زهرا شریعتی | شهرآرانیوز؛ اینجا معمولا خیلی شلوغ و پرازدحام نیست، به همین دلیل وقتی جمعیت زیاد میشود، از اتفاقی حکایت میکند. وارد که میشوم، برخلاف همیشه، صحن کاملا فرش شده است و دورتادور آبخوری و چای خانه وسط صحن، علمهای سیاه پوش قرار گرفته است که بیشتر در عزاداریهای سنتی و محلی دیده میشود. آن طرف آبخوری، جایگاه بزرگی تعبیه شده که رویش نوشته شده است «محفل عزاداری شیعیان افغانستان» و دو طرفش تصاویر سرداران شهید مشهد، سردار سلیمانی و ابومهندس و کتیبههای محرم خودنمایی میکند. بیشتر جمعیت حاضر، لباس محلی به تن دارند و کوچک و بزرگ در تکاپوی شروع مراسم هستند؛ از مادری که به سر پسر پنج شش ساله اش سربند یاحسین (ع) میبندد تا پدری که در لباس روحانیت، هم برای خانواده اش آب میآورد و هم حواسش به رتق وفتق امور است.
صحن قدس شریف حرم مطهررضوی دو سالی است که در ایام محرم و صفر، به نام «حسینیه حرم» شناخته میشود و هیئتهای مذهبی از شهرهای دور و نزدیک یا کشورهای همسایه، هر شب در آن به میزبانی هیئت بیت الحسین (ع) مشهد، عزاداری سنتی شهر و دیار خود را برپا میکنند. پیش از این، هیئتهایی از یزد، بوشهر، خراسان شمالی، خراسان جنوبی و گلستان در حسینیه حرم سوگواری کرده اند و در ششمین شب، نوبت به هیئتهای عزاداری افغانستانی رسیده است. تا شروع مراسم با چند تن از شرکت کنندگان، همراه و علت حضور و حال وهوایشان را جویا میشوم.
بانویی سال خورده که از تبریز زائر حرم مطهر رضوی شده است، همان طور که از زیر عینکش دنبال زیارت عاشورا در کتابچه ادعیه میگردد، با ته لهجه آذری برایم توضیح میدهد که، چون شنیده است صحن قدس مراسمهای باشکوه و معنویای دارد، خودش را به اینجا رسانده است: «در دهه اول محرم که مشهد هستیم، از بعدازظهر تا آخر شب، هیئت به هیئت میروم. وقتی از برنامه صحن قدس شنیدم، اول فکر میکردم بناست آذریها اینجا عزاداری کنند، ولی الان دیدم روی بنر برنامه نوشته شده است عزاداری هیئتهای مذهبی افغانستان. به هرحال فرقی ندارد، همه شیعه ایم و عزادار آقا.»
نوجوانان و جوانان حضور پررنگ تری نسبت به دیگران دارند. سه دختر دانشجوی اهل کاشمر از دانشگاه فرهنگیان میهمان این مراسم هستند و با شور و انرژی در صف اول مشغول صحبت با یکدیگرند که به سراغشان میروم. همین طور که چای نبات متبرک را از سینی گرد خادم سبزپوش برمی دارند، از مراسم شب گذشته حسینیه حرم میگویند: «دیشب اولین بار بود که در مراسم صحن قدس حضور داشتیم و با هیئتی از اهالی استان گلستان عزاداری کردیم که برایمان خیلی جالب بود؛ تابه حال ندیده بودیم. اعضای هیئت موقع سینه زنی، دست به کمر یکدیگر، سه حلقه کفن پوش، سبزپوش و سیاه پوش را تشکیل دادند که هم زمان با سینه زنی، پا میکوبیدند و با لهجه خودشان نوحه میخواندند. احساس میکردیم به یک شهر یا کشور دیگر سفر کرده ایم. امشب هم آمده ایم تا برای اولین بار شاهد عزاداری افغانستانیها باشیم.»
کم کم مراسم با قرائت قرآن شروع میشود و بعد هم جمعیت در محکومیت اهانتهای اخیر به ساحت قرآن کریم، درحالی که قرآنها را بالا گرفته اند، فریاد «یاحسین (ع)» سر میدهند و بیانیهای در این زمینه قرائت میشود. دراین بین، بانویی میان سال که پوشش محلی اش از زیر چادر پیداست، توجهم را جلب میکند. این طور که میگوید، یک سال است برای زندگی به مشهدالرضا (ع) آمده و سال گذشته هم در این مراسم حضور داشته اند: «حس خیلی خوبی از این برنامه دارم؛ احساس میکنم در کشور خودمان هستم. امشب برای زیارت آمده بودیم که پسر دوازده ساله ام گفت میخواهد در سینه زنی شرکت کند. ما هم پرسیدیم در حرم جایی برای سینه زنی هست یا نه که اینجا را معرفی کردند.»
