بازنشستگان صندوق فولاد وام بانکی می‌گیرند + جزئیات آیا واکسیناسیون HPV در ایران متوقف شده است؟ شکر سفید و قهوه‌ای از نظر ارزش غذایی چه تفاوتی با هم دارند؟ سیل در پاکستان جان ۳۵۱ نفر را گرفت «اوزمپیک» داروی لاغری محبوب با بیش از ۱۸۰۰ شکایت اهدای عضو در مشهد به ۱۱ نفر زندگی دوباره بخشید (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) جزئیات امتحانات جبرانی دوازدهمی‌ها اعلام شد (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) چالش کمبود نیروی انسانی متخصص در کنار توسعه تجهیزات مدرن سرطان‌شناسی در بیمارستان تخصصی سرطان امید بازنشستگان تأمین اجتماعی: معوقات حقوق را زودتر پرداخت کنید یک فرد محکوم به قصاص در اهواز پس از ۳۶ سال آزاد شد درخشش تیم‌های نخبه دانشجویی و دانش‌آموزی ایران در مسابقات رباتیک کره جنوبی بانک رفاه متعلق به تأمین اجتماعی و واگذاری آن به دولت برخلاف قانون است نتایج اعتراضات داوطلبان به آزمون سمپاد چه زمانی اعلام می‌شود؟ آغاز مهلت ثبت نام بومگردی‌ها برای دریافت پنل خورشیدی (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) ویژگی‌های هتل مناسب تابستان در مشهد تالاب هورالعظیم همچنان در آتش | حریق در بخش‌های ایرانی مهار شده است برپایی میز خدمت ویژه بازنشستگان کشوری آیا در مدارس پناهگاه ساخته می‌شود؟ + ویدئو راه‌اندازی سامانه مجازی انتخاب رشته کنکور ۱۴۰۴ سهل‌انگاری ۲ میلیاردی یک مشهدی به‌خیر گذشت کشف صد‌ها کیلو گوشت خر در موتورسازی متروکه با هوشیاری شهروند مشهدی کدام ضدتعریق‌ها برای پوست بی خطرند؟ اهدای عضو جوان مرگ مغزی در مشهد به ۳ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) روش جدید مجرمان سایبری برای کلاهبرداری از والدین در فصل ثبت نام مدارس پیش‌ثبت نام دانش‌آموزان اتباع در سامانه آموزش پرورش آغاز شد (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) زایمان سزارین غیرضروری سلامت مادر و نوزاد را تهدید می‌کند روش تهیه کرم خانگی برای رفع ترک پا با مواد طبیعی آغاز مدرسه از ۵ سالگی؟ | طرح تازه مجلس برای تغییر سن آموزش رسمی کودکان زائران اربعین فورا سر کار نروند!
سرخط خبرها

پیام‌های صوتی دختر مشهدی به عشق سابقش خون به پا کرد

  • کد خبر: ۱۵۰۴۵۷
  • ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۲
پیام‌های صوتی دختر مشهدی به عشق سابقش خون به پا کرد
دختر ۱۳ ساله‌ مشهدی که در عقد مرد جوانی بود، به عشق سابقش پیام داد اما شوهرش مچ او را گرفت و حادثه‌ای تلخ رقم خورد.

به گزارش شهرآرانیوز، دختر ۱۳ ساله به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: هنوز نوزادی ۱۰روزه بودم که مادرم مرا به آغوش پدر معتادم انداخت و از او طلاق گرفت.

مادرم که نمی‌توانست سرشکستگی و سرزنش‌های اطرافیانش را درباره رفتار‌های پدرم تحمل کند، سر ناسازگاری گذاشته بود تا این که چند ماه بعد از جدایی از پدرم با مرد دیگری ازدواج کرد و اکنون نیز صاحب دو فرزند دیگر شده است و سالی یک بار برای دیدار من به سرکوچه محل زندگی مادربزرگم می‌آید چرا که بعد از ماجرای طلاق، مادربزرگم سرپرستی مرا به عهده گرفت و با شیرخشک بزرگم کرد.

پدرم نیز به خاطر اعتیادش جا و مکانی نداشت و او هم در منزل مادربزرگم زندگی می‌کرد، اما وقتی من به سن ۷ سالگی رسیدم هیچ کس مرا در مدرسه ثبت نام نکرد، چون مادربزرگم در خانه‌های مردم کارگری می‌کرد و پولی برای تحصیل من نداشت. به همین دلیل من هیچ گاه به مدرسه نرفتم و بی سواد باقی ماندم.

روز‌ها به همین ترتیب سپری می‌شد تا این که حدود یک سال و نیم قبل با پسری اهل کشور افغانستان آشنا شدم. او به خانه خواهرش آمده بود و در همسایگی ما زندگی می‌کرد. چند ماه با «اسد» رابطه داشتم و برای یکدیگر از طریق فضای مجازی پیام‌های صوتی می‌فرستادیم چرا که من بی سواد بودم و نمی‌توانستم هیچ کلمه‌ای را تایپ کنم. در همین زمان او از من خواستگاری کرد، ولی مادربزرگم اجازه ازدواج نداد، چون معتقد بود «اسد» بدون مجوز و به صورت غیرمجاز به ایران آمده است و ازدواج ما عاقبتی نخواهد داشت.

حدود ۶ ماه از این ماجرا گذشت تا این که «نعمت» به خواستگاری ام آمد. او جوانی ۲۴ ساله بود و در یکی از شهر‌های اطراف مشهد کار می‌کرد. من هم با نظر بزرگ تر‌ها با «نعمت» ازدواج کردم، اما بعد از گذشت چند ماه از مراسم عقدکنان تازه فهمیدم که من و نامزدم هیچ گونه تفاهم اخلاقی با یکدیگر نداریم. احساس می‌کردم او اصلا مرا درک نمی‌کند و به خواسته هایم اهمیت نمی‌دهد.

این بود که روزی به یاد «اسد» افتادم و یک پیام صوتی برایش فرستادم که متوجه شود دلتنگ او شده ام. سپس در همان پیام صوتی از «اسد» خواستم اگر من از نامزدم طلاق گرفتم با من ازدواج کند. او برای مدتی به پیامم پاسخ نداد، ولی بعد از اصرار‌های من بالاخره چند پیام صوتی عاشقانه برایم فرستاد، ولی نامزدم که به رفتار‌های من مشکوک شده بود، گوشی را از دستم گرفت و آن پیام‌ها را گوش داد.

او سپس ماجرا را برای پدر و عمویم بازگو کرد و به اتفاق یکدیگر به منزل خواهر «اسد» رفتند که او هم در آن جا زندگی می‌کرد. ولی مشاجره لفظی به خاطر ارسال پیام‌های صوتی به درگیری کشید. آن‌ها «اسد» را با چند ضربه چاقو به شدت مجروح کردند و سر برادرش را نیز شکافتند من هم که از این جنجال خونین ترسیده بودم چنین وانمود کردم که فقط «اسد» برایم پیام صوتی فرستاده است و من نقشی در این ماجرا ندارم.

اکنون نیز «اسد» در بیمارستان بستری است و من هم دچار عذاب وجدان شدیدی شده ام که چرا این کار را کردم. البته خودم می‌دانم که نباید در این سن ازدواج می‌کردم، ولی چاره‌ای نداشتم، چون طلاق پدر و مادرم چنین سرنوشتی را برای من رقم زده بود.

بررسی‌های کارشناسی و تخصصی این ماجرای تاسف بار با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد «امیررضا فعال» (رئیس کلانتری معراج) به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->