آتش سوزی منزل مسکونی در خیابان فرامرز عباسی مشهد (۳ مرداد ۱۴۰۳) تاکید وزیر نیرو بر تخصیص اعتبار طرح‌های اضطراری تامین آب شرب مشهد گردهمایی اعضای هیئت علمی شبکه نخبگانی اساتید جوان دانشگاه تهران در مشهد برگزار شد روایت زنی که به خاطر لجبازی زندگی‌اش را تباه کرد قتل با چاقوی میوه خوری| حکم قصاص برای برادر دادستان صادر شد بازار کساد واحد‌های اقامتی مشهد، تحت تاثیر گرانی و کمبود بلیت‌های هواپیما و قطار! ماجرای مردی که زنش را در خیابان به قتل رساند کاهش خطر لخته خون، سرطان و بهبود زخم موثر با این ماده غذایی جادویی رمزگشایی از ۴۳ فقره سرقت قطعات خودرو در مشهد (۳ مرداد ۱۴۰۳) برخی از سؤالات دروس امتحانات نهایی حذف شد + جزئیات این فرآورده لاغری چربی‌سوز، غیرمجاز اعلام شد ایست قلبی راننده کامیون در مسیر فریمان- مشهد (۳ مرداد ۱۴۰۳) تولید واکسن نوترکیب آنفلوانزا H۵ برای اولین بار در کشور قول وزیر کار به بازنشستگان: تلاش می‌کنیم صدور احکام همسان‌سازی حقوق بازنشستگان در این ماه انجام شود (۳ مرداد ۱۴۰۳) اعمال‌قانون ۱۸۴۴ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | توقیف ۴۹ خودروی متخلف (۳ مرداد ۱۴۰۳) برخورد قاطع آموزش‌وپرورش خراسان‌رضوی با تخلفات مدیران مدارس اثرگذاری فراورده‌های دفع پشه آئدس موجود در بازار اثبات نشده است تنهامرکز جامع درمان بیماران ام‌اس شرق کشور در بیمارستان قائم(عج) مشهد فعال است گرمازدگی می‌تواند به سکته قلبی منجر شود
سرخط خبرها

زندگی دردناک زنی که از کودکی معتاد شد

  • کد خبر: ۱۵۳۲۰۳
  • ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۵
زندگی دردناک زنی که از کودکی معتاد شد
زن جوان می‌گوید اعتیاد والدینش سبب شد تا او هم گرفتار مواد مخدر شود.

به گزارش شهرآرانیوز، سیما سال‌هاست به مواد اعتیاد دارد. او تا به حال چند بار در پاتوق‌های خلافکاران دستگیر شده است.

سیما که این بار به اتهام حمل مواد بازداشت شده، از زندگی‌اش می‌گوید:

*چند سال است اعتیاد داری؟

نمی‌دانم، از وقتی یادم می‌آید.

*اولین بار کی مواد کشیدی؟

خیلی کوچک بودم. پای بساط پدرم نشستم و تریاک کشیدم.

*پدرت معتاد بود؟

هم پدرم معتاد بود هم مادرم. من بچه پنجم آن‌ها بودم.

*سرنوشت بچه‌های دیگر چه شد؟

نمی‌دانم، من از خواهر و برادرم خبر ندارم.

*پدر و مادرت چطور معتاد شدند؟

نمی‌دانم؛ ولی هر بار دعوا می‌کردند مادرم به پدرم می‌گفت تو من را بدبخت کردی. حالا کدام‌شان اول معتاد شد، نمی‌دانم.

*ازدواج کرده‌ای؟

چندبار صیغه شدم، اما هیچ وقت ازدواج درست نکردم.

*با چه کسانی صیغه می‌شدی؟

بیشتر دوستان پدرم بودند.

*اولین بار کی صیغه شدی؟

نوجوان بودم. حدوداً ۱۷ ساله بودم که پدرم من را به یکی از دوستانش داد و کمی مواد گرفت.

*خرج خودت را چطور تامین می‌کنی؟

با موادفروشی. بیشتر با شاپور می‌گردم و از او پول می‌گیرم.

*شاپور کیست؟

پاتوق داشت. من برای او کار می‌کردم بعد هم که بازداشت شدم.

*بچه داری؟

نه بچه ندارم. شانسی که آوردم این است که بچه ندارم.

*چرا از نظر تو بچه نداشتن شانس است؟

من زنی معتاد هستم. آواره هستم. بچه داشتن من فقط باعث بدبختی آن بچه بود.

*تا حالا به ترک کردن و زندگی آرام فکر کرده‌ای؟

بله فکر کرده‌ام، ولی خب درباره من نمی‌شود.

*چرا درباره تو نمی‌شود؟

چون من معتادم. از بچگی مواد کشیدم. جایی که من زندگی کردم و با آدم‌هایی که من زندگی کردم خوشبختی معنایی ندارد. دنیای ما با دنیای آدم‌های دیگر فرق دارد.

*می‌دانی که زندانی می‌شوی، آیا فکر نمی‌کنی می‌توانی در این مدت ترک کنی؟

نمی‌دانم. فکر می‌کنم نمی‌شود. حالا در زندان ترک کردم بعدش چه؟ باز هم برمی‌گردم به جایی که به آن تعلق دارم؛ به بدبختی و اعتیاد.

منبع: اعتماد

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->