الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ نگارخانه رضوان این روزها میزبان معلم هنرهای آینده مدارس در دوسالانه تجسمی دانشجویان هنر دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی با عنوان «قاف» است. در این نمایشگاه که با استقبال دانشجویان هنردوست روبه رو شد، شصت اثر از سی دانشجوی این دانشگاه در هشت رشته عکاسی، چاپ، خوش نویسی، نگارگری، گرافیک، تصویرسازی، نقاشی و طراحی به نمایش درآمد. در ادامه به این نمایشگاه سری زدیم و با برگزارکنندگان و شرکت کنندگان در این نمایشگاه گفتگو کردیم. آنچه بیشتر این هنرمندان در گفتگوها تأکید کردند، لزوم توجه بیشتر به رشته آموزش هنر در دانشگاه و به تبع به زنگ هنر در آموزش وپرورش است.
محمود کریم پور، طراح گرافیک، مدرس دانشگاه و دبیر دوسالانه تجسمی دانشجویان هنر دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی، از پیشینه برگزاری دوسالانه قاف میگوید. به گفته او، ایده برگزاری این رویداد به سالانهای برمی گردد که قرار بود از همه دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان که اکنون معلم و هنرمندان مهم تجسمی هستند، برگزار شود.
او بیان میکند: آن رویداد به دلیل مشکلاتی به سرانجام نرسید و تصمیم گرفتیم با کارهای دانشجویان شروع کنیم. سه ماه پیش فراخوان اولین دوسالانه را با موضوع آزاد و در یازده رشته منتشر کردیم. دویست اثر از شصت دانشجو دریافت کردیم که از این میان، هیئت داوران جشنواره شصت اثر در هشت رشته از سی دانشجو را برای اکران در نمایشگاه انتخاب کردند.
وی میافزاید: در فراخوان به هشت رشته اشاره کردیم و آثاری که ارسال شد، پس از داوری به نمایشگاه رسید. اکنون در اولین رویداد کم وکاستیهایی وجود دارد، اما در نظر داریم که این دوسالانه را با قدرت بیشتر ادامه دهیم. همچنین در تلاشیم کتاب دوسالانه را نیز چاپ کنیم. این هنرمند مهمترین ضرورت برگزاری چنین رویدادی را تهیه و ایجاد آرشیو جامعی از آثار دانشجویان هنر دانشگاه فرهنگیان میداند و ادامه میدهد: دانشجویان پس از فارغ التحصیلی معلم میشوند و میتوانند تجربیات شاخص خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.
کریم پور با اشاره به معضلات آموزش هنر در دانشگاهها میگوید: آموزش هنر نه تنها در مشهد که در دیگرشهرهای کشور نیز دچار به هم ریختگی است. دانشجویان هنر از انگیزه خالی شده اند و برخلاف گذشته برای ادامه مسیر هنری شور و شعف و هیجانی ندارند.
این بی انگیزگی ناشی از اوضاع و احوال ناخوش هنر و همچنین اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه است. هفده سال سابقه آموزش هنر در مدارس دارم و صادقانه باید بگویم که چه در مدارس سطح پایین و چه در مدرسههای سطح بالا به زنگ هنر به دید زنگ تفریح یا پرکن برنامه نگاه میشود.
این جفا در حق دانش آموزان، معلمان هنر، هنرمندان و دانشجویان رشته هنر است که به آنها بها داده نمیشود. کریم پور تأکید میکند: توصیه من به دانشجویان هنر این است که هرچه میتوانند کار هنری کنند. یکی از مسائلی که دانشجویان هنر را آزار میدهد، تسلط رابطه در موفقیت هنر و هنرمندان است. با این حال، همه چیز رابطه نیست و ارائه کار هنری به مراتب مهمتر است.
غلامرضا خلیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و رئیس شورای سیاست گذاری دوسالانه قاف، میگوید: متأسفانه از گذشتههای دور تاکنون معمولا آموزش هنر به صورت آکادمیک و اصولی در نظام آموزشی ما وجود نداشته است. بیشتر کسانی که اکنون در حال تدریس هنر در مدارس هستند، کسانی نیستند که در این حوزه تربیت شده باشند یا تخصصی داشته باشند. نتیجه این شده است که زنگ هنر در مدارس به مثابه تفنن و سرگرمی قلمداد میشود و خانوادهها وقتی قرار است کار جدی برای آینده فرزندشان کنند، سراغ همه چیز میروند جز هنر.
