هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ «مالکان قصد دارند، کوره آجرپزی قیاسی را که از قضا سه سال پیش با شماره ۳۲۸۴۲ ثبت ملی شده، تخریب کنند.» این خلاصه مکالمه من با یکی از همسایگان کوره است که در تماس با دفتر روزنامه بیان میشود و منِ خبرنگار و عکاس را در یک صبح سرد روزهای آخر بهمن به روستای گرجی میکشاند.
در جاده، نفسِ روزهای آخر بهمن سرد و خشک است. برفی هم که چند شب پیش، پاورچین پاورچین تا نزدیک مشهد پیش آمده، آنقدر کمجان بوده که خاکِ بیسبزینه زمینهای حاشیه جاده کلات را سفید نکرده است.
تنها سوزنی برگهای کاج که مثل سربازهای به خط شده در مسیرمان ایستادهاند و تعدادشان در پشتِ حصار میلهای شهرکِ صنعتی بیشتر است، سفید میزند؛ چیزی بین برف و قندیل. چهارکیلومتر از این راه آسفالته را که پشت سر بگذاریم، در یکی از فرعیهای خاکی روستای گرجی، باید میلِ کوره آجریپزی «قیاسی» پیدا باشد؛ پیرِ خشتی هفتاد سالهای که ۱۷ آذر ۱۳۹۸ خورشیدی به ثبت ملی رسیده است، اما روایتها میگویند، مالکان تصمیم به تخریب آن گرفتهاند، تنها به این دلیل که بتوانند زمینِ قرار گرفته در حریم این کوره و اطراف آن را که به محدوده شهری متصل و با افزایش قیمت روبهرو شده است، بفروشند.
به ابتدای روستای گرجی که میرسیم، در آینه غبار گرفته آسمانِ مشهد، اما نه بال زدن پرنده پیداست، نه میلی ۸۵ متری که تاج خشتیِ سرش، هوای بالای سر را شیار زده باشد. برای همین دست به دامان محلیها میشویم تا مسیر منتهی به این کوره آجرپزی را نشانمان دهند. یکیشان میگوید: «همی راه رِ صاف بِرِن، ولیای کوره که شما مِگِن، خیلی وخته تعطیل شده، اگه آجر مِخِن بِرِن پایینتر. اونجه فقط نخاله ساختمونی مِرِزَن.»
این یعنی کوره آجرپزی قیاسی تنها نیست و میتوان چند کوره فعال را هم در این میانه پیدا کرد. در انتهای راه، دوباره یک سمتمان جاده است و سمت دیگر یک فرعی خاکی. مسیرِ خاکی همین فرعی را مستقیم زیر چرخِ ماشین میاندازیم. چند نیسان آبی با بارِ آجر از کنارمان عبور میکنند که شاهدی هستند بر حرفهای مرد گوینده، ولی راننده هیچکدامشان نمیدانند کوره آجرپزی مورد نظر ما، کدام است، چون کورهها را به نام نه، بلکه به سرخیِ آتش درونشان میشناسند که نان هر روزشان در آن پخته میشود. از یکیشان که آبِ دهان قورت میدهد و با لُنگ افتاده دور گردنش، زیرِ چانه را میخاراند و همینطور که یک دستی فرمان را گرفته و عبور میکند، میشنوم که: «ما کارگَرِم. ماِل اینجه نیستم. نِمدِنِم.» نمیدانند، ولی قطعا پیدا کردن میلی که نفسش سرد است و عدهای قصد کردهاند، کمرش را بشکنند، سخت نیست.
کمتر از یک کیلومتر دیگر که پیش میرویم، چند تاجِ کوتاه و بلند از کورههای دور و نزدیک در افقِ مقابلمان پیدا میشود، محو و تاریک. نخستینشان کوره آجرپزی قیاسی است که میان نخالههای ساختمانی و در یک گودی حدود ۳ متری، راست قامت ایستاده است. او را کارتنخوابی که با کیسه زباله بر دوش از پشت دیوارههای کاهگلی اطراف بیرون میآید، تأیید میکند. اطراف کوره تا چند صدمتر یک دیوار کاهگلی یک متری است که در بعضیجاها دیوارش فروریخته است. از ماشین پیاده میشویم و مسیرِ خاکیِ کنار دیوار را میان نگاه راننده کامیونهای گذری که زیرچشمی دونفر دوربین عکاسی به دست را میپایند، ادامه میدهیم.
از درز یکی از فروریختگیها وارد میشویم. جایی در هفت متری میل. از ساختمان کوره چیزی باقی نمانده، اما ستون دودکش با گودالی که در پیش پایش کنده شده، هنوز زنده است و استوار. خاک این گودالتر است و پیداست که به عمدکنده شده و پایش را آب ریختهاند تا نم بکشد و بدون هیچ تیشه خوردنی فرو بریزد. راهکار یا بهتر است بگویم، سریالی تکراری برای کشتن آثارتاریخی که پیش از این هم تجربه بغض کردن در هربار تماشایش را داشتهام.
