هشدار جدی نسبت به پیامد‌های کاهش نرخ باروری در ایران قتل خونین دلارفروش ۷۲ ساله در آستارا محدودیت‌های ترافیکی در محورهای منتهی به مشهد در روز‌های آخر هفته زلزله ۶.۹ ریشتری در فیلیپین | کلیسای کاتولیک ویران شد + فیلم (۸ مهر ۱۴۰۴) ورود ۸۵ نوع مخدر جدید به چرخه اعتیاد جهان در ۵ ماه گذشته پاییز و سویه‌های جدید کووید صداهای بلند و نامتعارف، آسیب جدی و دائمی به گوش وارد می‌کنند | گوشتان را نخراشید علت انتشار دود غلیظ در آسمان امروز اهواز چه بود؟ (سه‌شنبه، ۸ مهر ۱۴۰۴) سخنگوی آموزش و پرورش: تلاش می‌کنیم توزیع شیر در مدارس را از مهر آغاز کنیم تمهیدات جدید سازمان تعلیم و تربیت کودک برای بهبود عملکرد کودکستان‌ها | استقرار کارشناسان آموزشی در سراسر کشور گزارشی از اشتباهات آزمایشگاهی و بررسی دلایل بروز آن | آزمایش در بوته آزمایش! نماینده مجلس: حق ۴۰۰ نفر از اساتید دانشگاه با بازنشستگی ناگهانی تضییع شد انتقاد احسان عظیمی‌راد به وزیر آموزش و پرورش: چرا به اعتراض داوطلبان آزمون کیفیت‌بخشی رسیدگی نمی‌کنید؟ کمبود ۱۰ درصدی پزشکان در طرح "پزشک خانواده و نظام ارجاع" دانشگاه علوم پزشکی مشهد| اعتبار ناکافی، مانع اصلی گسترش طرح در شهرهای پرجمعیت نرخ آزمون آیلتس افزایش یافت (۸ مهر ۱۴۰۴) وزیر آموزش و پرورش: تبیین دستاورد‌های موشکی، در ۳ کتاب درباره جنگ ۱۲روزه تدوین شده است کشف بیش از ۹۰ هزار لیتر سوخت قاچاق در سیستان و بلوچستان نفس‌های گرفته مردم مشهد | افزایش مراجعه به اورژانس‌ها در روز‌های آلوده انتقاد یک نماینده مجلس از اجرانشدن کامل قانون جوانی جمعیت فرار از صحنه دزدی با شگرد هالیوودی | عملیات «راپل» شکست خورد! ماجرای شایعه کشت خشخاش در کشور چه بود؟ شهاب‌سنگ ۲۱ کیلویی در موزه برج آزادی تهران به نمایش درآمد ساکنان مناطق پتروشیمی می‌توانند اهدای خون انجام دهند بی‌حسی پا‌ها از زانو به پایین را جدی بگیرید | زنگ خطر بیماری‌های عصبی و عروقی استاندار خراسان رضوی: تاب‌آوری مردم دلیل بر تحمیل شرایط دشوار نیست تشرف ۱۴۰ هزار سالمند از سراسر کشور به حرم امام‌رضا(ع) | شورای تخصصی سالمندان در کمیته امداد ایجاد می‌شود درصورت تلاطم در بازار زعفران، از کشاورزان خراسان رضوی حمایت می‌شود بازدید رایگان از موزه‌ها و اماکن تاریخی - فرهنگی به‌مناسبت هفته گردشگری پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۸ مهر ۱۴۰۴) | هوا از فردا سرد می‌شود
سرخط خبرها
روزنوشت‌های شهری (۴۴)

شرمنده از قضاوت خودم!

  • کد خبر: ۱۵۶۵۲
  • ۰۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۸
شرمنده از قضاوت خودم!
حجت الاسلام محمدرضا زائری کارشناس مسائل فرهنگی
شنبه
صبح اولین روز هفته پیرمرد راننده‌تاکسی تا مرا می‌بیند از آن طرف خیابان دست تکان می‌دهد و دور می‌زند تا من را به ایستگاه مترو برساند.
