بر اساس تعاریف، بازآفرینی شهری فرآیندی است که به خلق فضاهای شهری جدید با حفظ ویژگیهای اصلی فضایی (کالبدی و فعالیت) منجر میشود و عبارت است از دید جامع و یکپارچه به مجموعه اقداماتی که به حل مسائل شهری بینجامد، بهطوریکه بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیستمحیطی بافتی را که دستخوش تغییر شده است به وجود آورد. بدین ترتیب، بازآفرینی شهری بهعنوان اصلیترین رویکرد اقدامات شهری دوران معاصر، به گواه تجربیات و رویدادهای اخیر، چند هدف اصلی را شامل میشود.
این اهداف در ۴ محور کلی عبارت است از «کاهش فقر شهری»، «ارتقای تابآوری شهری»، «ارتقای هویت شهری و منزلت مکانی» و «تحقق حکمروایی شهری». برنامهها و اقدامات بازآفرینی در دو گروه اصلی برنامهها و اقدامات «سختافزاری» و «نرمافزاری» قابلتقسیم است. اقدامات سختافزاری، شامل ۱-توسعه و تجهیز امکانات و خدمات روبنایی در مقیاس شهری و محلهای، ۲-بهسازی، نوسازی و مقاومسازی مسکن و ۳-بهسازی و ارتقای زیرساختهای شهری و محلهای و توسعه فضاهای عمومی است.
اقدامات نرمافزاری شامل «ارتقای توانمندیهای اقتصادی، اجتماعی و نهادی»، «ظرفیتسازی»، «نهادسازی»، «ابزارسازی»، «جریانسازی»، «شبکهسازی» و «نهادینهسازی» میشود. نکته مهم این است که برنامهها و اقدامات بازآفرینی در ۳ حوزه سختافزاری، اگرچه بهبود شرایط کالبدی در شهرها و محلهها را هدف قرار میدهد، اما در این فرایند از اتخاذ رویکردهای تنها کالبدی پرهیز میشود.
بهطوریکه توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی و همچنین بهرهگیری از رویکردهای زمینهگرا و فرهنگمبنا برای بهبود شرایط کالبدی از کلیدیترین اصول در تدوین این برنامهها به شمار میرود. برنامههای نرمافزاری در دو جریان اصلی تعریف میشوند: جریان اول با هدف قرار دادن شهروندان و ساکنان محلی محدودهها و محلههای ناکارآمد شهری، «ارتقای توانمندیهای اقتصادی، اجتماعی و نهادی» آنان را از طریق تعریف و اجرای برنامهها و اقدامات «ظرفیتسازی»، «نهادسازی» و «ابزارسازی» در دو مقیاس شهری و محلهای در پیش میگیرند.
جریان دوم برنامههای نرمافزاری میکوشد تا از طریق «شبکهسازی»، «نهادینهسازی» و «جریانسازی»، برنامهها و اقدامات کالبدی و توانمندسازی را به جریانی پایدار و تحولیابنده بهسوی تعالی شهر و زندگی شهروندان تبدیل کند. تحقق اهداف بازآفرینی شهری برای ارتقای کیفیت زندگی در شهرها در گرو ایجاد شبکه همکاری میان طیف متنوعی از مردم، نهادهای مردمی، توسعهگران، تسهیلگران، بهعنوان کنشگران و دخیلان بازآفرینی شهری است.
مهمترین دلایلی که رویکرد اجتماعمحور را در بهکارگیری رویکردهای سنتی و دیگر رویکردهای رایج برنامهریزی در بازآفرینی محدودهها و محلههای ناکارآمد شهری دارای ارجحیت میکند، عبارت است از «قابلاستفاده در تمامی محلات با انواع ناکارآمدیها»، «امکان بهرهگیری از تجربه خلاق جامعه محلی و اندیشه اجتماعی در برنامهریزی، بهجای تأکید صرف بر تخصصگرایی»، «تخصیص بهینه منابع مبتنی بر نیازهای واقعی»، «تکیه بر منابع و داشتههای موجود بهجای گسیل منابع بیرونی»، «فراهمکردن فرصتهای برابر برای مشارکت همه گروههای ذینفع و افزایش سرمایههای اجتماعی»، «جایگزینی نظامهای مدیریتی مناسبتر با اقتباس از نظامهای سازمانی بومی بهجای نظامهای مدیریتی منبعث از مدلهای دیوانسالارانه».
در حال حاضر سازمان بازآفرینی فضاهای شهری در شهر مشهد، اقدام به راهاندازی ۵ دفتر توسعه محله در منطقه ۳ شهرداری کرده است. این دفاتر در ۵ محله بهمن، بلال، دروی، عباسآباد و طبرسی شمالی مستقر و در حال فعالیت در مسیر بازآفرینی شهری هستند.