دورِ میل میچرخم، با فاصله و تردید از خاکِ شل زیر پا. روی دیوار بدنه در سمتی که روبهروی حرم مطهر قرار گرفته، یک کتیبه از سنگ مرمر نصب شده است که آیه «ان یکاد»، سال ساخت کوره (۱۳۳۰ خورشیدی) و نام مالک نخستین (اسماعیل قیاسی) برای ماندگاری در تاریخ روی آن حک شده است. سرم را سمت آسمان میبرم و نگاهش میکنم، خیره میشوم روی کلمه ا... که کمرگاه میل را در ارتفاعی ۵۰ متری مثل یک حلقه دربرگرفته است. هیچ کلمهای برای گفتن پیدا نمیکنم. توی سرم خالیست. توی سرم میترسم از اینکه چه میشود؟ از اینکه آیا کسی برای او که جزو معدود یادگارهای تاریخی شهرِ تاریخ گم کرده مشهد است، کاری میکند یا نه؟
میچرخیم سمت برگشتن. در یکی از کوچههای روستای گرجی قدم میگیرم پیِ گفتگو با هر کسی که درباره او چیزی بداند. یکی از محلیهای مطلع ادعا میکند که این میل تنها میل بلند در کشور است که میشود بدون هیچ وسیله بالابرنده و تنها به وسیله پلههای مارپیچی که درون آن تعبیه کردهاند، تا سقف بالا رفت. در سقف یا تاج میل هم یک فلز الماسی شکل کار گذاشتهاند که تقریبا در بیشتر میلها وجود دارد و ترفند معمارانِ قدیمی برای جلوگیری از برخورد رعد و برق و صاعقه به آن است و این همه چیزی است که دیدهایم.
یک ساعت بعد در دفتر روزنامه، یکی از افراد نزدیک به مالکان روبهرویم نشسته است و درباره وضعیت کوره آجرپزی قیاسی اینطور توضیح میدهد: «این میل یک اثر تاریخی و هویت ماست که سال ۱۲۸۰ توسط آلمانیها طراحی میشود و سال ۱۲۸۹ هم شروع به ساختش میکنند. ساختی که حدود سه دهه طول میکشد و این را آجرهای مختلفی که در بنای آن به کار رفته تأیید میکند. از زمان ساخت تا سال ۱۳۸۰ هم فعال بوده، اما پس از آن خاموش و بدون استفاده میشود».
این منبع آگاه درباره اصرار مالکان به تخریب کوره نیز میگوید: «حریم این اثر ۱۲۰۰ متر مربع است که به علاوه پنجاه هکتار زمین اطرافش، همگی مایملک مالکان و بازماندگان مرحوم اسماعیلقیاسی محسوب میشوند و به صورت مشاع بین ورثه باقی مانده است. حدود سه سال پیش، میراث فرهنگی این کوره را ثبت ملی کرد و نامش را در فهرست آثار تاریخی ایران نوشت، اما از آنجا که در دوره شهردار قبلی «محمد رضاکلائی» طرح تفصیلی این محدوده کشیده شده است، با اتصال زمینهای این بخش به محدوده شهری و افزایش قیمت ملک، یکی دونفر از ورثه به صرافت افتادهاند با تسطیح و تقسیم و تغییر کاربری این اراضی، آنها را به فروش برسانند.
بخش جالب ماجرا این است که اینجا تنها کریدور شرق به غرب است که جاده کلات را به جاده سیمان وصل میکند، بنابراین یکی از طرحهایی که میراث دارد، این است که این ۱۲۰۰ متر یک میدانگاهی بشود و مردم بتوانند در حریم آن جشنهای بومی محلی برگزار کنند. ولی متأسفانه با اینکه میراث و شهرداری قبول کردهاند تمام آن ۵۰ هکتار را تغییر کاربری دهند و مسکونی کنند، اما در ازایش مالکان این کوره را حفظ کنند، آنها این کار را انجام نمیدهند.
یک ترسشان شاید این است که با ورود میراث به این محدوده شاید مشتریها دیگر حاضر به خرید این املاک نباشند. همچنین برابر گفته شاهدان و تصاویر گویایی هم که از اثر گرفته شده، مالکان زمین دور میل را چندمتری کنده و هر روز با تانکر آب پای آن میریزند تا به این ترفند، پایه میل که (حدود ۲۸ متر) زیر زمین است، نم گرفته و خراب شود.» این منبع آگاه حتی بیان میکند که اگر مالکان رضایت دهند و تأمین اعتبار شود، طرح میراث در کمتر از شش ماه انجام میشود و ما به جای گریه بر تل آوار یک اثر تاریخی، برای اضافه شدن یک ظرفیت به ظرفیتهای تاریخی گردشگری شهر، کف میزنیم.
