بیمه‌های تکمیلی از بیماران چشمی حمایت کافی ندارند ۲۱ مصدوم و یک فوتی بر اثر وزش شدید باد و اصابت صاعقه در کشور (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) رژیم لاغری طولانی مدت می تواند موجب کاهش شانس باروری شود اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به سه بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) درگیری‌ها و شرارت‌های خیابانی در کشور کاهش یافت آخرین جزئیات برگزاری امتحانات نهایی از فردا (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) آخرین آمار از ورود زائران ایرانی به عربستان (۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴) درباره سهم ما از پویش‌هایی که به غذای مراسم ترحیم نه‌ می‌گویند | نه به  ضیافت سوگ دستگیری شرور بدنام بولوار بهمن مشهد در نیمه شب گم‌شدن سارق در صحنه سرقت حمله پهپادی جدید رژیم صهیونیستی علیه یک خودرو در لبنان (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) ۴۳۶ قاچاقچی میراث فرهنگی در سال ۱۴۰۳ دستگیر شدند رئیس پلیس فتا فراجا: به تبلیغات عمل تغییر رنگ چشم و آمپول‌های لاغری ورود می‌کنیم چند روش طبیعی برای از بین بردن چین و چروک صورت هشدار درباره فروش دارو‌های کودکان در فروشگاه‌های سیسمونی روند افزایشی شیوع بیماری‌های تنفسی | اُمیکرون دوباره اوج گرفت (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) یک میلیون نفر در خراسان رضوی، مبتلا به فشارخون هستند | گزارش شهرآرانیوز از «قاتل خاموش» و راهکار‌های پیشگیری و درمان آن پیش‌بینی هواشناسی کشور امروز (شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) | افزایش دما در برخی استان‌ها از امروز آیا احکام حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی و مستمری بگیران امروز (شنبه، ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) صادر می‌شود؟ معمای گم‌شدن ۲۰۰ کیلوگرم مواد مخدر، راز قتل قاچاقچی را افشا کرد نقشه ناکام قتل همسر سابق برای حضانت فرزند! فهرست سیاه تبهکاران سایت دیوار در مشهد فاش شد اسامی محصولات و خوشبوکننده‌های غیرمجاز اعلام شد(۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) واژگونی خودرو در سبزوار یک کشته و ۵ مصدوم برجای گذاشت (۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) آیا مدارس مشهد در روز شنبه (۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) تعطیل است؟ ۲ کشته و ۲ مصدوم در پی تصادف مرگبار پژو و کامیون در نیشابور (۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) سه علت اصلی سقط جنین در کشور باران و لغزندگی برخی جاده‌های شمالی خراسان رضوی (۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) جان باختن یک چوپان بر اثر سقوط از ارتفاعات شهرستان قوچان خراسان رضوی (۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) تصادف زنجیره‌ای در بزرگراه کلانتری مشهد | ۶ مصدوم به بیمارستان منتقل شدند (۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) ادامه روند رسیدگی قضایی پرونده حادثه انفجار بندر شهید رجایی
سرخط خبرها
روزنوشت‌های شهری (۵۰)

عمو! کرونا جدیه؟

  • کد خبر: ۱۹۹۴۲
  • ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۹
عمو! کرونا جدیه؟
حجت الاسلام محمدرضا زائری کارشناس مسائل فرهنگی
شنبه 
کنار خیابان منتظر تاکسی هستم. ماشینی از جلو من رد می‌شود، ولی سرعتش را کم می‌کند و دنده‌عقب می‌گیرد. با مهربانی در را باز می‌کند و تعارف می‌زند که بفرما. سلام و علیکی می‌کنیم و بعد که قدری حرف می‌زنیم می‌گوید: مدتی قبل تو را سوار بر ترک یک موتور دیدم. خیلی لذت بردم. می‌خندم که: من ترک موتور از سرما می‌لرزیدم. شما لذت می‌بردی؟ حسابی می‌خندد و بعد توضیح می‌دهد: منظورم این است که خوشحال بودم شما مثل بقیه مردم هستی!
 
یکشنبه
پشت چراغ قرمز، روی صندلی عقب تاکسی کنار پنجره نشسته‌ام. یک موتور‌سوار کنار تاکسی توقف می‌کند. همان موقع گوشی موبایلش  زنگ می‌خورد. سر و روی راننده موتور رنگی و گچی است و پشت سرش هم اسباب کار و جعبه ابزار بسته است. با مهربانی می‌گوید: آره عزیزم، توی راهم. ناهار رو بذار. دارم میام. این‌قدر توی این مکالمه کوتاه محبت و زیبایی و امید هست که خستگی و افسردگی و ناراحتی این روز‌های کرونایی را برای چند لحظه فراموش می‌کنم.
 
 دوشنبه
موقع ورود به محل کار یک نفر از همکاران حراست با دستگاه تب‌سنج جلو‌م را می‌گیرد و از من می‌خواهد با دستمال کاغذی پیشانی‌ام را تمیز کنم. بعد دستگاه را روبه‌روی پیشانی‌ام می‌گیرد و می‌گوید: ۵/۳۵، خوب است! وقتی دارم وارد ساختمان می‌شوم احساس یک شهروند ویژه را دارم و با خودم می‌گویم چه باید کرد تا چنین وسواس‌ها و مراقبت‌ها و حساسیت‌هایی نسبت به بهداشت بیشتر و همیشگی بشود.
 
سه‌شنبه
توی شعبه بانک منتظر رسیدن نوبتم هستم که مردی کهن‌سال جلو می‌آید. حاج آقا، اوضاع بهتر می‌شه؟ جواب می‌دهم: من هم مثل شما. از کجا بدانم؟ می‌گوید: بالأخره شما دستت توی کار است و اهل فکر و کتابی و ارتباط و اطلاع داری! می‌گویم: هنوز درسم به اون جا نرسیده!
 
چهارشنبه
سرم توی گوشی موبایل است و دارم از پله برقی ایستگاه مترو پایین می‌آیم که مردی بدون مقدمه می‌پرسد: حاج‌آقا، داری روزنوشت می‌نویسی؟ سرم را بالا می‌آورم و چهره‌اش را به خاطر می‌سپارم تا برای روز چهارشنبه بنویسم. مردی که لبخند شیرین و مهربانش از پشت ماسک سفید هم پیدا بود!
 
پنجشنبه
۲ پسر دست‌فروش از کنارم می‌گذرند و سلام می‌کنند. با صدای بلند جوابشان را می‌دهم. ناگهان برمی‌گردند و یکی‌شان می‌پرسد: عمو، کرونا جدیه؟ می‌ایستم و نگاهشان می‌کنم.
ده دوازده سالی دارند، با چهره‌هایی باهوش و بانشاط. هردو فال می‌فروشند و یکی‌شان جاسوئیچی‌هایی هم برای فروش در دست دارد. می‌گویم: بله عزیزم، کرونا جدی است! می‌گوید: آخه بعضی‌ها می‌گن نباید ترسید! مشغول توضیح دادن هستم که قوطی‌های کوچک ضدعفونی‌کننده را توی پلاستیکی در دست من می‌بینند. تا به خودم بیایم، هم ۲ تا فال خریده ام و هم ۲ تا از قوطی‌های مواد ضدعفونی‌کننده را به آن‌ها داده‌ام و گفته‌ام که چگونه باید از آن استفاده کنند، هر‌چند نمی‌دانم برای کسانی با سبک زندگی و شرایط آن‌ها چقدر فایده خواهد داشت!
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->