دیروز را اگر نگوییم ویژهترین روز مشهد بود، بیشک در شمار ویژهترین روزهایی است که مشهد به خود دیده است. روزی که مردم با همه وجود به میدان آمدند و پربیراه نیست اگر بگوییم حالوهوای آخر صفر یا همان چهلوهشتم ما خراسانیها را به خود گرفته بود. این را از همان ساعات اولیه صبح میشد حس کرد. همان وقتی که به نیت حضور در مراسم تشییع پیکر سپهبد شهید سپاه اسلام، ملیترین سردار ایران، قاسم سلیمانی و یاران شهیدش، پا از خانه بیرون میگذاشتیم. این تصویر را هم امیرحسین -پسر دهسالهام- برایم خلق کرد و گفت انگار چهلوهشتم است. درست میگفت او -با همه کودکیهایش- مثل چهلوهشتم بود ۱۵ دی ۱۳۹۸. مردم با هر گرایش و سلیقه و جناح، حتی با هر عقیده سیاسی و اجتماعی و مذهبی، از هر نقطه شهر در تکاپو بودند تا خود را به میدان ۱۵ خرداد برسانند. میخواستند استقبال کنند از سردار ملی ایران. مردی که جان داد تا وطن امن و سربلند بماند. مردی که سینه ستبرش تکیهگاه همه بود و بازوان توانمندش پرچمافراز دفاع از همه محرومان. مردم قاسم سلیمانی را دوست داشتند. بسیار هم دوست داشتند. این حس هم البته دوطرفه بود و حاج قاسم هم عاشق مردم بود. عاشق همه مردم، لذاست که میبینیم چشمها دارند کمکاری آسمان را جبران میکنند در باران اشکها. از ملیها تا مذهبیها. از جوانان پرشور تا شاعران شروههای ناب. از دانشگاه تا حوزه. از دختران و پسرانی که شاید تعجب کنیم از چشمان بارانیشان. کسانی که به پندار برخی از ما اگر در جبهه روبهرو نباشند، در کنار ما نخواهند بود، اما دیروز ثابت شد که پندار آن بعضی از ماها چقدر اشتباه و دور از واقعیت است. واقعیت را در حقیقت حضور مردم باید جست که بهحق، حق مطلب را ادا کردند در حق مردی که مردانگی را تمام کرده بود در حق وطن. نشان دادند که اگر دیگر مسئولان هم به مشی سلیمانی باشند، چون نگین آنان را بر انگشتری افتخار خواهند نشاند. من فکر میکنم اولین انتقام سخت را حاج قاسم از دشمن گرفت با وحدتی که میان آحاد مردم ایجاد کرد. آمریکا هزارپاره میخواست مردم ما را، ولی خون سلیمانی و یارانش نهتنها یکپارچه کرد مردم وطن را، که امتزاج خون حاج قاسم با ابومهدی ۲ ملت ایران و عراق را به هم پیوندی عمیقتر داد تا جایی که دیروز پرچم عراق هم در دست جوانان ایرانی چشمها را مینواخت و دومین انتقام را هم سلیمانی و المهندس گرفتند با ارتقای برادری ۲ ملت که باری آمریکا دشمنشان میخواست. معتقدم سومین انتقام را باز هم خود سلیمانی گرفت با دادن پرچم به دست حاجاسماعیل که مردم به ظرافت نسبت میانشان را خوب دریافتند و نوشتند قاآنی مخفف همان قاسم سلیمانی است و زیر پوستر ۲ سردار یک اسم نوشته شده بود «قاسم سلیمانی» به این شکل که «قا» و «انی» را سرخ نوشته بودند. یعنی قاسم سلیمانی در بازوان قاآنی فشرده شده است و سردار استراتژیست ما قطعا چهارمین انتقام را سخت از دشمن خواهد گرفت، چنانکه پیش از این وعده صادقش را به این کلمات تصریح کرده است: «کمی صبر کنید. با چشمان خود بقایای اجساد شیطان بزرگ را در خاورمیانه خواهید دید.» باری، دیروز مشهد یک روز ویژه در تاریخ ثبت کرد همزمان با هشتادوهشتمین سالگرد ثبت ملی حرم مطهر امام رضا (ع) و دنیا شنید که آفتابنشینان حضرت شمسالشموس (ع) فریاد زدند: «نه سازش، نه تسلیم؛ انتقام، انتقام». دیروز مشهد چهلوهشتم را، آخرین روز صفر را، عاشورا را تجربه کرد با حضور مردمی که بر عاشوراییترین پاسخ به شیطان تأکید داشتند.