زلزله نسبتا شدید گهواره کرمانشاه را لرزاند + جزئیات(۵ مرداد ۱۴۰۳) اعترافات تکان دهنده عاملان قتل پسر جوان در جنوب تهران| مشروبات الکلی مصرف کرده بودیم قتل پیرمرد تهرانی توسط همسایه| نزاع بر سر زباله خون به پا کرد آلودگی صوتی بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد تبلیغات کلاهبرداری در فضای مجازی را بشناسید «اضطراب دیابت» با افزایش خطر مشکلات سلامت روان همراه است واژگونی سمند در جاده نیشابور به مشهد با پنج مجروح حریق کابین آسانسور در مجیدیه مشهد (۴ مرداد ۱۴۰۳) هشدار اورژانس مشهد: گرمازدگی شدید می‌تواند منجر به فوت شود نجات چهار شهروند از حادثه حریق منزل مسکونی در مشهد (۴ مرداد ۱۴۰۳) مرگ پیرمرد ۷۰ ساله بر اثر کتک خوردن از پسر همسایه! قتل جوان ۳۰ ساله بر سر ارث پدر رفیقش| قاتل اعدام شد زلزله ۴.۶ ریشتری قلعه قاضی را در نزدیکی بندرعباس لرزاند باز هم رکورد گرم‌ترین روز ثبت‌شده در تاریخ شکسته شد افزایش ۲۳ درصدی مصرف آب در پی گرمای کم‌سابقه مشهد (۴ مرداد ۱۴۰۳) غلظت خون را جدی بگیرید پلیس مبارزه با مواد مخدر ۳۳ کیلوگرم موادمخدر و روانگردان را در پایتخت کشف کرد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (پنجشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳) | دمای مناطق گرمسیری استان به ۴۵ درجه می‌رسد با روش‌های مختلف فریز کردن رب گوجه‌فرنگی خانگی آشنا شوید جزایر گرمایی چیست؟ سه‌گانه خون بار سلطان صاحب‌قران | مروری بر حادثه ترور ناصرالدین‌شاه اختصاص ۳هزار کلاس درس به اسکان زائرین در مشهد
سرخط خبرها
آنچه مشهدی‌ها و خراسانی‌ها خوب نمی‌دانند!

«برغ» و «دم برغ کوبیدن»

  • کد خبر: ۱۶۳۹۴
  • ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۶
«برغ» و «دم برغ کوبیدن»
مهدی سیدی خراسان‌پژوه
جوان‌تر‌های خراسانی و مشهدی ممکن است چندباری از بزرگ‌تر‌های خود شنیده باشند که: «دم برغ فلانی را خوب کوبیدم!» تقریبا هم متوجه شده‌اند که منظور گوینده این بوده که «خوب از پس فلانی برآمدم، یا جلو پررویی‌هایش را گرفتم»، اما اگر از خود آن گوینده بپرسند «درعمل چه کار کردی تا دم برغ فلانی را کوبیدی؟» بعید است که پاسخ درستی داشته باشد تا به شما بدهد! حتی املای «برغ» را هم احتمالا «برق» بداند، درحالی‌که برغ یا ورغ صحیح است. دم برغ کوبیدن هم اصطلاحی است که از کشاورزی و آبیاری برآمده است. ما در کشاورزی و آبیاری سنتی چندهزار‌ساله‌مان کوچک‌ترین مانعی را که جلو حرکت آب، به‌ویژه هنگام آبیاری مزارع، ایجاد می‌کردیم را «ورغ» یا «برغ» می‌نامیدیم؛ بنابراین وقتی کشاورزی می‌رفت تا مزرعه‌اش را آبیاری کند، جلو بعضی کرت‌ها را می‌بست تا آب به آن‌ها نرود، در عوض راه آب بعضی کرت‌ها یا به قول خودشان پل‌ها را باز می‌کرد تا آب تنها به آن کرت‌ها وارد شود. کشاورز یا آبیار به این کار «برغ وجوکردن» می‌گفت. یعنی جایی جلو آب برغ بستن و جای دیگر جوی باز کردن. اما وقتی جلو کرتی با خاک «برغ» می‌بست، اگر برغش استوار نبود، آب فشار می‌آورد و در برغ رخنه می‌کرد و آن را از جا می‌کَند و می‌برد. برای همین آبیار وقتی خاک جلو راه آب کرت می‌ریخت و «برغ» درست می‌کرد، چندبار با پشت بیل ۲ طرف برغ را می‌کوبید. به این کار «دم برغ کوبیدن» می‌گفتند. این گونه است که در قدیمی‌ترین کتاب لغت فارسی دری‌مان (لغت فرس اسدی‌توسی) ذیل «ورغ» می‌خوانیم: «بند آب باشد». فرخی نیز گفته است:
دل برد و مرا نیز به مردم نشمرد / گفتار چه سود است که «ورغ» آب ببرد. همچنین در شعر محلی (تربتی) استاد زنده‌یاد محمد قهرمان می‌خوانیم که: پیش «برغ» رِ نگریفتم که مگر شرم کنی/ چشمه‌ها اشک ز چشمای ترم شرندی. با توجه به آنچه گذشت، «دم برغ کسی را کوفتن» یا حتی احتمالا «برغ چشم از کسی گرفتن» معنایی عمیق دارد...
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->