مسئولان برای حفظ کوره آجرپزی قیاسی چه برنامهای دارند؟
سیده نعیمه زینبی| اکنون که این گزارش را میخوانید، طبق نظر کارشناس میراث فرهنگی ۹۰ درصد ساختمان کوره تخریب شده و تنها میل قدیمی آن مانده است که آن هم حالی رو به احتضار دارد. در طی این چند روز که از زمان دیدار ما با کوره آجرپزی قیاسی میگذرد، مسئولان میراث واکنشهایی به خبر تخریب این اثر تاریخی داشتهاند که خلاصه آن این است: سیدجواد رضوی حسینی، مسئول پایگاه حفاظت اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم به دیدار کوره رفته و مشاهدات ما درباره تخریب کوره و گودبرداری در اطراف میل را تأیید کرده است. احسان زهرهوندی، سرپرست معاونت میراث فرهنگی خراسان رضوی هم گفته که براساس مواد ۵۵۸ و ۵۶۷ قانون مجازات اسلامی این اقدام مالک جرم محسوب میشود و میراث فرهنگی خراسان این جرم را از طریق مجراهای قانونی پیگیری میکند.
محمد طغرایی، کارشناس مسئول ثبت آثار تاریخی، طبیعی، معنوی، اما در گفتگو با روزنامه شهرآرا درباره اقدامات انجام شده درباره کوره آجرپزی قیاسی میگوید: بناها وقتی ثبت ملی میشوند میراث باید به فکر مرمت آن با کاربری تازه باشد. میلهای آجرپزی هم بخشی از تاریخ صنعتی شهر هستند که باید به صورت بنای قابل بازدید برای مردم باشد. ما هدفمان مرمت این بنا و تبدیل آن به بنای گردشگری مانند موزهمعماری یا آجر است که البته باید با همکاری مالک باشد.
به طور مثال میل رستگارمقدم در بوستان قرار گرفته که به یک المان شهری تبدیل شده است. با توجه به اینکه این میل بلندتر از باقی همتاهای خود است، میتواند کاربری جدید پیدا کند. درباره خبرهای واصله درباره تلاش مالک برای تخریب این اثر ثبتی هم باید اعلام کنم که ما به مالک تذکر دادهایم و او گفته که من این میل را تخریب نمیکنم. در مرحله بعد باید جلسهای با آنها گذاشته شود و این مسئله با گفتگو حل شود. ما مسیر قانونی را طی میکنیم، ولی در گفتگو هم باز است.
ویژگی کوره آجرپزی قیاسی: بلندترین ارتفاع را در میان کورههای آجرپزی باقیمانده در مشهد دارد. همچنین این میل تنها میل بلند در کشور است که میشود بدون هیچ وسیله بالابرنده و تنها به وسیله پلههای مارپیچی که درون آن تعبیه کردهاند، تا دهانه دودکش بالا رفت.
سال ساخت: ۱۲۹۸ تا ۱۳۳۰ خورشیدی
سال فعالیت:۱۳۳۰ تا سال ۱۳۸۰
ارتفاع میل کوره آجرپزی قیاسی: ۸۵ متر
شماره ثبت ملی این کوره: ۳۲۸۴۲
نکته: تا پیش از ورود این کورهها به ایران، ما به شکل سنتی آجرپزی میکردهایم. بهاینترتیب که وسط کوره آتش روشن میشده است و خشتهای آجر را اطرافش میچیدهاند تا پخته شود. در اصطلاح به این نوع کورهها، صحرایی میگفتهاند. حدود سال ۱۸۸۵ میلادی فردی به نام هافمن کار ساخت کورههای جدیدی را آغاز میکند که به خاطر ایده ناب و بکرش، در آن سالها برنده جایزه نوآوری میشود. اصل بنای کوره هافمن بیضیشکل است و ارتفاع دودکش آن کمتر از چیزی است که اکنون در ایران وجود دارد.
حتی در برخی مناطق اروپا آن را به شکل صلیب میساختهاند، اما همینکه پای این کورهها به ایران بازشده، اولازهمه شکل آن از بیضی به دایره تغییر کرده است تا فضای کمتری اشغال کند و بعد ارتفاع دودکشهایش بیشتر شده و قدری هم با معماری ایرانی تلفیقشده است تا این میل کورههای خارقالعاده خلق شود. کوره هافمن فضایی پوشیده است با تقریباً ۲۶اتاق. آجرپزها به این اتاقها قمیر میگویند و خشتهای خام را از یک جایگاه یا درگاه خاص در آن میچینند و درش را گل میگیرند. سپس آتش را از سوراخهایی که روی سقف تعبیه شده است به قمیرها میرسانند و بعد همه کار را میسپرند به خود کوره تا چند روز بعد آجر پخته تحویل بگیرند.
***
لوح ثبت میراثی کوره آجرپزی قیاسی
طرح تفصیلی حریم کوره آجرپزی قیاسی که با رنگ سبز مشخص است
بنای تخریب شده کوره آجر پزی قیاسی
یگان حفاظت میراث در حال بازدید از میل و کوره آجرپزی قیاسی