شهرآرانیوز؛ فرهنگى که بر جامعه عرب در عصر نزول قرآن حاکم بود، فرهنگى به غایت منحط بود؛ مردان در عصر جاهلیت عربستان، نقشی برای زنان قائل نبودند، تاجایی که در قرآن کریم، به نگاه نابخردانه آنان به زنان اشاره شده است. اما پس از بعثت پیامبر (ص) این مسئله با تحولاتی عمیق روبه رو شد.
توجه به جایگاه زنان در جامعه رشد کرد، تاجایی که محافل علمی و درسی در شهرهای مختلف اسلامی به همت اندیشمندان زن برگزار شد. نمونه آن، حضور علمی حضرت فاطمه زهرا (س) در شهر مدینه بود. زنان مختلف برای بهره بردن از حضور این بانوی بزرگوار، نزد ایشان حاضر میشدند. اما در دورههای تاریخی پسین، برخی دیدگاههای تنگ نظرانه درباره جایگاه زن در تمدن اسلامی، جامعه مسلمانان را دچار تشتت آرا کرده است.
مباحث مربوط به زن که بیش از یک قرن است در کشورهای اسلامی و نزدیک به سه قرن است در جهان محل توجه محققان، فعالان اجتماعی و سیاست مداران قرار گرفته است، هنوز در صدر مسئلههای جهانی قرار دارد. چالشهایی که مسئله زن برای فرهنگها و سنتها ازجمله ادیان آسمانی و دین اسلام به وجود آورده، هنوز پایان نیافته است. بخش وسیعی از مطالعات حوزه دین در این سال ها، به موضوع زن اختصاص یافته است.
تأسیس رشته مطالعات زنان در غرب، در نیم قرن گذشته و راه ندازی این رشته در کشورهای اسلامی ازجمله ایران، پایگاه گفتگوهای حوزه زنان را از حالت احساسی و شعاری به سمت وسوی علمی و آکادمیک سوق داده است. دکتر مهدی مهریزی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات، یکی از اندیشمندانی است که سالها با نگاهی علمی، به تحلیل و بررسی مباحث حوزه زنان پرداخته و تابه حال آثار گوناگونی از او منتشر شده است. در این گفتگو برآنیم برخی دیدگاههای جدید در این حوزه را نقد و بررسی کنیم.
متون دینی مانند احادیث و آیات قرآن در متن زندگی مردم شکل گرفته اند و این آموزه ها، آموزههایی انتزاعی نیستند؛ برای مثال وقتی میخواهیم درباره شأن نزول آیات بحث کنیم، به این علت است که به مکی و مدنی بودن آیات توجه میکنیم.
درک شرایط روزگار برای فهم آیات و روایات، بسیار مهم است؛ بعضی آیات برای رفع بحران خاصی در یک زمان مشخص نازل شده اند. وقتی با جزئیات و دقت بیشتری به آیات توجه میکنیم، میبینیم که قرآن مجید در چه سالهایی درباره چه مسائلی نازل شده است یا متوجه خواهیم شد که پربسامدترین واژهها در طول ۲۳سال، چه کلمات یا با چه موضوعاتی بوده است.
حدود ۳۵۰آیه در دست داریم که به طور مستقیم، کلمات «نسا» و «امرأت» در آنها ذکر شده است. آماری استخراج شده است که نشان میدهد آیات قرآن به ترتیب سال نزول، دسته بندی شده اند و مستقیم و غیرمستقیم به مسائل زنان پرداخته اند.
سورههای کوتاه مکی هستند، اما سورههای بلندتر مانند بقره یا نسا در مدینه نازل شده اند. در همه سالها به مسائل زنان پرداخته شده است، اما ممکن است در سالی، یک آیه یا در سال دیگر، چندین آیه یا سوره با مضمون زنان، نازل شده باشد که قدیمیترین آنها هم سوره قلم است.
در سال اول هجرت در پنج سوره و هشت آیه به مسئله زنان اشاره شده است. در سوره قلم، خداوند متعال میفرماید: «به پسران و اموال خود مغرور نباشید». در جامعهای که دختر داشتن را نشان بدبختی میدانستند، چنین آیهای نازل شد که میفرمود «به اموال و پسران خود فریفته نشوید» و قرآن زنده به گور کردن دختران را بسیار زشت و مذموم میداند؛ در سوره تکفیر نیز آمده است: در جهان آخرت، پدرانی که دختران خود را زنده به گور میکنند، بازخواست میشوند.
در آیاتی، پسران مذمت شده اند؛ مثل پسر نوح (ع)، پسر آدم (ع) و پسران یعقوب (ع) و البته پسر لقمان هم تحسین شده است و درباره دختران نیز تحسین دیده میشود؛ مانند نظر مثبت قرآن درباره دختران حضرت شعیب (ع)، حضرت مریم (س)، بلقیس و مادر و خواهر حضرت موسی (ع). همسر حضرت لوط (ع) هم از زنانی است که در قرآن کریم از او به خوبی یاد نشده است. قرآن مجید به هیچ یک از جنسیتها بر دیگری برتری نمیدهد، بلکه زن و مرد از دیدگاه کتاب خدا یکسان هستند. اگر هرکدام از آنها بیشتر محل توجه قرار بگیرد، بازهم ظلم است.
بله؛ در سال دوم هجرت، چهار سوره نازل شد که اولین آنها سوره نجم است و عقیده مشرکان را نشان میدهد که فرزند پسر را جنس خوب و ماندگار برای خودشان میدانستند. در سوره عروج هم دیدگاه یکسانی درباره زن و مرد مؤمن بیان میشود و اینکه آزار زنان و مردان مؤمن، عذاب اخروی دارد، نه اینکه جنسی را بر جنس دیگر برتری بدهد.
سوره اعراف، حقیقت آدم (ع) را بیان میکند؛ البته دیدگاههای مختلفی درباره قصه حضرت آدم (ع) وجود دارد. در این سوره، خداوند بحث خلقت آدم را مطرح میکند که شیطان هر دو را فریب میدهد، درحالی که برخی به اشتباه میگویند شیطان ابتدا حوا را فریب داد و سپس حوا، آدم را فریب داد.
همچنین در سال چهارم هجرت، چهار سوره و ۲۳آیه درباره زنان داریم؛ یکی سوره حضرت مریم (س) و ماجرای باردار شدن مادر ایشان است که مادر حضرت مریم (س) او را نذر معبد میکند؛ چون فکر میکرد پسردار خواهد شد یا میتوان به گفت وگوی امام حسین (ع) و حربن یزید ریاحی اشاره کرد و اینجاست که متوجه میشویم آن زمان مادر، نام فرزند خود را انتخاب میکرده است؛ به این دلیل که امام حسین (ع) به حر میگویند: «تو آزاده ای، مانند اسمی که مادرت روی تو گذاشته است».
در سال چهارم هجرت، خداوند برای اینکه دید غلط رایج در جامعه جاهلی آن زمان را تغییر دهد، این آیات را نازل میفرماید؛ چون گفتیم که آیات در متن زندگی مردم شکل میگرفت، حتی روایتی از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است که زنان به ایشان شکایت میبرند از اینکه همسرشان، آنها را کتک میزند و پیامبر (ص) هم به یکی از آنها میفرمایند: «تو هم برو همسرت را قصاص کن» و برای اینکه جامعه جاهلی عرب در آن زمان متشنج نشود، خداوند آیهای را بر پیامبر (ص) نازل میکند.
در سال چهارم هجرت، هفده آیه و سه سوره درباره زنان، نازل میشود که مربوط به داستان حضرت موسی (ع) و تصمیم مادر و خواهر ایشان است. در این سال هم سه سوره و ۳۲آیه به این موضوع پرداخته است؛ به صالح بودن همسر فرعون اشاره میشود و قدرت تصمیم گیری و عملکرد دختران حضرت شعیب (ع) محل توجه قرار میگیرد. ملکه سبا که زنی پادشاه است، به حضرت سلیمان (ع) خبری میدهد و در سرزمین او نعمت به وفور پیدا میشود. درواقع قرآن مجید درباره پادشاهی یک زن هم، نظر مثبتی دارد و نقطه کوری در این مسئله نیست.
