورد. تا اینکه یک شب زمستانی سرد در یک مکان دورافتاده و خلوت قرار گذاشت. به خانواده چیزی نگفتم و سر قرارمان رفتم. به‌دلیل اینکه چند بار قرار‌ها را به‌هم زده بود حس ناامنی داشتم به همین دلیل ماشین را چند کوچه پایین‌تر پارک کردم و کلیدهایم را در باغچه یکی از خانه‌ها پنهان کردم. بعد از چند دقیقه آن شخص آمد و تبادل انجام شد، نگرانی‌ام برطرف شد، چون آن فرد بسیار شریف بود. البته یکی از مجموعه‌دار‌ها در یک شهر دیگر پیشنهاد تبادل داد. با آنکه پست اداری مهمی هم داشته و فرد شناخته‌شده‌ای در بین مجموعه‌دار‌های بلیت است، اما به‌طور یک‌طرفه عمل کرد. یعنی بلیت‌هایم را گرفت و بلیت‌های خوبی که قرار بود بفرستد نفرستاد.»

 او بعد‌ها متوجه می‌شود این مجموعه‌دار شگردش است و بسیاری دیگر از مجموعه‌دار‌ها را هم به قول معروف نقره‌داغ کرده است. بالأخره هر کاری سود و ضرر دارد و این کار هم خالی از سود و ضرر نیست.

علاقه خانوادگی
جمع‌آوری بلیت‌ها در خانواده علیزاده ایجاد انگیزه کرده و علاوه بر او همسر و فرزند بزرگش هم علاقه‌مند شده اند. او در این زمینه به همکاری همسرش اشاره می‌کند و می‌گوید: «بالأخره برای جمع‌آوری هر مجموعه‌ای وقت و هزینه و البته از همه مهم‌تر تشویق و دلگرمی اطرافیان لازم است. شکرخدا همسرم در این زمینه مشوق من بوده و هست و از اینکه برای مجموعه‌ام وقت می‌گذارم ناراحت نیست. دو پسرم هم ساعت‌ها با دیدن مجموعه بلیت‌هایم سرگرم می‌شوند، حتی پسر بزرگ‌ترم. فاضل آن‌قدر علاقه‌مند شده است که به او پیشنهاد دادم خودش یک مجموعه جمع‌آوری کند. به او پیشنهاد جمع‌آوری دکمه را دادم. خودم به او کمک می‌کنم، چون این‌کار می‌تواند برایش سرگرمی سالم و خوبی باشد.»
نگاه‌کردن به مجموعه پدر و اینکه راه و رسم جمع‌آوری چطور است سبب می‌شود که این کودک، امروز حس پژوهشگری و کنجکاوی‌اش بیشتر از پیش تقویت شود. علیزاده ادامه می‌دهد: «در مجموعه‌داری لازم نیست حتما موارد گران‌قیمت را انتخاب کنید، مواردی که چندان به نظر مهم نمی‌آید هم می‌تواند انگیزه ایجاد کلکسیون باشد. نگاه به اطراف و لوازم به‌ظاهر به دردنخور، می‌تواند خیلی ایده خوبی به شما بدهد.»

مجموعه‌‌داری، یعنی ثبت تاریخ
هنوز ادامه دارد
علیزاده به مجموعه‌اش بسیار حساس است و نمی‌خواهد این مجموعه را بار دیگر از دست بدهد. این را در لابه‌لای حرف‌هایش تأکید می‌کند و ادامه می‌دهد: «حتی تصور اینکه روزی بلیت‌هایم را مانند تمبر‌ها واگذار کنم یا آن‌ها را ببخشم، مانند کابوس است. البته تعدادی از بلیت‌ها را به دوستانم بخشیدم که مازاد بوده‌اند، اما اینکه همه آن‌ها را بخواهم واگذار کنم، قلبم را به درد می‌آورد. آخر برای جمع کردن این مجموعه سال‌هاست که زحمت کشیده‌ام و به آن‌ها تعلق خاطر خاص دارم.»

او برای دیدن آلبومش به بچه‌ها بار‌ها تذکر داده است که فقط می‌توانید نگاه کنید و نباید آن‌ها را از جایشان بردارید یا به آن‌ها دست بزنید، زیرا بلیت می‌ساید و از بین می‌رود. هنگامی که صحبت از اتمام کار مجموعه بلیت‌هایش می‌شود، می‌گوید: «مجموعه بلیت هنوز تکمیل نشده است و حالا کار دارد که آن را کامل کنم.»

کار و سرگرمی در کنار هم
همان‌طور که در ابتدا هم اشاره کردیم علیزاده علاوه بر این، سال‌هاست که کار طراحی جدول و سودوکو را برای مجله‌ها و روزنامه‌های مختلف انجام می‌دهد. او در این زمینه برایمان توضیح می‌دهد: «علاقه به اطلاعات عمومی را از همان دوران دبیرستان داشتم.
 
