الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ با شروع فصل تابستان، بازار کلاسهای اوقات فراغت برای کودکان و نوجوان در رشتههای هنری هم داغ میشود. سازمانهای مختلف دورههای تابستانی میگذارند و آموزشگاههای بخش خصوصی نیز سعی دارند میدان را حفظ کنند. در حالی که اغلب آنها داعیه آموزش هنر به کودکان و حتی کشف استعدادهای آنها را دارند، با اتمام تابستان، کلاسهای خود را تعطیل میکنند و آموزشهای خود را تا سال بعد به فراموشی میسپارند. به همین بهانه نگاهی انداخته ایم به وضعیت آموزش هنر برای کودکان و نوجوانان در تابستان، در دو نهاد مرتبط با این حوزه یعنی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و حوزه هنری و در ادامه در گفتگو با یک کارشناس هنر سعی کرده ایم به آسیب شناسی این حوزه بپردازیم.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زیر نظر وزارت آموزش وپرورش فعالیت میکند. ایجاد امکانات لازم برای رشد و پرورش فکری و ذوقی کودکان و نوجوانان و کمک به شکوفایی استعدادهای آنان در اوقات فراغت هدف اصلی این کانون است. ابراهیم زره ساز، مدیرکل کانون پرورش فکری استان خراسان رضوی، بر دو ویژگی متمایز آموزشهای هنری کانون یعنی فرایندی و کتاب محور بودن تأکید میکند. او میگوید: در کانون پرورش فکری همه فعالیتهای آموزشی فرایندی و بسته به زمان هستند.
این چیزی است که ما به صورت علمی و تجربی به آن رسیده ایم. موضوع بعدی همراهی کتاب است. یعنی کتاب در فعالیتهای کانون و کارگاههای آن محوریت دارد. در ۶۷ رشته کلاسهای آموزشی برگزار میکنیم، ولی در هر کدام از این کلاسها صرف حضور کودک کافی نیست. کودک با شرکت در یک کارگاه میتواند از کارگاههای دیگر به صورت رایگان استفاده کند. در کنار همه اینها کتاب وجود دارد. کودکان و نوجوانانی که وارد فضاهای آموزشی کانون میشوند، موقع خروج حتما یک کتاب با خود به امانت میبرند.
در واقع کتاب پیوست کارگاههای کانون است. مربیان کانون علاوه بر آنکه هنر را به صورت تخصصی آموزش میدهند، آگاه اند که چگونه در این فعالیتها از کتاب استفاده کنند. او اضافه میکند: دو سالی است که روشهای خانواده محور را برای فعالیتهای آموزشی کودکان و نوجوانان برگزیده ایم و در کنار کودکان، آموزش والدین را هم حتی در بازی و سرگرمی مدنظر قرار داده ایم. رها شدن از دنیای مجازی و دیجیتالی و روی آوردن به بازیهای بومی و سرگرمیهایی که فضای مفرحی در خانواده به وجود میآورند و همه اعضای خانواده را درگیر میکنند، نیاز امروز کودکان و نوجوانان است.
زره ساز تأکید میکند: در نتیجه همه این فعالیتها کودکانی که وارد کانون میشوند، علاوه بر شرکت در دورههای آموزشی، استعدادیابی هم میشوند و این نکته خیلی مهمی است. مربیان هر کارگاه در کنار آموزش تخصصی خود کودک را در رشتههای دیگر نیز میسنجند تا در نهایت کودک حق انتخاب داشته باشد و علاقه مندی خود را دنبال کند و این در طول زمان شکل میگیرد. کودک و نوجوان به مرور با فضاهای ادبی فرهنگی و هنری آشنا و از همه مهمتر با کتاب دوست میشود، بعد از یک فرایند دو یا سه ساله با رشته موردعلاقه اش ارتباط برقرار میکند و کم کم عضو انجمنهای ادبی و هنری میشود و در مسیر رشد و پرورش قرار میگیرد.
مدیرکل کانون پرورش فکری استان خراسان رضوی در ادامه آماری از کلاسهای سال گذشته و امسال این کانون ارائه میدهد. زره ساز میگوید: در سال گذشته که اولین سال بعد از دوره کرونا بود، در استان حدود ۵۵۰ کارگاه تخصصی و ۲ هزار کارگاه عمومی برای کودکان و نوجوانان سنین هفت تا هفده سال برگزار کردیم.
میانگین کلاسهای ما دوازده نفر است؛ چون تعداد مربیان محدود است و ما میخواهیم اثرگذار باشیم. امسال از ابتدای تابستان تاکنون ۷۵۰ کارگاه تخصصی و ۳ هزار کارگاه عمومی در کانون برگزار کرده ایم. ۳۷ مرکز کانون در استان و یازده مرکز در مشهد، شاندیز و طرقبه داریم. او میگوید: در کانون هرسال مهرواره برگزار میشود؛ یعنی هر کسی از اعضای کانون که در آن شرکت کند، برنده خواهد بود؛ چون هدف خلق کردن و تلاش کردن کودک است. یعنی حتی مهروارهها در مسیر آموزش پلکانی و فرایندی بچهها هستند.
ما آن حس رقابت را که در فضای جشنوارهها وجود دارد به کودکان تحمیل نمیکنیم. اگر هم جشنوارهای باشد، جشنوارههای عمومی است که همه میتوانند در آنها شرکت کنند. زره ساز تأکید میکند: خانوادهها خیلی علاقه مندند کودکانشان در حوزه فرهنگ و هنر آموزش ببینند. دستگاههای فرهنگی و هنری باید به آنها کمک کنند تا بتوانند فرزندانشان را به مراکز مورداعتماد بسپارند.
خیلی از آموزشهای تکنیکی برای کودک در بدو ورود به حوزه فرهنگ و هنر ضرر دارد. کودکان و نوجوانان در یک بستر فرهنگی و هنری باید با فعالیتها آشنا شوند و بعد از مدتی که رشتهای را به عنوان رشته خود انتخاب کردند، باید فعالیتهای آموزشی را برایشان شروع کرد. پدر و مادرها مقصر نیستند. این ضعف تا حدی به ما برمی گردد که نتوانسته ایم به خانواده برای برنامه ریزی درست کمک کنیم.
حوزه هنری نیز با اینکه از ابتدای تأسیس تاکنون تأکید خود را بر تربیت هنرمندان بزرگ سال در زمینه هنر انقلاب اسلامی گذاشته است، گاه وبیگاه و به ویژه در فصل تابستان در زمینه کودک و نوجوان نیز فعالیتهایی دارد. مجید عسکری، رئیس حوزه هنری خراسان رضوی، با بیان اینکه دوره نوجوانی دوره صرفا کنشگری هنری است و دورهای است که در آن آموزش تخصصی هنر را نباید پیگیری کنیم، میگوید: جدیترین برنامه ما در زمینه آموزش هنر برای کودکان و نوجوانان این بوده است که بخشهای هنری را در تشکلهای تربیتی مجموعههایی مانند مساجد تقویت کنیم تا آنها بتوانند استعدادهای نوجوانان را کشف کنند.
با همین دیدگاه از سال گذشته باشگاه سرود «حماسه سیمرغ» را با هدف کشف و جذب مربیان سرود طراحی کردیم. یکی از محورهای اصلی کار با کودکان، تربیت مربیان نوجوانان است. طی این اقدام صد مربی سرود را شناسایی و از یک ماه و نیم پیش مشغول آموزش تئوری به آنها هستیم.
او میافزاید: ارسال مربی در رشتههای نویسندگی، تئاتر و سرود به مساجد و محلات پایین شهر از دیگر فعالیتهای ما در سال گذشته بود. طی این فرایند کلاسهایی تخصصی در پنج محله برگزار کردیم. همچنین پاتوقهای نوجوانانه را در رشتههای مختلف هنر در حوزه هنری تشکیل دادیم. برای مثال در بخش نقاشی دو پاتوق نوجوان داریم که از سالهای گذشته تاکنون فعال هستند و هنرمندان نقاش را تربیت کرده اند.
خلق یک تابلوی نقاشی فاخر از سردار سلیمانی و دخترش، زینب، به روش سیاه قلم از خروجیهای این پاتوقها بود. ما این اثر را برای خانواده سلیمانی فرستادیم که بسیار مورد تفقد دختر سردار قرار گرفت. در سالهای گذشته دورههای آموزشی کودک و نوجوان را در خود حوزه هنری برگزار میکردیم که امسال به دلیل بازسازی فضای ساختمانی فعلا متوقف شده اند و بعد از بازسازی ادامه پیدا خواهند کرد.