آیات درباره حوزه مدیریت زنان به سه بخش خانواده، اجتماع و سیاست تقسیم شده است و درباره هر سه این حوزه ها، نمونههایی در قرآن داریم؛ در حوزه خانواده به مادر و خواهر حضرت موسی (ع) و در حوزه مدیریت اجتماعی به دختران حضرت شعیب (ع)، اشاره میشود و در حوزه سیاست نیز به بلقیس و دور اندیشی او در این عرصه. دیدیم که دختران حضرت شعیب (ع) چطور از قدرت تصمیم گیری برخوردار بودند و زندگی پدر خود را هم مدیریت کردند.
در سال هشتم هجرت، احسان به والدین (در سوره احقاف) محل توجه قرار میگیرد؛ قرآن، نیکی به پدر و مادر را یکسان میداند و نمیگوید که به کدام یک از والدین خود بیشتر نیکی کنید؛ البته اشاره میکند که مادر برای فرزند خود، زحمت بیشتری میکشد. در سال نهم هجرت، سه سوره و هشت آیه داریم که عقیده مشرکان را بیان میکنند که داشتن فرزند پسر را بهتر و برتر میدانستند و معتقد بودند فرشتگان، دختر هستند. در این سال هم دوباره به عقیده مشرکان درباره فرزند دختر و پسر پرداخته و آفرینش زن و مرد مطرح میشود. در سوره زخرف، کسانی که از شنیدن خبر دختر دار شدنشان چهره آنها سیاه و خشمگین میشود، مذمت میشوند.
در این سال ها، آیات قرآن به فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده میپردازند که این موضوع در سوره روم مطرح میشود. با ایجاد مودت و رحمت میان خانواده، پرونده آیات مکی بسته میشود. بحثها در سورههای مدنی به سمت اجتماعی شدن و ایجاد قوانین و مقررات پیش میرود؛ برای مثال موضوع آیات قرآن، حول محور طلاق، ازدواج، قصاص و... است، حتی برای توضیح موضوع عادت ماهانه زنان، از تعابیر بسیار لطیف استفاده میشود. به طور طبیعی جامعه جدیدی در حال شکل گیری است و سؤالها و پرسشهای افراد جامعه نیز به روزتر میشود.
حتی در موضوع طلاقِ زنانی که دخل وتصرف کمی در اموال دارند و مهریهای برای آنها تعیین نشده است، گفته میشود که مهریه باید به اندازه زنان همتای آنها پرداخت شود. قرآن اشاره میکند به اینکه او را تجهیز کنید تا معطل و معلق نباشد و بتواند برای خود زندگی تشکیل دهد. در سوره بقره به طور مفصل به مسئله زنان پرداخته شده است و این موضوع، ۲۹آیه را به خود اختصاص میدهد. در این سوره به شهادت زن و مرد هم اشاره شده، اما گفته نشده است که مرد شهید، جایگاه بهتری در بهشت از زن شهید خواهد داشت. در سال هفتم هجرت، در دو سوره طلاق و نور به این موضوع به تفصیل پرداخته شده است.
سوره نور هم مانند سورههای احزاب، بقره و نسا، بیشترین آیات مربوط به مسائل زنان را دارد. همچنین در سوره نور بحث پوشش، پوشش زنان سالخورده و ازدواج با شخص همتای خود و مسائلی از این قبیل مطرح میشود. در سال هشتم هم در شانزده آیه به موضوع زنان پرداخته و مسائل قیامت بیان میشود.
در سوره تحریم، دو زن، الگو و نمونهای برای همه مؤمنان، معرفی میشوند؛ یکی حضرت مریم (س) و دیگری همسر فرعون که ادعای خدایی میکرد؛ این دو زن در سختترین شرایط توانستند به درجه عالی برسند که نمونهای برای همه، نه فقط برای زنان هستند. در سال نهم هجرت، آیات مربوط به حد سرقت ذکر میشود و در سال دهم نیز در سوره توبه، مباحثی درباره آخرت و زنان و مردان منافق مطرح میشود.