اکبر آقا دیگر از این همه زباله که شب به شب جلوی تیرچراغ برق خانه او روی هم تلنبار میشود، حسابی کلافه شده است. از شیرابه بدبوی زبالهها تا حضور دائم حشرات موذی. انگار بعضی از همسایهها خانه او را با کارخانه کود کمپوست اشتباه گرفته اند. هزار بار فکر کرده است، اما هنوز هم نمیداند که راه حل این مشکل چیست؟ خواهش، التماس، تهدید و ... هیچ کدام اثر نداشته است.
چند سالی میشود که با این مشکل دست به گریبان شده و دیگر تحملش به پایان رسیده است. مدتی است که اکبرآقا به ابتدای ماجرا فکر میکند؛ همان روزی که برای اولین بار همسایه کناری زبالههای خانه اش را به جای سطل آشغال، جلوی ستون خانه او گذاشت. کاش همان جا با یک تذکر جدی و دوستانه، مانع بروز این قضیه میشد.
نظریه پنجره شکسته، یک نظریه قدیمی در حوزه جرم شناسی است. اجازه بدهید این نظریه را با یک مثال توضیح بدهم. ساختمانی را در نظر بگیرید که چند پنجره شکسته دارد. طبق این نظریه اگر این پنجرهها سریع تعمیر نشوند، احتمالا افراد خرابکار هنگام مشاهده این ساختمان (در مقایسه با یک ساختمان سالم) تمایل بیشتری به تخریب پنجرههای دیگر خواهند داشت (به طور مثال با سنگ پرانی). از طرف دیگر ممکن است بی تفاوتی صاحب خانه، این اطمینان را به سارقان و معتادان بدهد که کسی حواسش به این ساختمان نیست.
حتی ممکن است کار به جایی برسد که وارد ساختمان شوند و اگر ببینند کسی ساکن نیست، آنجا را اشغال کنند. پنجره شکسته استعاره از این است که اگر خطا و جرم هنوز کوچک است نادیده گرفته شود، کم کم همه جا را فرا میگیرد. درست مثل زمانی که یکی از پنجرههای ساختمان شکسته است و اگر تعمیر نشود، به تدریج اتفاقات بدتری رخ خواهد داد. در ادبیات فارسی خودمان هم مثل معروفی داریم که تخم مرغ دزد، شترمرغ دزد میشود.
طبق این نظریه شاید اگر هنگام دزدیدن تخم مرغ با دزد برخورد مناسبی میشد، کار به شترمرغ دزدی نمیرسید. در متون و منابع دینی این گونه داریم که فرشتگان الهی که مأمور ثبت و ضبط اعمال هستند به دستور خداوند، گاه تا چند ساعت از ثبت یک گناه خودداری میکنند و منتظر توبه میمانند. شاید مقصود خداوند از اعطای این موهبت، دادن فرصتی برای ترمیم سریع پنجره شکسته اعمالشان به منظور جلوگیری از ورود شیطان به قلب مؤمن باشد. حتی میتوان چنین تصور کرد که شاید دستور محاسبه روزانه اعمال نیز بر همین اساس است.
این روزها با توجه به داغ بودن بحث حجاب و عفاف، سؤالهایی از این دست مطرح میشود که مرز حجاب شرعی چه مقدار است و تا کجا میتوان در قضیه حجاب تسامح کرد؟ فرض کنیم نداشتن حجاب و برداشتن روسری غیرشرعی نباشد، چه تضمینی وجود دارد که کار به همین مقدار متوقف شود؟ آیا یقین داریم که قضیه تا برهنگی کامل پیش نمیرود؟
بنا بر نظریه پنجره شکسته درباره مسئله حجاب چنانچه پنجره شکسته شده فرهنگی سریع تعمیر نشود، هزینه بسیار بیشتری برای درست کردن آن صرف خواهد شد. اضافه کنید به این هزینه، مطمئن شدن دزدها و راهزنها را از بی توجهی صاحب خانه و سرقت و خسارت بیشتر! در فضای فرهنگی میتوان دشمنان فرهنگ و اصالت ایرانی را به همان دزدها و راهزنها تشبیه کرد.
کسانی که به طور دائم در حال تحلیل و پایش فضای فرهنگی کشور هستند و به محض اینکه متوجه پنجره شکستهای میشوند، به دقت بررسی میکنند تا ببینند عکس العمل ما چیست؟ آیا حواسمان به تعمیر آن هست یا آن را رها کرده ایم. همانها که شب و روز میکوشند با تولید برنامههای متنوع و به ظاهر سرگرم کننده برای بانوی ایرانی نسخه پیچی کنند. رصدکنندگان پنجرههای شکسته فرهنگ ایرانی و اسلامی! بیایید برای مقابله با این دشمنان قسم خورده به یاری خدا و کمک یکدیگر، ترمیم پنجرههای آسیب دیده فرهنگی را جدی بگیریم. همین که بفهمند بی تفاوت نیستیم کافی است. پی نوشت: به این نظریه نقدهایی هم وارد است که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست.