یک توصیه پزشکی؛ هنگام گزش حیوانات خوددرمانی نکنید رجا درباره توقف چهارساعته قطار تهران-مشهد توضیحاتی داد (۶ تیر ۱۴۰۳) نتایج امتحانات نهایی چه زمانی اعلام می‌شود؟ صدور دستور توزیع ۶۵۰ هزار قوطی شیرخشک توسط اداره پایش زنجیره تامین شیرخشک همه چیز درباره تعداد انسان‌هایی که تاکنون روی زمین زندگی کرده‌اند هر ماه یک میلیون تومان علی‌الحساب به بازنشستگان پرداخت می‌شود رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال‌احمر اعلام کرد: در حج تمتع امسال، ۲۲ زائر ایرانی در عربستان فوت شدند برای داشتن رابطه خوب با فرزندان بزرگ‌سال خود، با این ۶ رفتار خداحافظی کنید حمایت بیمه از انسولین‌های نسل جدید؛ دوسر برد برای بیمار و بیمه‌گر امّاواگر‌های مصرف آهن در زنان اشتغال و تأمین معیشت؛ دو چالش دختران مجرد دهه‌های ۵۰ و ۶۰ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (چهارشنبه، ۶ تیر ۱۴۰۳) | کاهش دمای روزانه در سطح استان از جمعه هزینه داروی بیماران خاص کمتر از ۱۰ درصد قیمت واقعی است سخنگوی قوه‌قضائیه: تضمین سلامت انتخابات از سوی مجریان باید به‌خوبی صورت گیرد | آخرین وضعیت پرونده فساد در فوتبال شناسایی ۱۲۲ مورد مثبت تب دنگی از ابتدای سال در کشور | تب دنگی در چهار استان شیوع دارد معجزه آناناس برای کاهش وزن و لاغری این خوراکی محبوب کبد کودکان را تهدید می‌کند قول وزیر کار به بازنشستگان تأمین‌اجتماعی: علی‌الحساب حقوق بازنشستگان را به‌محض تأمین منابع، پرداخت می‌کنیم + ویدئو بهترین زمان شام خوردن | برای جلوگیری از افزایش وزن در این زمان شام بخورید دلایلی که شما را به خوردن برخی مواد غذایی معتاد می‌کند + راه حل‌های ترک اعتیاد مصرف غذا‌های مضر
سرخط خبرها

پیام‌های صوتی دختر مشهدی به عشق سابقش خون به پا کرد

  • کد خبر: ۱۵۰۴۵۷
  • ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۲
پیام‌های صوتی دختر مشهدی به عشق سابقش خون به پا کرد
دختر ۱۳ ساله‌ مشهدی که در عقد مرد جوانی بود، به عشق سابقش پیام داد اما شوهرش مچ او را گرفت و حادثه‌ای تلخ رقم خورد.

به گزارش شهرآرانیوز، دختر ۱۳ ساله به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: هنوز نوزادی ۱۰روزه بودم که مادرم مرا به آغوش پدر معتادم انداخت و از او طلاق گرفت.

مادرم که نمی‌توانست سرشکستگی و سرزنش‌های اطرافیانش را درباره رفتار‌های پدرم تحمل کند، سر ناسازگاری گذاشته بود تا این که چند ماه بعد از جدایی از پدرم با مرد دیگری ازدواج کرد و اکنون نیز صاحب دو فرزند دیگر شده است و سالی یک بار برای دیدار من به سرکوچه محل زندگی مادربزرگم می‌آید چرا که بعد از ماجرای طلاق، مادربزرگم سرپرستی مرا به عهده گرفت و با شیرخشک بزرگم کرد.

پدرم نیز به خاطر اعتیادش جا و مکانی نداشت و او هم در منزل مادربزرگم زندگی می‌کرد، اما وقتی من به سن ۷ سالگی رسیدم هیچ کس مرا در مدرسه ثبت نام نکرد، چون مادربزرگم در خانه‌های مردم کارگری می‌کرد و پولی برای تحصیل من نداشت. به همین دلیل من هیچ گاه به مدرسه نرفتم و بی سواد باقی ماندم.

روز‌ها به همین ترتیب سپری می‌شد تا این که حدود یک سال و نیم قبل با پسری اهل کشور افغانستان آشنا شدم. او به خانه خواهرش آمده بود و در همسایگی ما زندگی می‌کرد. چند ماه با «اسد» رابطه داشتم و برای یکدیگر از طریق فضای مجازی پیام‌های صوتی می‌فرستادیم چرا که من بی سواد بودم و نمی‌توانستم هیچ کلمه‌ای را تایپ کنم. در همین زمان او از من خواستگاری کرد، ولی مادربزرگم اجازه ازدواج نداد، چون معتقد بود «اسد» بدون مجوز و به صورت غیرمجاز به ایران آمده است و ازدواج ما عاقبتی نخواهد داشت.

حدود ۶ ماه از این ماجرا گذشت تا این که «نعمت» به خواستگاری ام آمد. او جوانی ۲۴ ساله بود و در یکی از شهر‌های اطراف مشهد کار می‌کرد. من هم با نظر بزرگ تر‌ها با «نعمت» ازدواج کردم، اما بعد از گذشت چند ماه از مراسم عقدکنان تازه فهمیدم که من و نامزدم هیچ گونه تفاهم اخلاقی با یکدیگر نداریم. احساس می‌کردم او اصلا مرا درک نمی‌کند و به خواسته هایم اهمیت نمی‌دهد.

این بود که روزی به یاد «اسد» افتادم و یک پیام صوتی برایش فرستادم که متوجه شود دلتنگ او شده ام. سپس در همان پیام صوتی از «اسد» خواستم اگر من از نامزدم طلاق گرفتم با من ازدواج کند. او برای مدتی به پیامم پاسخ نداد، ولی بعد از اصرار‌های من بالاخره چند پیام صوتی عاشقانه برایم فرستاد، ولی نامزدم که به رفتار‌های من مشکوک شده بود، گوشی را از دستم گرفت و آن پیام‌ها را گوش داد.

او سپس ماجرا را برای پدر و عمویم بازگو کرد و به اتفاق یکدیگر به منزل خواهر «اسد» رفتند که او هم در آن جا زندگی می‌کرد. ولی مشاجره لفظی به خاطر ارسال پیام‌های صوتی به درگیری کشید. آن‌ها «اسد» را با چند ضربه چاقو به شدت مجروح کردند و سر برادرش را نیز شکافتند من هم که از این جنجال خونین ترسیده بودم چنین وانمود کردم که فقط «اسد» برایم پیام صوتی فرستاده است و من نقشی در این ماجرا ندارم.

اکنون نیز «اسد» در بیمارستان بستری است و من هم دچار عذاب وجدان شدیدی شده ام که چرا این کار را کردم. البته خودم می‌دانم که نباید در این سن ازدواج می‌کردم، ولی چاره‌ای نداشتم، چون طلاق پدر و مادرم چنین سرنوشتی را برای من رقم زده بود.

بررسی‌های کارشناسی و تخصصی این ماجرای تاسف بار با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد «امیررضا فعال» (رئیس کلانتری معراج) به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->