عسکری بر لزوم مصونیت کودکان و نوجوانان از آسیبهای مجازی با تغییر ذائقه فرهنگی و هنری آنها تأکید میکند و میگوید: اگر کودک در ابتدای راه بتواند کتاب، فیلم و به طورکلی آثار هنری خوب را بشناسد، به مرور ذائقه اش با چنین آثاری شکل میگیرد. ما در حوزه هنری با شکل دادن باشگاه مخاطب برای نوجوانانی که علاقهمند به کار هنری هستند، سعی کردیم بخش زیادی از این نیاز را پاسخ بدهیم. برنامه اصلی ما این است که تا پایان تابستان ابتدا با برگزاری یک رویداد بزرگ کسانی را که علاقهمند به این حوزه هستند، شناسایی کنیم و بعد آنها را کنار هم جمع کنیم تا در کنار هم بتوانند مرتبط با مسائل روز آثاری را تولید کنند.
نبود متخصص آموزش هنر، موازی کاری بین نهادهای مختلف و ناآگاهی و مطالبه گر نبودن خانوادهها مهمترین آسیبهایی هستند که آموزش هنر در طرحهای اوقات فراغت تابستانه با آنها روبه روست. محمد ملک، خوش نویس و مدرس هنر در آموزش وپرورش، با تأکید بر این موارد میگوید: معمولا با شروع تابستان نهادهای مختلف سعی میکنند کلاسهای هنری را برای اوقات فراغت کودکان و نوجوانان برگزار کنند. اما برای اینکه پول زیادی به مربی ندهند، هر کسی را به کار میگیرند.
معلمی که فنون معلمی را بلد نباشد، به آموزش آسیب میزند، درحالی که وظیفه همه نهادها نیست که در آموزش شریک شوند. آموزش متولی دارد و متولی عمومی آن آموزش وپرورش است که اگر صلاح بداند آموزش بعد از مدرسه ادامه پیدا کند، بهترین نهادی است که میتواند آن را ادامه دهد.
او ادامه میدهد: وقتی بحث آموزش هنر پیش میآید، متولی آموزش هنر هم مشخص است. مثلا در خوش نویسی انجمن خوش نویسان ایران میتواند باشد، یا در نقاشی انجمن هنرهای تجسمی که نیروهای متخصص و کافی برای این آموزشها دارند، درحالی که میبینیم خیلی از این نیروها به دلیل کم توجهی بیکار هستند. دانشگاههای هنر فارغ التحصیلان زیادی بیرون داده اند که اگر در یک دوره فشرده فنون آموزش را هم یاد بگیرند، میتوانند به نیروی متخصص برای آموزش هنر تبدیل شوند.
او ادامه میدهد: دورههای آموزشی باید اثرگذار باشند. باید ببینیم در جوامع پیشرفته چطور از اوقات فراغت بچهها استفاده میشود. آموزش نقاشی وظیفه شهرداری یا خیلی دیگر از سازمانها نیست، مگر اینکه بتوانند نیروی متخصص داشته باشند وگرنه صرف ارائه آمار کافی نیست. این خیلی مهم است که بعدازاین آموزشها بچهها چقدر یاد گرفته اند و برایشان کاربرد داشته است؛ چون اگر کاربرد نداشته باشد، فراموش میشود.
با این شیوه نمیتوانیم استعدادی کشف کنیم؛ ضمن اینکه کشف استعداد یک موضوع است و نگهداری آن استعداد موضوعی دیگر. حتی اگر استعدادی را هم کشف کنیم، وقتی برنامهای برای بعد از آن نداشته باشیم، کلاس اوقات فراغت که تمام شد، بچه وارد مدرسه میشود و ماجرا را فراموش میکند. او میافزاید: از سوی دیگر خانوادهها نیز مطالبه گر نیستند و بچه را صرفا به کلاسهای مختلف میبرند. آ نها معمولا بدون نیازسنجی و بیشتر از روی چشم و هم چشمی فرزندان خود را به کلاسهای اوقات فراغت میفرستند، درحالی که کودک به دلیل تعدد کلاسها خسته و زده میشود، به گونهای که بعدا هم ممکن است علاقهای به فراگیری آن هنر نداشته باشد.