آرامش ما، مرگِ آن هاست؛ مرگِ آرزوهای بی حاصل و تلاشهای بیهوده آنان. هرچه شهر در آرامش بیشتر باشد، هرچه مردمان به شادی افزونتر زندگی کنند، منافقان به مرگ نزدیکتر میشوند. آنان حیات خود را در بی قراری و ناآرامی و ناسلامتی ما میجویند. برای این هم از هر راهی که بتوانند، وارد میشوند. هر آتشی که بتوانند، به خرمن میاندازند. از هیچ منفذی هم نمیگذرند؛ مگر آنکه نارنجکی بیندازند، تیری شلیک کنند، جانی بگیرند و آرامشی بر هم زنند. از چهارشنبه سوری هم نمیگذرند. نمیخواهند که مردم در یک شرایط آرام، زردیِ سلامت سوز را به آتش بسپرند و سرخی شادی بر گونه داشته باشند. برای همین است که تا میتوانند تیمهای تروریستی و گروههای اغتشاشگر به کشور میفرستند.
ما هم البته هوشیاریم. دلیلش هم این خبر که «سربازان گمنام امام زمان (عج) موفق به شناسایی و بازداشت چندین تیم تروریستی و کشف انواع مواد و ابزارهای انفجاری، نارنجکهای دستی و خمپارههای دست ساز شدند». آنان ما را دوست ندارند.
این روشنتر از هر واقعیتی است. آرامش ما را دشمنتر از هر دشمنی هستند. برای ناراحت کردن ما هر کاری میکنند. ما هم همه توانمان را میگذاریم تا نتوانند راحتِ ما را به ناراحتی بدل کنند. یک نمونه اش را در خبر چنین میخوانیم: «تیم بیست ویک نفره از عناصر وابسته به گروهک تروریستی منافقان در تهران شامل تعدادی از عوامل سابقه دار گروهک، زندانیان آزاد شده منافقان بازداشت شدند.
متهمان بازداشت شده اقدامات خراب کارانهای همچون آتش زدن اموال عمومی، به ویژه اتوبوسها در چهارراههای شلوغ و تخریب اموال خصوصی و پرتاب خمپارههای دست ساز را در برنامه داشتند.» تنها نیستند این گروه مرده که به مردهتر از خود هم دخیل میبندند. این را در ادامه خبر میشود خواند: «همچنین گروهک تروریستی منحله دمکرات اقدام به اعزام تیمی با هدفِ خرا ب کاری در شب چهارشنبه آخر سال نموده بود که اعضای آن پیش از هر اقدامی بازداشت شدند». بله، راحتِ ما را تاب نمیآورند و برای ناراحتی ما میکوشند.
پنجه اقتدار فرزندان ایران-البته- بر گلویشان مینشیند و نفسشان را میبُرد. این یک بخش کار است که باید با بخشِ دیگر، کامل شود. مسئولان باید با توسعه خدمت، زمینه را برای شادی مردم و ناشادی دشمنان ملت فراهم کنند. باید همه توان خود را بگذارند برای هموار کردن راه مردم. بدانند که دقیقا به میزانی که کار خلق را راه میاندازند، در دایره عبودیت خالق صاحب جایگاه خواهند شد. به همان میزان که در فراوان شدن اسباب راحت مردم میکوشند، ضدانقلاب شکن به شمار میآیند.
کم گذاشتن، ندانم کاری و سهل انگاری در انجام وظیفه به هر شکل که باشد، هم لبه قیچی را تیز میکند که دست منافقان است و هم لبه دوم آن را میسازد که ساقههای امید را قطع میکند. انقلابیترین کار، امروز همین است که خدمت به مردم را به بهترین شکل انجام دهیم، مشکلاتشان را با اولویت برطرف کنیم، فضا را برای تولید و توسعه آرامش مهیا نماییم و هر اقدامی از این نوع، بسان خار در چشم بدخواهان ملت فرو میرود. با شکوفا شدن هر خدمت، میمیرند آنانی که دشمنِ ایران و ایرانی هستند. ما با آرامش به سمت نوروز میرویم و منافقان میخواهند به عقدههای کهنه و کینههای انباشت شده، روزهای ما را و روز گار ما را سیاه کنند. سیاه باد رویشان. سفید است روی ایران و ایرانی، ان شاءا....