ماجرای نامه مخبر برای حداقل‌بگیران تامین اجتماعی چه بود؟ | سه میلیون تومان برای متناسب‌سازی نیست! راه اندازی چهارمین مرکز خدمات جامع سلامت آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعمال قانون ۱۸۳۷ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | توقیف ۴۴ خودروی متخلف (۱ مرداد ۱۴۰۳) آخرین وضعیت بانک‌ها در پرداخت وام ازدواج | ۲۷۰ هزار نفر در صف انتظار هستند (یکم مرداد ۱۴۰۳) چرا کمک هزینه معیشتی معلولان متوقف شده است؟ چرا قانون متناسب ‌سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی به درستی اجرا نمی‌شود؟ انتشار فایل کتاب‌های درس دانش آموزان مدارس از امروز (یکم مرداد ۱۴۰۳) یک‌میلیون تومان متناسب‌سازی به حساب بازنشستگان کشوری واریز می‌شود، اما برای بازنشستگان تأمین اجتماعی، نه (یکم مرداد ۱۴۰۳) چند راهکار مناسب برای تحمل راحت گرمای شدید این روز‌ها تصادف دو خودرو سنگین در بزرگراه مشهد _ باغچه یک کشته برجای گذاشت (یکم مرداد ۱۴۰۳) تب، سردرد و بدن درد مهمترین علائم بیماری تب دنگی است چه عواملی زمینه‌ساز انسداد سینوس‌ها و ایجاد بیماری سینوزیت می‌شوند؟ فعالیت ۹۵ خانه نگهداری از فرزندان بی‌سرپرست در خراسان رضوی افزایش ۱۹ درصدی بارندگی‌ها در کشور نسبت به سال آبی گذشته اعترافات قاتل سنگدل به قتل نگهبان گاراژ با ضربات سنگ دستگیری فالگیر شیطان‌صفت به جرم آزار و اذیت زن جوان دستگیری متهم به قتل مسلحانه مدیرعامل شرکت ساختمانی در سهروردی پنج کشته و سه مصدوم بر اثر حادثه رانندگی در لرستان+تصویر (۳۱ تیر ۱۴۰۳) قاپ‌زن‌های حرفه‌ای با شلیک پلیس تسلیم شدند
سرخط خبرها

پسر جوان اتهام تعرض در باغ را قبول ندارد

  • کد خبر: ۱۴۸۴۲۷
  • ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۴
پسر جوان اتهام تعرض در باغ را قبول ندارد
پسر جوان می‌گوید شاکی علیه او هیچ مدرکی ندارد و او هرگز مرتکب تعرض نشده است.

به گزارش شهرآرانیوز، سهراب شاگرد جوشکار است. او کارگری ساده است که تنها زندگی می‌کند. این جوان به اتهام تعرض بازداشت شده است، اتهامی که حاضر نیست آن را قبول کند.

*درباره اتهامت بگو و اینکه چطور بازداشت شدی.

به من و دو دوست دیگرم اتهام تعرض به یک دختر را وارد کرده‌اند در حالی که دروغ است. من چنین کاری نکردم.

*یعنی دوستانت چنین کاری کرده‌اند؟

من فقط می‌توانم درباره خودم صحبت کنم؛ من چنین کاری نکردم. هیچ تجاوزی به هیچ‌کس نکردم.

*شاکی را می‌شناسی؟

بله دوست یکی از دوستانم بود. او با ما به مهمانی آمده بود و بعد هم که مهمانی تمام شد به خانه‌اش رفت. من نمی‌دانم چطور شد که چنین ادعایی کرد.

*یعنی هیچ ارتباطی نبود؟

من هیچ ارتباطی با او نداشتم.

*پس چرا علیه شما شکایت کرده است؟

نمی‌دانم چرا این کار را کرده است. او دروغ می‌گوید.

*توضیح بده آن روز چه اتفاقی افتاد؟

ما همگی در یک باغ در شهریار بودیم. مشروب برده بودیم و می‌خواستیم خوش بگذرانیم، حسابی با هم شوخی کردیم و خندیدیم. چند ساعتی در باغ بودیم، آن دختر با پسر مورد علاقه‌اش چند دقیقه‌ای غیب شدند و بعد آمدند، اما من نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد، هرچه بود من در آن دخیل نبودم.

*حالا چه کسی دنبال پرونده‌ات است؟

من یک خواهر دارم که برایم وکیل گرفته و وکیلم پیگیری می‌کند.

*می‌دانی بین آن دختر و دوستش رابطه‌ای بوده یا نه؟

من نمی‌دانم، اما هرچه هست دختر می‌خواهد از آن پسر انتقام بگیرد که علیه ما شکایت کرده است.

*شغلت چیست؟

شاگرد جوشکار هستم و زندگی من و خواهرم از این راه می‌گذرد. وقتی کار نکنم پول هم نداریم. این دختر با شکایتش من را بدبخت کرده است.

*پدر و مادر ندارید؟

پدرم اعتیاد داشت. از مادرم جدا شد و ما با مادرمان زندگی می‌کردیم. از پدرم خبر ندارم. مادرم چند سال بعد از جدایی ازدواج کرد، حالا هم من و خواهرم با هم زندگی می‌کنیم.

*می‌توانی از دختر رضایت بگیری؟

من هیچ کاری نکردم. دختر هم نتوانسته علیه من مدرکی به دادگاه بدهد او دروغ می‌گوید. بیچاره خواهرم دنبالش است که رضایت بگیرد، ولی هنوز نتوانسته است.

منبع: اعتماد

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->