از آیینه‌دزدی تا زندان: نجات زندگی نوجوان تبهکار با حکم یک قاضی در مشهد حکم ۳ بار اعدام در ملأعام برای یک جنایتکار در مشهد | شکار قربانیان با نقاب روان‌پریشی! گام هایی برای بهبود بزرگ سالانی که در کودکی آزار دیده اند | از سایه به روشنایی کشف محموله مواد مخدر و دستگیری قاچاقچیان توسط مرزبانان هنگ مرزی تایباد مرگ مرموز زن تنها با یک استوری فاش شد! پوکی استخوان، بیماری خاموشی که شیوعش بالاست ماجرای آتش سوزی در شهرری چه بود؟ + فیلم (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) آتش سوزی در جنوب تهران | انبار روغن موتور طعمه آتش شد + فیلم (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) پنجمین سال خشکسالی پیاپی در خراسان رضوی | احتمال ازدست‌رفتن سد‌های تأمین‌کننده آب مشهد در پاییز ۱۴۰۴ + فیلم نیمی از مدارس کشور را خیرین بازسازی و تجهیز می‌کنند یگان حفاظت محیط زیست: ارتقای توان عملیاتی برای امنیت محیط‌بانان ضروری است بازنشستگان صندوق فولاد وام بانکی می‌گیرند + جزئیات آیا واکسیناسیون HPV در ایران متوقف شده است؟ شکر سفید و قهوه‌ای از نظر ارزش غذایی چه تفاوتی با هم دارند؟ سیل در پاکستان جان ۳۵۱ نفر را گرفت «اوزمپیک» داروی لاغری محبوب با بیش از ۱۸۰۰ شکایت اهدای عضو در مشهد به ۱۱ نفر زندگی دوباره بخشید (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) جزئیات امتحانات جبرانی دوازدهمی‌ها اعلام شد (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) چالش کمبود نیروی انسانی متخصص در کنار توسعه تجهیزات مدرن سرطان‌شناسی در بیمارستان تخصصی سرطان امید بازنشستگان تأمین اجتماعی: معوقات حقوق را زودتر پرداخت کنید یک فرد محکوم به قصاص در اهواز پس از ۳۶ سال آزاد شد درخشش تیم‌های نخبه دانشجویی و دانش‌آموزی ایران در مسابقات رباتیک کره جنوبی بانک رفاه متعلق به تأمین اجتماعی و واگذاری آن به دولت برخلاف قانون است نتایج اعتراضات داوطلبان به آزمون سمپاد چه زمانی اعلام می‌شود؟ آغاز مهلت ثبت نام بومگردی‌ها برای دریافت پنل خورشیدی (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) ویژگی‌های هتل مناسب تابستان در مشهد تالاب هورالعظیم همچنان در آتش | حریق در بخش‌های ایرانی مهار شده است برپایی میز خدمت ویژه بازنشستگان کشوری آیا در مدارس پناهگاه ساخته می‌شود؟ + ویدئو
سرخط خبرها

مردم فرار کردند یا زلزله؟!

  • کد خبر: ۱۶۱۱۷۴
  • ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۴
مردم فرار کردند یا زلزله؟!
زلزله گفت: نترس، من شدتم کمه. چهار ممیز شش ریشترم. به ساختمون‌ها شوک جدی وارد نمی‌کنم.
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

همان طور که خواب بودم احساس کردم یک نفر من را دارد تکان می‌دهد.

توی همان حالت خواب و بیدار گفتم: کیه منو تکون میده؟

صدایی گفت: نگو کیه؟ بگو چیه؟

گفتم: باشه. چیه منو تکون میده؟

صدا گفت: من تو رو تکون نمی‌دم، خونتونو تکون میدم. من زلزله ام.
با ترس از جایم پریدم.

زلزله گفت: نترس، من شدتم کمه. چهار ممیز شش ریشترم. به ساختمون‌ها شوک جدی وارد نمی‌کنم.

گفتم: واقعا خیلی زلزله بی ملاحظه‌ای هستی. هم نصف شب پا شدی اومدی خونه مردم هم حواست نیست که این ساختمون‌ها مهندسی ساز نیستند، چند تا آهن رو با خال جوش به هم وصل کردن، شده اسکلت ساختمون، همین الان تو یه پخ بگی، ممکنه کل این ساختمون بیاد پایین.

زلزله گفت: خوب می‌رفتید یک خونه مهندسی ساز می‌خریدید؟

گفتم: عقلم می‌رسید، ولی پولم نمی‌رسید. تازه همینجا هم که الان هستیم، مستأجریم. راستی داری یکی دومیلیون دستی قرض بدی، بذارم رو اجاره بدم صاحب خونه. دهم اردیبهشت باید اجاره بدم کم دارم.

زلزله گفت: من پولم کجا بود.

گفتم: هیچ کس به فکر ما نیست.

زلزله گفت: حتی خودتم فکر خودت نیستی. وقتی اومدم بدترین جای ممکن واستادی، یعنی زیر لوستر به این سنگینی. خوب می‌رفتی بین چهارچوب در وامیستادی که امنیتت بیشتر باشه.

گفتم: خودم این‌ها رو بلدم. هر وقت شما زلزله‎‌ها تشریف میارید، که امیدوارم دیگه نیارید، باید بریم ماسک بزنیم، فاصله اجتماعی رو با دیگران رعایت کنیم و از ژل ضدعفونی کننده استفاده کنیم.

زلزله گفت: امیدوارم که دیگه مجبور نشم بیام اینجا. نه خونه هاتون آمادگی اومدن من رو دارن، نه خودتون.

ناگهان دیدم پسرم هم بیدار شده و زیر میز عسلی رفته است.

گفتم: حالا اگه من آمادگی شو ندارم، ولی پسرمو ببین. چقدر قشنگ رفته زیر میز جاگیری کرده.

زلزله داد بلندی زد و گفت: وای، رفته زیر میز عسلی شیشه ای. اینکه خیلی خطرناکه.

خلاصه شبی که همه داشتند از زلزله فرار می‌کردند، زلزله از دست ما فرار کرد و رفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->