این هنرمند طراح، نقاش و مجسمه ساز میافزاید: ما در آموزش هنر چهار هدف را دنبال میکنیم؛ اول اینکه افراد بتوانند خلاق باشند. متأسفانه متخصصان ما در رشتههای مختلف با این خلأ روبه رو هستند. دوم اینکه در کسب مهارتهای فردی و شغلی موفق باشد. زیرا در هنر آن قدر باید تمرین کنید تا از خطاهای مرحله مبتدی گذر کنید و بتوانید به یک کار صددرصد بدون عیب برسید.
وی با بیان اینکه زبان هنر زبان بین المللی است، میگوید: سوم اینکه هر فردی باید اصول اولیه این زبان را بشناسد تا بتواند با آثار موزهای و هنر گذشتگان و آثاری که هم اکنون خلق میشوند، ارتباط برقرار کند. چهارم اینکه هنر باعث کل نگرشدن آدمها میشود؛ مثل یک معمار که ابتدا نقشه و پلان خانه را میکشد و بعد شروع میکند به ساخت وساز.
فی البداهه کلنگ را برنمی دارد که آشپزخانه اش را بسازد. برای مثال، یکی از نتایج کل نگرنبودن افراد به دلیل ضعف در نظام آموزش هنر مشکل تخریب محیط زیست توسط گردشگران است. بسیاری از این افراد را با هر سطح سواد و فرهنگی میبینیم که پشت سر خود در طبیعت تلی از آشغال و زباله به جا میگذارند.
خلیلی با تأکید بر اینکه بسیاری از مشکلات فرهنگی در جامعه به ضعف آموزش هنر در مدارس برمی گردد، میگوید: بیشتر دانشجویان فرهنگیان، شهرستانی هستند و باید به شهر خودشان برگردند. ما از سیستان وبلوچستان، کرمان، مازندران و بیشتر شهرهای شرق ایران در اینجا دانشجو داریم. قرار است به آنها این را آموزش دهیم که چطور افرادی با این بینش را تربیت کنند. پس اول باید عیب خودشان را برطرف کنند.
این هنرمند میافزاید: این آثار فقط زاییده تکنیک نیستند. عکاسی که توانسته است یک عکس خوب بگیرد یا نقاشی که توانسته است خوب نقاشی بکشد، به دلیل اینکه از لحاظ رفتاری و نگرشی سعی کرده است انسانی متفاوت باشد، ما کار او را آینهای از رفتار خودش در نظر میگیریم و میتوانیم به افرادی که برای بازدید اثرش میآیند، بگوییم که هدف از آموزش هنر فقط تربیت یک تکنیسین نیست، بلکه قرار است نسل آینده را تربیت کند؛ طوری که اگر فردی مکانیک میشود، یک مکانیک خلاق و متعهد شود.
ضرورت دوسالانه از این جهت احساس میشد. او تأکید میکند: آثار ارائه شده در این نمایشگاه در حد قابل قبول و رقابت با آثار ارائه شده در دیگرفضاهای هنری استان است. هنرمندان این نمایشگاه هم زمان با کار کارگاهی برای هرکدام از این آثار پژوهش هم کرده اند. یعنی پشت این آثار تحقیق و مطالعه تاریخی، هنری و فرهنگی وجود دارد.
در حاشیه برگزاری نمایشگاه، دانشجویان نیز از تجربه حضورشان در اولین دوسالانه تجسمی «قاف» میگویند. گونش خوجه، دانشجوی رشته آموزش هنر در دانشگاه شهیدبهشتی فرهنگیان، با دو اثر عکاسی در این دوسالانه شرکت کرده است. او نمایشگاه را از نظر کیفی خوب ارزیابی میکند و میگوید: این نمایشگاه حاصل فعالیت خودجوش دانشجویان است و دانشگاه حمایتمان نکرد. با سرپرستی استادان در این مسیر گام گذاشتیم و اولین تجربه مان است.
او دلیل حضور کم رنگ دانشجویان آموزش هنر در فعالیتهای نگارخانهای را بهاندادن دانشگاهها به رشته آموزش هنر میداند و میگوید: دانش آموزان و خانواده هایشان فکر میکنند فقط رشتههایی مثل مهندسی و پزشکی میتواند آینده شان را تضمین کند و به تبع به زنگ هنر در مدارس اهمیت داده نمیشود. به همان نسبت در دانشگاهها نیز رشته آموزش هنر جدی گرفته نمیشود.
