غزاله حسینپور _ در این جمعها با همراه شدن اهالی و علاقهمندان ادبیات، نوشتههای خلاقه یا مقالات و یادداشتهای ادبی خوانده میشود، حاضران دیدگاه خود را درباره آن میگویند، مباحثه درمی گیرد و اتفاقهایی رقم زده میشود که شاید پیامدش انتشار آثاری هرچه شایستهتر باشد. یکی از این محافل که در شهر مشهد فعال است، مؤسسه فرهنگی «دُرّ دَری» است.
گویا ایده راه اندازی این مؤسسه در سال ۱۳۷۶ به ذهن بنیادگذارانش میافتد. آنها با انتشار نشریهای تخصصی در زمینه ادبیات و هنر مهاجران افغانستانی، فعالیت خود را آغاز و در کنار آن برنامهها و نشستهای ادبی خود را برگزار میکنند. اوایل دهه ۸۰، این نشریه نامش را میدهد به یک مؤسسه فرهنگی. با ابوطالب مظفری، از اعضای هیئت مؤسس و مدیر مجموعه «دُرّ دَری»، هم کلام شدیم تا از این شاعر و نویسنده شناخته شده مهاجر درباره این مؤسسه و فعالیت هایش بشنویم.
مظفری میگوید: من و تنی چند از دوستان و همکاران شاعر و نویسنده با همکاری هم در مجله «در دری» فعالیت میکردیم. بعد که مؤسسه شکل گرفت، نام نشریه را روی آن گذاشتیم و عنوان مجله شد «خط سوم». در آن زمان بود که کم و بیش دوستان از ایران مهاجرت کردند، اما من و دو سه نفر دیگر ماندیم و همچنان برنامههای ادبی خود را برگزار میکنیم.
به گفته این منتقد ادبی، از همان آغاز کار مجله، جلسات نقد و آموزش شعر و داستان هم در محل دفتر آن دایر بوده است. او ادامه میدهد: جلسات «در دری» در روزهای جمعه هر هفته برگزار میشود. در گذشته، قبل از ظهر به شعر و بعد از ظهر به داستان اختصاص داشت، ولی اکنون به هر ۲ موضوع در برنامه بعد از ظهر میپردازیم. این انجمن به «انجمن شعر و قصه در دری» معروف است.
شاعر دفتر «عقاب چگونه میمیرد» تداوم و نتیجه فعالیتهای انجمن را راضی کننده میداند و میگوید: نشستهای نقد و بررسی و آموزش دورهای به طور مداوم برگزار میشود. این برنامهها تاکنون بازده خوبی هم داشته است، چراکه نویسندگان و شاعران جوان بسیاری در این نشستها تربیت شده اند و کتاب هایشان چاپ شده است. الیاس علوی، سیدرضا محمدی و زهرا حسین زاده از افرادی هستند که در این زمینه میتوان به آنها اشاره کرد.
بر پایه صحبتهای مظفری، مؤسسه ضمن برپا کردن همایشهای ادبی و شب شعر و معرفی کتاب و ارائه برنامههای نقد ادبی، به محل رفت و آمد و پاتوق شاعران و نویسندگان مهاجر و اهالی قلم خراسان و دیگر شهرها تبدیل شده است که در این محل دیدار تازه میکنند.
او میافزاید: در سالهای اخیر برنامههای کلاسیک خوانی را هم منظور کرده ایم. در دورهای از این برنامهها آثار نظامی و مثنوی و جز اینها خوانده شد و به تازگی شاهنامه خوانی هم داریم. همچنین انجمن جز ادبیات، در حوزههای دیگری مانند هنرهای خطاطی، موسیقی و ... هم آموزش ارائه میکند.
مهمترین هدف مؤسسه، به اعتقاد مدیرش، این است که نسلی از شاعران و داستان نویسان مهاجر که در ایران حضور دارند، در این محفل بتوانند کارهای خود را به نقد بگذارند و در حوزه ادبیات و فرهنگ مهاجران فعالیت کنند.
اما با توجه به هسته بنیادگذاری و فعالان انجمن، بدیهی است که بیشترین مخاطبان برنامه هایش مهاجران افغانستانی باشند، اما چنان که مظفری میگوید، شاعران ایرانی نیز از شهرهای گوناگون در برنامههای یادشده حضور پیدا میکنند.
از گردآورنده کتاب «شعر مقاومت افغانستان» درباره مشکلات احتمالی میپرسیم که ممکن است گریبان گیر فعالیتشان شود. او میگوید: مشکلات در حوزه فرهنگ زیاد است. در این سالها تأمین محل و امکانات به عهده خودمان بوده و مؤسسه هیچ گاه حامی مالی جدیای نداشته است.
البته زمانی که نشریه چاپ میکردیم، آن را به کشورهای اطراف به ویژه کشورهای اروپایی میفرستادیم و در نتیجه، هم از محل فروش آن و هم کمکهای مالیای که در پی آن دوستان برایمان میفرستادند، کاستیها را برطرف میکردیم. در سالهای اخیر نیز مشکل رهن محل را حوزه هنری رفع کرده است، ولی تأمین بقیه مخارج همچنان جزو مشکلات است. درکل، ما همیشه با مشکل مالی مواجه بوده ایم و هنوز هم این گونه است.