دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: تقویت فرهنگ عمومی راهی برای افزایش هم‌بستگی اجتماعی است فرهنگ عمومی، زیربنای سلامت جامعه است درگذشت «کوئینسی جونز» تهیه‌کننده آثار مایکل جکسون در ۹۱ سالگی تسهیلات تبصره ۱۸ وزارت فرهنگ به چه کسانی تعلق می‌گیرد؟ اکران سیار «آسمان غرب» میلیاردی شد «سعیداسلام‌زاده» مدیر روابط عمومی معاونت هنری شد دلیل تعطیلی برنامه «شیوه» شبکه چهار چه بود؟ نگاهی به مجموعه‌داستان «نیمۀ تاریک ماه» هوشنگ گلشیری نگاهی به ذات سیال «فرهنگ عمومی» و آیین‌نامه‌های بدون ضمانت اجرایی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ «دزدان دریایی کارائیب» جدید بدون حضور جانی دپ پیام رئیس انجمن بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان منتشر شد انتشار نسخه مجازی آلبوم عاشقانه «نوازشگر» چرا «سفره ایرانی» کیانوش عیاری پس از ۲۰ سال هنوز اکران نشده است؟ حکایت آبی که صدراعظم نخورد درباره عکاسی تئاتر که پس از ۷ سال به جشنواره رضوان اضافه شد معرفی چند کتاب برای علاقه ­مندان به یادگیری وزن شعر | آراستن طبع موزون
سرخط خبرها

تلنگری برای عاقلانه زیستن

  • کد خبر: ۱۶۴۸۹۳
  • ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۷:۳۷
تلنگری برای عاقلانه زیستن
کافی است تنها دقایقی از هر روز را فقط به احتمال نبودن روز بعد فکر کنیم. خیلی از اتفاق ها، خیلی از دشمنی‌ها و انتقام‌ها و فرصت سوزی‌ها از برنامه مان خط می‌خورد و به جای همه آن‌ها چیز‌هایی را جایگزین می‌کنیم که در فرصت اندک زندگی بیشتر به آن‌ها بپردازیم.

گاهی در شلوغی روزمرگی‌ها و ازدحام دور و برمان چنان با زندگی مأنوس می‌شویم که کمتر ممکن است دقایقی به این فکر کنیم که اگر امروز آخرین فرصت من برای زندگی باشد و ساعت‌های پیش رو آخرین لحظاتی باشند که برای انجام دادن کاری در اختیار دارم، چگونه این زمان را سپری می‌کنم؟

باز هم به جنگیدن‌های هر روزه ادامه می‌دهم یا دست می‌کشم و این زمان را بیشتر صرف خودم می‌کنم؟ باز هم بخشی از زمانم را به صحبت از زندگی این و آن و حریم شخصی دیگران اختصاص می‌دهم یا در زمان باقی مانده به سر و سامان دادن امور شخصی خودم می‌پردازم؟

باز هم بخشی از دل و روحم را صرف کدورت ها، کینه ها، ناراحتی‌ها و تلخی‌های به جا مانده از آدم‌ها می‌کنم یا لحظه‌های پیش رو را فقط برای کسانی هزینه می‌کنم که از جان و دل دوستشان دارم؟ به اضطراب‌ها و استرس‌های همیشگی برای رسیدن‌ها و نرسیدن ها، داشتن‌ها و نداشتن‌ها ادامه می‌دهم یا با تمام وجود به دقایقی که مانده اند چنگ می‌زنم تا ثانیه‌ای را به بیهودگی نگرانی‌های بی ثمر نپردازم؟

کافی است تنها دقایقی از هر روز را فقط به احتمال نبودن روز بعد فکر کنیم. خیلی از اتفاق ها، خیلی از دشمنی‌ها و انتقام‌ها و فرصت سوزی‌ها از برنامه مان خط می‌خورد و به جای همه آن‌ها چیز‌هایی را جایگزین می‌کنیم که در فرصت اندک زندگی بیشتر به آن‌ها بپردازیم. شاید بیشتر به آدم‌هایی فکر کنیم که به آن‌ها عشق می‌ورزیم، اما در گرفتاری‌های زندگی کمتر برایشان وقت گذاشته ایم.

شاید به هدف‌هایی فکر کنیم که به حاشیه زندگی مان رانده شده اند و گمشان کرده ایم. شاید به کار‌هایی فکر کنیم که نیمه تمام رها شده اند، به جبران کاستی ها، به تمام کردن کار‌های ناتمام و به پایان رساندن امور بلاتکلیف. کافی است فقط دقایقی هر روز به این فکر کنیم که مرگ روی دیگر زندگی است و یاد مرگ می‌تواند زیستنی عاقلانه را رقم بزند و آدمی را به غنیمت دانستن فرصتی که در اختیار دارد سوق بدهد.

یاد مرگ نه به این معنا که زندگی را فلج و آدمی را منزوی کند، بلکه به این معنا که می‌تواند تلنگری به ناگزیر بودن تقدیری باشد که برای همه ما روزی رقم خواهد خورد. خداوند متعال در فرازی از آیه ۸ سوره جمعه می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقیکُمْ، بگو: عاقبت، مرگی که از آن می‌گریزید شما را ملاقات خواهد کرد.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->