تصور معمول این است که ما یک دبیر نقاشی ساده میشویم و اگر معلم ریاضی یا زیست شناسی وقت کم آورد، ساعت تدریسمان را باید به او بدهیم. از آنجا که دانشگاه هم چندان از این رشته حمایت نمیکند، بیشتر دانشجویان رغبت نمیکنند که در فعالیتهای هنری و نمایشگاهی شرکت کنند. خوجه میافزاید: این درحالی است که با برگزاری چنین رویدادهایی، دانشجویان انگیزه پیدا میکنند و تشویق میشوند که دانش آموزان را نیز به طی کردن این مسیر ترغیب کنند.
عطیه چهکندی، دانشجوی ورودی سال ۱۴۰۰ رشته آموزش هنر دانشگاه فرهنگیان که او نیز با دو اثر نقاشی و چاپ دستی در نمایشگاه قاف شرکت کرده است، میگوید: تقریبا میتوان گفت این جدیترین نمایشگاهی است که در چند سال اخیر داشته ایم. از آنجا که نمایشگاه از طریق فراخوان و داوری برگزار شد، باید همه تلاشمان را میکردیم که آثار پذیرفته شوند. به همین دلیل آثار سطح بالایی به نمایشگاه آمدند. از این نظر میتوان گفت حرفه ایترین نمایشگاهی بوده است که تاکنون داشته ایم.
او ادامه میدهد: از آنجا که همه ما دانشجو هستیم و در جمعهای فرهنگی و هنری شناخته شده نیستیم، حضور در این نمایشگاهها برایمان فرصتی میشود که به این جمعها و هنرمندان برجسته معرفی شویم. همچنین دیدن کارهای دیگردانشجویان باعث میشود دید بصری مان تقویت شود و خلاقیتمان رشد پیدا کند. از این نظر برگزاری چنین نمایشگاههایی میتواند خیلی کمک کننده باشد.
چهکندی میافزاید: جای خالی چنین رویدادهایی با توجه به شمار کم نگارخانههای شهر که بسیاری از همانها نیز فعالیت ندارند، بیش از پیش احساس میشود. در محیطها و فضاهای هنری روابطی وجود دارد که باعث میشود کار دانشجویان به نسبت هنرمندان معروف، حتی اگر کارشان قویتر باشد، یا دیده نشود، یا آن طور که باید به آن توجه نشود. این خیلی اذیت کننده است و ما شاهد چنین برخوردهایی بوده ایم.
او تأکید میکند: سرفصلهایی که در دانشگاه به ما ارائه میشود و رشتههای هنری که یاد میگیریم، خیلی گسترده است. این خیلی خوب است و باعث میشود به اندازه لازم با بیشتر رشتههای هنری آشنا شویم، ولی امکانات دانشگاه به حدی نیست که بتوانیم فعالیت زیادی داشته باشیم و کارگاههای کافی برای انجام این فعالیتها نداریم.
این دانشجو مهمترین چالش هنر در مدارس را نبود امکانات ذکر میکند و میگوید: اجحافی که به هنر در مقطع متوسطه اول میشود، این است که اغلب زنگ هنر را به درسهای دیگر میدهند و به این ترتیب فرصت آموزش هنر از دانش آموزان گرفته میشود. البته نسبت به سالهای گذشته دید جامعه به رشتههای هنری بهتر شده است و خوشبختانه خانوادهها مانند قبل سخت گیری نمیکنند، ولی باز هم هستند دانش آموزانی که نمیتوانند به علاقه شان برسند. خودم تجربه سختیهای خواندن رشته نظری در عین علاقه به هنر را داشته ام و امیدوارم بتوانم خانوادههای دانش آموزانم را راضی کنم که بگذارند دنبال علاقه شان بروند.
وی در پایان اضافه میکند: متأسفانه هنرستان خوب در همه مناطق وجود ندارد و بسیاری از دانش آموزان به هنرستان دسترسی ندارند. هنرستانهای موجود نیز امکانات و بودجه کمی دارند. از سوی دیگر، خرج رشتههای هنری زیاد است و بسیاری از خانوادهها استطاعت آن را ندارند که هزینههای تحصیل فرزندانشان در رشتههای هنری را تأمین کنند.