البته کار کردن در کتاب‌فروشی و آشنایی با کتاب‌های مختلف هم باعث تقویت این امر شد. یادم می‌آید در دبیرستان و دانشگاه با دوستان مسابقه اطلاعات عمومی و حل جدول می‌گذاشتیم، لذت می‌بردم از اینکه اطلاعاتم بیشتر از بقیه است. آن زمان هیچ ایده‌ای برای طراحی جدول نداشتم، بعد از پایان خدمتم سال ۸۱ بود که برای اولین‌بار خودم را در زمینه طراحی جدول محک زدم. این طراحی براساس فرمول تجربه‌های شخصی بود. در گذشته برای طراحی جدول با آنکه اطلاعات زیادی داشتم، یک روز زمان می‌گذاشتم، چون دسترسی به منابع برایم سخت بود. امروزه با آمدن اینترنت و دسترسی سریع به منابع طراحی جدول آسان‌تر شده است. الان برای طراحی جدول شاید یک ربع تا ۲۰ دقیقه بیشتر زمان نیاز نیست.»
 
همکاری مشترک
شاید به نظر من و شما کار طراحی جدول یا سودوکو چندان سخت نباشد، اما همین جدول تا زمانی که برای چاپ می‌رود چند مرحله دارد و بررسی‌کردن آن کار بسیار مهم و سختی است. در این زمینه علیزاده می‌گوید: «برای اینکه کمی از بار کارهایم کاسته شود گاهی بررسی‌کردن آن را به همسرم واگذار می‌کنم و همکاری ایشان، کمک بزرگی برایم به حساب می‌آمد.»

 اما اینکه در طراحی جدول‌هایش اشتباه کرده یا نه؟ پرسشی بود که خودش در بین صحبت‌هایش به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «برایم زیاد پیش آمده است که در طراحی جدول اشتباه کنم و گاهی هم بابت همین اشتباهات از سوی مسئولان روزنامه یا مجله جریمه مالی هم شده‌ام بالأخره آدم ممکن‌الخطاست. برخی اشتباه‌ها هم بابت صفحه‌آرایی بوده که از دست من خارج بوده است.»

او در این سال‌ها طرف‌داران پر و پا قرص جدولش را پیدا کرده است، آ‌ن‌قدر به کار او علاقه دارند که اگر یک روز جدولش در روزنامه چاپ نشود پیامک‌بارانش می‌کنند یا با روزنامه تماس می‌گیرند و علت چاپ‌نشدن را پیگیری می‌کنند.

۱۰ هزار جدول
برایمان جای سؤال است که او چند جدول طراحی کرده است. پس می‌پرسیم و می‌گوید: «تاکنون بیش از ۱۰ هزار جدول طراحی کرده‌ام، فقط برای روزنامه شهرآرا بیش از ۲ هزار و خرده‌ای طراحی کرده‌ام. این جدول‌ها شامل جدول کلاسیک، شرح در متن، سودوکو و... بوده است.»

او برای اینکه بتواند جدول‌های به‌روزی طراحی کند مطالعه زیادی دارد و کتاب می‌خواند. او می‌گوید: «این روز‌ها در کشورمان خرید روزنامه با رکود روبه‌رو شده و نرم‌افزار‌های مختلف که این روز‌ها طراحی شده است بیشتر استفاده می‌شود، اما در کشور پیشرفته‌ای مانند ژاپن معروف‌ترین روزنامه کاغذی‌شان هنوز میلیون‌ها نسخه چاپ دارد.»

توصیه مهم جدولی
از او می‌پرسیم به عنوان فردی که سال‌ها در کار طراحی جدول است برای آن‌هایی که تمایل دارند جدول حل کنند چه توصیه‌ای دارد، او توضیح می‌دهد: «برای کسب مهارت در حل جدول خوب‌شنیدن، مطالعه روزنامه‌ها، بازی‌های اطلاعات عمومی روی گوشی تلفن و حل جدول که همه آن‌ها مقدمه بالابردن دامنه لغت و اولین مرحله است. البته این امر بهتر است به‌طور مستمر، درحد امکان روزانه و گروهی در جمع همکاران، اقوام و... انجام شود. در باور همه حل جدول باید با مداد باشد، در ابتدای کار این مسئله خوب است، اما ولی همین قدر که شخص به مهارت نسبی رسید، بهتر آن است که با خودکار حل شود. این باعث دقت و تفکر بیشتر شده و در طول زمان سبب افزایش اعتماد به نفس فرد می‌شود. البته یادداشت‌برداری از برخی اصطلاحات پرکاربرد جدول هم می‌تواند کمک به تسریع مهارت در حل جدول کند.»
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->