دهه نود شمسی آنقدر سریع گذشت که خودمان هم متوجه نشدیم، چه زمانی آن بستنی فروشیهای رنگارنگ اوایل دهه که همگی اصرار داشتند در هیچکجای کشور شعبه دیگری ندارند اما در همین مشهد حداقل ۳، ۴ شعبه داشتند، جایشان را به فلافلیهای سلفسرویسی که انتهای نامشان اهوازی و جنوب و… بود، دادند و همانقدر سریع دوره اینها نیز به پایان رسید و دست آخر همگی با قهوهفروشیهای اکثرا بیرونبر با اسامی عجیب و غریب انگلیسی، ایتالیایی و فرانسوی جایگزین شدند.
واقعا مردمان عجیبی هستیم؛ چقدر زود ذائقهمان تغییر میکند! در طول کمتر از ده سال از شیرینیِ بستنی به طعم تند فلافل و نهایتا تلخی قهوه رسیدیم.
مایی که تا همین چندسال قبل حتی پودر قهوههای آمادهای که با شیرخشک و شکر ترکیب شده بود را به زور شیرینی، نبات و یا خرما میخوردیم، یک شبه آنقدر تلخپسند شدیم که تنها دبل اسپرسو نیازمان را پاسخگو بود.
اما چند روز قبل که برای پاسخ به همین نیاز کافئین بدن، جهت نوشیدن یک فنجان اسپرسو (ارزانترین نوع قهوه) راهی یک قهوه فروشی شده بودم، اسامی فهرست و البته قیمتهایشان که اینروزها، ساعت میزند را مرور میکردم؛ به نامی بر خوردم که پیش از این هم دوست داشتم بدانم شامل چه ترکیباتی میشود. آمریکانو!
-ترکیبش چیست؟
+همان قهوه اسپرسو با مقداری آبجوشِ سر ریز!
-قیمتش چقدر است؟
+تقریبا ۲ برابر اسپرسو!
-مگر آبجوش رایگان نیست؟
+چرا!
-پس دلیل این همه تفاوت قیمت چیست؟
+نمیدانم، نرخ اتحادیه است دیگر…
راستش را بخواهید، این قهوه آدم را یاد برخی (به اصطلاح) آقازادههای کشورمان میاندازد؛ افرادی که هرچه دارند تنها از صدقهسری ابوی بزرگوارشان است اما ادعایشان گوش فلک را کر میکند! هیچ چیز اضافه ای از خودشان ندارند به جز همین آبجوشی که همه جا به صورت رایگان وجود دارد!
خلاصه که خواستم به خودم و شما یادآوری کنم که مثل آمریکانو نباشیم!