خواهش می‌کنم که به مسیر خودش ادامه دهد. می‌گوید: برای من فرقی ندارد، و بعد سر صحبت باز می‌شود. چنان با محبت و شیرین هفته‌ام را آغاز می‌کند که گفتنی نیست!
یکشنبه
مرد جوان توی واگن مترو کنارم می‌نشیند. بوی سیگار می‌زند توی صورتم. از اوضاع روزگار می‌نالد. می‌گویم: باید تغییر را از خودمان شروع کنیم، چون اصلاح قدم‌به‌قدم اتفاق می‌افتد و یکباره هیچ چیزی عوض نمی‌شود. بعد ادامه می‌دهم: همه می‌نالند، ولی چند نفر هستند که زباله خودشان را کف زمین نریزند؟ چند نفر هستند که در اداره مردم را معطل نکنند یا جنس را گران نفروشند؟ کسانی که دنبال بهبود اوضاع‌اند بی‌آنکه خودشان قدمی بردارند آدم‌های تنبلی هستند! ناگهان حرفم را قطع می‌کند: تغییر باید از مسئولان اتفاق بیفتد! به او نگاه می‌کنم. انگار اصلا تا حالا حرف‌های من را نمی‌شنیده است!
دوشنبه
از ایستگاه مترو که بیرون می‌آیم، راننده اولین تاکسی مسیر را فریاد می‌زند و در را برایم باز می‌کند. مردی کنارم می‌نشیند و کتابی را که با روزنامه جلد شده از توی کیفش درمی‌آورد و در حالی که انگشتش را لای صفحات گذاشته است کتاب را به دستم می‌دهد: اینجا رو بخونید! نگاهش می‌کنم. می‌پرسم: ما توی مترو با هم نبودیم؟ سر تکان می‌دهد. چقدر دنیا عجیب است! چند دقیقه قبل توی مترو چشمم به مردی افتاده بود که قدری دورتر در حال مطالعه یک کتاب بود که جلدی از روزنامه داشت. وقتی که از دیدن کتاب در دست او خوشحال بودم فکرش را هم نمی‌کردم که بعد از چند دقیقه همان کتاب در دست خودم باشد. رمانی است از هاینریش بل و
داستان اعتراف ۲ نفر به گناهانشان در نزد کشیش کلیسا! موقع پیاده شدن تشکر می‌کنم و کرایه ۲ نفر را می‌دهم. ابتدا مرد نمی‌خواهد قبول کند، ولی راضی‌اش می‌کنم. می‌گویم: شما آغاز روز دوشنبه مرا با کتاب رقم زدید. می‌خواهم کرایه کتاب خواندنم را حساب کنم!
سه‌شنبه
می‌خواهم برای کرایه تاکسی پول خرد کنم. راننده منتظر ایستاده. با عجله وارد اولین مغازه می‌شوم که می‌بینم داخل مغازه چند مأمور پلیس ایستاده‌اند! همه ناگهان ساکت می‌شوند و با تعجب نگاهم می‌کنند! با تردید اسکناسی که در دست دارم نشان می‌دهم! فقط کم مانده است دستم را بالا بیاورم و بگویم: آقا، اجازه؟
چهارشنبه
پیرمرد موتوری وقتی پولش را می‌گیرد، ماسک را کنار می‌زند: حاجی، اربعین حسینیه ترک‌ها منبر نمی‌رفتی؟ ذوق‌زده لپ‌هایم را می‌کشد! ادامه می‌دهد: من پای منبرت بوده‌م! بعد سرش را جلو می‌آورد و می‌گوید: یک بوس بده! تا حالا کسی را با کلاه کاسکت نبوسیده بودم! بینی‌ام داغان می‌شود!
پنجشنبه
خانمی که کاپشن و چکمه چرم قهوه‌ای پوشیده و موهایش از زیر روسری پیداست وارد واگن می‌شود و کنار همسرش در قسمت مردانه می‌نشیند. چون دقیقا روبه‌روی در واگن نشسته‌ام توجه مرا جلب می‌کند. بلافاصله از کیفش قرآن جیبی را درمی‌آورد و مشغول خواندن می‌شود. او در حال تلاوت آیات خداست و من شرمنده از قضاوتی که اولین لحظه ورودش به واگن در دل خودم داشتم!
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->