ماجرای قتل هولناک خیابان سیدی مشهد | برادر عصبانی خواستگار خواهرش را با چاقو کشت ماجرای گروگانگیری ۳ میلیاردی در مشهد حکم قتل غیرعمد برای مردی که شوهر سابق همسر صیغه‌ای خود را کشت خودکشی پسر خانواده راز قتل پدر را برملا کرد هشدار سازمان امدادونجات درباره باد‌های ۱۲۰ روزه سیستان و وقوع باد و گردوخاک در شرق کشور تاکید وزیر بهداشت به استفاده از تمام ظرفیت‌ها در بهبودی مجروحان حادثه تروریستی زاهدان کسب مدال طلای مسابقات علوم نوجوانان توسط دانش‌آموزان ایرانی افتخارآفرینی تیم ایران در المپیاد جهانی زیست‌شناسی | درخشش نام علی‌اکبر نورالهی، دانش‌آموز مشهدی بین ۳ مدال طلا کشف مقبره ۳۸۰۰ساله یک جنگجو در آذربایجان دادستان کل کشور: برای مبارزه قاطع با فساد باید از فساد مبری بود این متهم کلاهبردار حرفه‌ای را شناسایی کنید + عکس مرگ مشکوک یک سالمند تحت پوشش بهزیستی در زنجان فراخوان طراحی تمبر یادبود «به نام ایران» تعریق همیشه به علت گرما نیست و ممکن است نشانه ای از بیماری باشد نجات یک قلاده پلنگ به کمک مرزداران آستارا (۴ مرداد ۱۴۰۴) مشاهده دو قلاده یوزپلنگ آسیایی دیگر در یوزکنام پل ابریشم (۴ مرداد ۱۴۰۴) راه‌اندازی میز هدایت تحصیلی با کمک مشاوران متخصص بیانیه وزارت دادگستری در محکومیت حمله تروریستی به دادگستری زاهدان فرایند داوری و ارزشیابی بسته‌های تربیت و یادگیری کودکستان‌ها آغاز شد (۴ مرداد ۱۴۰۴) نتایج اولیه آزمون ارشد علوم پزشکی اعلام شد (۴ مرداد ۱۴۰۴) درباره دوچرخه‌های اشتراکی مشهد و صرفه جویی روزانه ۱۰۰۰  لیتری سوخت | باید و نباید‌های بایدو سیگار دست دوم و سوم را جدی بگیرید پلمب کارگاه تولید غیرمجاز محصولات بهداشتی و آرایشی در مشهد (۴ مرداد ۱۴۰۴)+فیلم نگاهی به راهکارهای تاب‌آوری در شرایط بحران و استرس زا چه ساعاتی نباید زیر نور آفتاب باشیم؟ موفقیت طب سنتی در کاهش علائم آلرژی‌های فصلی افزایش ۱۳ درصدی مبتلایان به آرتریت روماتوئید خراسان رضوی در جمع زلزله‌خیزترین استان‌های کشور طی هفته گذشته (۴ مرداد ۱۴۰۴) کشف ۱۱۲ ماینر غیرمجاز از یک کارگاه صنعتی در مشهد
سرخط خبرها

قتل فجیع مادر و برادر توسط جوان مشهدی

  • کد خبر: ۱۴۹۲۶۱
  • ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۱
قتل فجیع مادر و برادر توسط جوان مشهدی
جوانی که حدود ۹ سال قبل مادر ۵۰ ساله و برادر ۲۰ ساله اش را به طرز دلخراشی در مشهد به قتل رسانده بود، درباره آن ماجرای وحشتناک توضیح داد.

به گزارش شهرآرانیوز، جوان مشهدی در توضیح کارهایش گفت: از روزی که به دلیل رفیق بازی و دور هم نشینی به مواد مخدر آلوده شدم دیگر رنگ خوشبختی را ندیدم کار به جایی رسید که از همان روز‌های جوانی بار‌ها پشت میله‌های زندان قرار گرفتم، اما بعد از آزادی باز هم به خلافکاری هایم ادامه دادم و برای تامین هزینه‌های اعتیاد به سرقت روی آوردم دیگر آبروی خودم و خانواده ام برایم مهم نبود فقط به این می‌اندیشیدم که چگونه پولی برای خرید مواد پیدا کنم.

در افکارم فقط «مواد مخدر» حک شده بود و من به چیز دیگری فکر نمی‌کردم. هر چیزی که دم دستم قرار می‌گرفت سرقت می‌کردم تا برای یک وعده هم که شده مواد بخرم و از خماری نجات یابم.

دیگر خانواده ام نیز از رفتار‌های من خسته شدند. برادر بزرگ ترم هرچه تلاش کرد مرا از این راه بازدارد فایده‌ای نداشت. آرام آرام آن‌ها هم مرا طرد کردند و من در سن جوانی کارتن خواب شدم.

در این مدت ۶ بار با اتهاماتی مانند حمل مواد مخدر و سرقت به زندان افتادم، اما این‌ها هم مرا از مسیر سقوط نجات نداد. پدرم قبلا مادرم را دوبار طلاق داده بود و در یک استان دیگر کشور زندگی می‌کرد.

به همین علت من و برادر کوچک ترم در کنار مادرمان بودیم. برادر بزرگ ترم نیز ازدواج کرده بود و زندگی خوبی داشت، اما من کمتر به خانه مادرم سر می‌زدم آن هم برای آن که بتوانم پولی برای تهیه مواد مخدر از او بگیرم یا لوازمی برای فروش پیدا کنم.

یک شب وقتی در خانه مادرم بودم نتوانستم پولی از او بگیرم از سوی دیگر هم از خماری می‌ترسیدم تا این که صبح زمانی که از خواب بیدار شدم هنوز مادر و برادرم در خواب بودند. چشمم به چند تکه کوچک طلا‌های مادرم افتاد و وسوسه‌های شیطانی به سراغم آمد تا آن‌ها را سرقت کنم.

این بود که چاقویی برداشتم و به آرامی بالای سر مادرم رفتم، آن لحظه حتی ذره‌ای به مهر مادرم نیز فکر نمی‌کردم که چگونه مرا در شرایط سخت زندگی بزرگ کرد و مرا در آغوش پر مهر ومحبت خود گرفت. فقط به مواد مخدر می‌اندیشیدم که از خماری نجات یابم. به همین دلیل مانند موجودی وحشتناک چاقو را چندین بار بر پیکر مادر ۵۰ ساله ام زدم و او را در خواب کشتم، اما وقتی به سراغ برادر کوچک ترم رفتم تا او را هم برای پنهان ماندن این جنایت به قتل برسانم، ناگهان از درون رختخواب بلند شد و مقابلم قرار گرفت، ولی او هنوز خواب آلود بود و فقط از سروصدای ایجاد شده، هراسان و حیرت زده به اطراف نگاه می‌کرد که من فرصت هر عکس العملی را از او گرفتم و او را نیز با چند ضربه چاقو نقش بر زمین کردم. بعد از این ماجرا بود که گوشی تلفن همراه برادرم و طلا‌های خون آلود مادرم را نیز برداشتم و برای آن که شناسایی نشوم به مسافرخانه‌ای شخصی در اطراف خیابان طبرسی رفتم. طلا و گوشی تلفن را با بهایی بسیار ناچیز به رهگذران فروختم که پول آن هم بعد از دو روز به پایان رسید و من دیگر نتوانستم اجاره منزل را بپردازم. به همین دلیل دوباره مجبور شدم به پارک‌ها و بیابان‌های اطراف و پاتوق معتادان بروم.

خلاصه طولی نکشید که کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند. تازه فهمیدم که آن‌ها خریدار گوشی تلفن را نیز دستگیر کرده اند و با اطلاعاتی که او از من در اختیار پلیس گذاشته بود، کارآگاهان پاتوق‌های خلافکاران را برای یافتن من جست وجو کرده بودند تا این که مرا در بولوار رسالت مشهد پیدا کردند، اما‌ای کاش ...

منبع: رکنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->