به گزارش شهرآرانیوز، مهدی بردباری، همرزم شهید مهدی منصوب، امشب، ۱۰ اسفند، در سومین برنامه روایت آلبومهای جنگ که به یاد شهید مهدی منصوب در سینما هویزه مشهد برگزار شد، اظهار کرد: من دوره کوتاهی در سال ۶۴ تا دوره شهادتش با وی همراه بودم و با یکدیگر ۲ مرتبه به جبهه رفتیم. آن زمان یعنی دهه ۶۰ دوره ویژهای بود و گروههای مختلفی فعالیت داشت و فعالیت مجموعههای ضد انقلاب جو مسمومی ایجاد کرده بود.
وی ادامه داد: آن دوره اگر کسی دانشگاه قبول میشد، به نوعی آینده خود را تضمین میکرد اما کسانی مانند شهید منصوب، دانشگاه را ابزاری برای فعالیتهای دینی و انقلابی میدیدند. فعالیت این دسته از دانشجویان به صورت شبانهروزی دنبال میشد.
بردباری خاطرنشان کرد: او به نوعی بانی نخستین کاروانی بود که از دانشگاه به جبهه اعزام شد، بود. شهید منصوب از همان ابتدای ورود به دانشگاه در امور فوق برنامه و اجتماعی دانشگاه بسیار فعال بود. آن زمان شرایط فعالیت در بسیج دانشجویی بسیار دشوار بود چون تشکلهای دیگر امور را در اختیار داشتند. برخی دستهبندیها در شهر نیز بر این موضوع اثر میگذاشت.
همرزم شهید منصوب با بیان اینکه بسیج دانشجویی اتاق در اختیار نداشت، گفت: از همین رو یک کانتینر در اختیار داشتیم. آن زمان اجازه فعالیت در دانشگاه به ما داده نمیشد. آن زمان دانشجویان علاقهمندی که وارد دانشگاه میشدند، جذب کاکنس ما میشدند.
بردباری خاطرنشان کرد: شهادت شهید منصوب موجب در دانشگاه راه انداخت و شهادت این افراد موجب افزایش انگیزه بسیجیان در دانشگاه شد. بعد از این موضوع دعوت از دانشجویان برای اعزام به جبهه با استقبال زیادی مواجه شد.
وی به استعداد مدیریتی و هنری شهید منصوب اشاره کرد و گفت: وی گروه سرود و تئاتر راهاندازی کرد و مسابقات قایقسواری و اطلاعات عمومی را برگزار نمود. هنر در تهییج و هدایت جوانان به مسیر درست میتواند کارگشا باشد. نمونه این موضوع شهید منصوب بود. شهید منصوب به شدت فعال بود و علیرغم زمان کمی که به واسطه فعالیتهایش برای درس خواندن داشت، همیشه نمرات بالایی میگرفت.
پس از وی احمدپور، همرزم شهید منصوب، با اشاره به اینکه فعالیتهای شهید منصوب در جبهه بیان کرد: در جزیره مجنون وی در یگان اطلاعات و عملیات لشگر ۲۱ امام رضا(ع) حضور داشت. از سال ۶۲ که عملیات آفندی در جزیره خیبر انجام شده بود، عملیاتها تنها پدافندی بود. لشگر ۲۱ امام رضا(ع) در جزیره مجنون یک اجتماع را تشکیل میدادند. روزانه در کنار یکسری وظایف رزمندهها تمریناتی نیز داشتند.
وی اضافه کرد: یکی از ویژگیهای بارز شهید منصوب این بود که تکبر، غرور و خودخواهی نداشت. همچنین او و شهدا اهل محاسبه و معاملهگری نبودند. آنچه که احساس میکردند وظیفشان است را انجام میدهد.
همرزم شهید منصوب با اشاره به نحوه شهادت شهید منصوب عنوانه، گفت: آن شهید در میانه میدان مین شناسایی شد. اون در ۱۵ متری منطقه عملیاتی دشمن بود. در چنین شرایطی جمعآوری پیکر رزمندهها دشواری زیاد داشت اما به هر حال توانستیم پیکر وی را بز گردانیم. شهید منصوب و امثال دستنیافتنی نبودند. یکی از ویژگیهای بارز وی سکوتش بود و فعالیتهای روی زمین مانده را بدون اینکه کسی بگوید، انجام میداد.
مادر شهید منصوب نیز در این جلسه خاطرنشان کرد: کسی که در راه خدا شهید شود، لازم است از همه چیز بگذرد تا جانش را فدای اسلام کند. مهدی منصوب پسری مظلوم و اهل کار بود و به دیگران کمک میکرد. از همان ابتدای انقلاب وی به جریان انقلاب کمک میکرد. البته هیچ زمانی مانع رفتن فرزندان خویش به جبهه نبودم.
وی افزود: دفعه آخری که به جبهه رفت، زیر گلویش را بوسیدم. روزی هم جنازهاش را آوردند، همان جایی که بوسیده بودم، ترکش خورده بود. او در وصیت خود تاکید کرده بود به من گریه نکنم و لباس مشکی نپوشم. خداوند بر ما منت نهاد که فرزندمان شهید شد.
سردار غفورپور، دیگر همرزم شهید نیز در این نشست بیان کرد: شهید مهدی منصوب در نخستین دفعهای که جبهه رفت، به کردستان رفت. من نیز در بخش ادوات در کنار وی مربی وی بودم. وی به سرعت آموزشها را فرا گرفت. خلقیات این شهید بسیار به آنچه مادرش گفت، نزدیک بود. او فرشتهای بود که بخش ادوات او را راضی نکرد و سراغ اطلاعات و عملیات رفت.
وی ادامه داد: نان حلال و دامن پاک موجب پرورش چنین فرزندی شد. من در مدت همکاری با او هیچگاه عصبانیت وی را ندیدم.