راه اندازی ۳۰ اورژانس اجتماعی در کشور | ایجاد بیش از ۵ هزار فرصت شغلی برای جامعه هدف بهزیستی ۶۳ کشته و ۲۹۰ زخمی در سیل مرگبار ایالت پنجاب پاکستان + فیلم (۲۶ تیر ۱۴۰۴) پیگیری برای ثبت جهانی روستای «مارین» (۲۶ تیر ۱۴۰۴) درباره بادکش درمانی که به یکی از رایج ترین روش های درمانی سنتی تبدیل شده است | درمان‌های آرام بخش افزایش اعتبارات حوزه میراث فرهنگی اردبیل (۲۶ تیر ۱۴۰۴) دفترچه سؤالات نوبت دوم کنکور ریاضی و علوم انسانی ۱۴۰۴ منتشر شد + لینک سوالات حق پرستاری مددجویان بهزیستی با اولویت سه دهک اول در حال پیگیری است ویدئو | مسئولیت‌پذیری و اقدام بموقع پرستاران شیرخوارگاه آمنه تهران پیش از بمباران رژیم صهیونیستی سارقان موتورسیکلت‌های تهران دستگیر شدند مستمری‌بگیران زن می‌توانند مستمری همسر خود را نیز دریافت کنند کلاهبرداری که همسر باردارش را روانه زندان کرد پیداشدن پیکرهای بیش از ۶۰ درصد شهدای جنگ ۱۲روزه، توسط نیرو‌های هلال‌احمر واریزی به حساب بازنشستگان صندوق ذخیره فرهنگیان (۲۶ تیر ۱۴۰۴) گرما این بیماری‌ها را تشدید می‌کند ممانعت از پوشش خبری کنکور سراسری ۱۴۰۴ در دانشگاه فردوسی مشهد + فیلم با این صبحانه قند خون خود را پایین بیاورید نقش مادر در تربیت فرزند و اشتباهات رایج مادران ۲ شرور به اتهام درگیری دسته‌جمعی در تهران دستگیر شدند (۲۶ تیر ۱۴۰۴) ابلاغ ۲۴ راهنمای تجویز دارو و پروتکل درمانی ثبت‌نام وام ازدواج فرزندان بازنشستگان با عقدنامه‌های ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۴ قابل انجام است + جزئیات آیا لکه‌های سفید روی ناخن‌ها نشانه کم‌خونی است؟ کاهش ۵۲ درصدی طلاق در خانواده‌های دارای چهار فرزند به بالا اعتراض داوطلبان آزمون سمپاد درباره لو رفتن سؤالات آزمون ورودی به کجا رسید؟ چیزی به نام وِیپ ایمن وجود ندارد آیا چای و شکلات تلخ برای سلامت قلب مفیدند؟ دبیر اجرایی خانه کارگر مازندران، دولت باید بدهی سنگین خود به تأمین‌اجتماعی را پرداخت کند پذیرش دانشجوی دکترا در پردیس‌های دانشگاه تهران محدود می‌شود هدایت تحصیلی نهمی‌ها از فردا (۲۷ تیر ۱۴۰۴) آغاز می‌شود + لینک سامانه فواید شیرین یک میوه ترش برای قلب
سرخط خبرها

عجب هوایی! جان می‌دهد برای زندگی

  • کد خبر: ۱۶۸۶۹۷
  • ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۱
عجب هوایی! جان می‌دهد برای زندگی
شبنم کرمی - روزنامه نگار
شبنم کرمی
نویسنده شبنم کرمی

اواخر بهار و بارش نرم نرمک باران و نفحاتی باقی مانده از اردیبهشتی که هوا، چون بهشت بود. لحظه‌ای ایستادم، صورتم را به سمت آسمان گرفتم و اجازه دادم چند قطره از این باران را لمس کند. نفس عمیقی کشیدم تا ذخیره‌ای از هوای بهشتی را در ریه هایم برای چند ثانیه حفظ کنم و با عجله وارد اداره شدم. هُرم هوای گرم و مانده توی صورتم خورد و حال خوش بهاری را که امسال به دلیل خشک سالی بیش از پیش، به ندرت تجربه اش کرده بودم، دگرگون کرد. خسته و دل مرده پشت سیستم نشستم و روزمرگی ام را شروع کردم.

یک روز دیگر از تقویم رومیزی ام را ورق زدم و با حسرت به قطره‌های باران روی شیشه پنجره نیم نگاهی انداختم و ناخودآگاه دست به گوشی شدم: «عجب هوایی! جان می‌دهد برای قدم زدن زیر باران و بعدش یک لیوان چای آتشی.» بیرون رفتمان باشد برای فردا. کار‌ها همه انجام شدند، اما فردا... خدا رحمت کند مادرجان را، همیشه می‌گفت: «می دانی چرا می‌گویند کار امروز را به فردا وانگذار؟ چون اگر امروز دلت قدم زدن زیر باران می‌خواهد، باید به حرفش گوش کنی و خودت را به باران امروز بسپاری که اگر فردا هم باران ببارد، باران فرداست، نه امروز. درست مثل لحظه لحظه زندگی. پس از زندگی در هر لحظه آن لذت ببر.»

این روز‌ها آن قدر روزمرگی و تکرار در زندگی هامان موج می‌زند که گاهی از درک اینکه امروز روز جدیدی است یا ادامه همان دیروز است، درمانده می‌شویم و ذهنمان معلق می‌ماند. خیلی وقت‌ها بی سلامی از کنار دیگران می‌گذریم، زیرا از بس ماشینی زندگی می‌کنیم، نمی‌توانیم به یاد بیاوریم دیروز بود که در همین مکان و زمان با هم احوالپرسی کردیم یا امروز. پسرم می‌گفت: «دوست دارم زودتر نیم ساعت دیگر شود تا کارتونم را ببینم.»

دخترکم می‌خواست این هفته به آخر برسد تا امتحاناتش تمام شوند. دوستی می‌گفت: «دعا کن این ماه زودتر بگذرد و حقوق‌ها واریز شود» و مدام در انتظار رسیدن پایان ساعت کاری ساعتش را نگاه می‌کرد. خانم همسایه می‌گفت: «به امید خدا محرم و صفر که بگذرد، عروسی دخترم برپا می‌شود.» همکاری می‌گفت: «این ماه که تمام شود، رژیم می‌گیرم.» یکی دیگر می‌گفت: «خدا کند زودتر تابستان تمام شود تا از گرما خلاص شویم.»

آن یکی آرزویش پایان زمستان و سرما و یکی دیگر گذشتن از امسال و رسیدن به نوروز است که شاید سال جدید سال بهتری باشد. این ساعت‌ها و هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌ها همان عمر گران بهای ماست؛ همان دقایقی که از لذت هم صحبتی دوستان و نعمت سلامتی غافلیم. وای از آن روزی که هجوم مشکلات ما را به خود آورد و حسرت روز‌های پیشین که بی قدرش می‌کردیم و آرزوی گذرش را داشتیم، به دلمان بماند. در لحظه و حال زندگی کردن هنر بزرگی است که اغلب ما از آن بی بهره ایم. یا در گذشته یا در آینده سیر می‌کنیم و اکنونِ گران بهایی را که نعمت بی مانند خداوند است، به رایگان می‌بازیم تا در فردایی نه چندان دور به حسرتش آه بکشیم و بگوییم یادش به خیر! به خود بیاییم، پیش از آنکه خیلی زود دیر شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->