درحالی که یکی از مداحان افغانستانی به سبک منقبت خوانی مشغول قرائت اشعاری سوزناک است و حاضران در حال وهوای خودشان هستند، مریم هجده ساله سرش را به زیر انداخته است و آرام اشک میریزد. وقتی که آرام میگیرد، به سراغش میروم. او میگوید خیلی اتفاقی با این برنامه آشنا شده و سال گذشته اولین بار هم زمان با تشییع یک شهید در مراسم حسینیه حضور یافته است: «بعد از آن، هر شب در برنامههای حسینیه شرکت میکنم، چون گرما و حال وهوای خوبی دارد. هر شب با آداب ورسوم عزاداری یک شهر یا ملت آشنا میشوم و لذت میبرم.»
جمعیت همان طور که نشسته اند، صف میبندند و به اصطلاح کوچه باز میکنند که نشان میدهد وقت مرثیه خوانی است. روضه شب ششم محرم را کربلایی، ولی ا... یوسفی در وصف امام حسین (ع) و دلاوری فرزندانش در کربلا میخواند و پس از او، شفیق ا... یوسفی درحالی که لباس سنتی افغانستان را به تن دارد، پشت تریبون میرود. مردم با مرثیه سرایی اش به گویش تاریخی دَری، سینه میزنند: «بر خاک سیه تنت فتادَه... مظلوم حسین جان/ جاری شُدَه نامت به لب میر سپهدار/ غلتیده به خون پیکر سقای علمدار... اَی اهل حرم میر و علمدار نیامد...»
میانشان سراغ محدثه موسوی، یکی از عزاداران جوان افغان، میروم که متولد و بزرگ شده ایران است، اما پس از ازدواج با همسرش ساکن نجف اشرف شده و حالا زائر راه دور امام هشتم (ع) است. او که از طریق اقوامش در مشهد از مراسم صحن قدس اطلاع پیدا کرده و از حضور در آن ذوق زده است، میگوید: «هرجا بشنویم مراسمی برای امام حسین (ع) است، حتما میرویم.
مهم نیست مراسم از طرف چه ملیتی و کجا باشد، به ویژه وقتی در حرم امام رضا (ع) باشد. اینکه به سایر ملیتها اجازه و امکانات داده اند تا در حرم، ولی نعمتشان عزاداری کنند، اتفاق خوبی است. این دست برنامهها در واقع مشتی به دهان دشمنان و قدرت نمایی شیعیان است، زیرا نشان میدهد برای شیعیان، قومیت و ملیت مهم نیست؛ وقتی امام حسینی باشند، همه یک ملت اند.»
محمد نیز با اینکه متولد و ساکن مشهد است، اصالتش را همچنان حفظ کرده و با لباس محلی کشورش در مراسم شرکت کرده است: «ما افغانستانیها هر دو ماه محرم و صفر را عزاداریم. نه فقط امشب که هر شب به اینجا میآیم، چون از دیدن عزاداری اقوام مختلف، شکوه و عظمت شیعیان را احساس میکنم. به لطف جمهوری اسلامی ایران و زیر سایه امام رضا (ع) و رهبر معظم انقلاب به راحتی بدون هیچ مشکلی داریم عزاداری میکنیم. آرزو دارم در کشور خودم هم به زودی امنیت برقرار شود تا بتوانیم آنجا هم عزاداری کنیم.»
یکی دیگر از عزاداران، مادری است که گوشهای نشسته است و درحالی که دو فرزندش روی زانوی او خوابیده اند، با حزن خاصی سینه میزند. سر صحبت را که باز میکنم، متوجه میشوم زائری از دیار اصفهان و به نوعی محقق آداب عزاداری در شهرهای مختلف ایران است که هر سال همراه خانواده اش در محرم به عشق آشنایی با فرهنگ و آداب متفاوت سوگواری، به یکی از شهرهای کشور سفر میکند. امسال هم مقصدشان یزد بوده، اما مشهد قسمتشان شده است و با دیدن گم شده شان در حسینیه حرم، هر شب در این مراسم حضور مییابند.
شش سال تحصیل او در آلمان و دیدن عزاداری غریبانه مسلمانان از ملیتهای مختلف در آنجا، بهانه علاقه اش به آشنایی با سبکهای متنوع عزاداری شده است: «برای اینکه همسایههای مسجد هامبورگ در اعتراض به صدای عزاداری مان پلیس را خبر نکنند، ناچار در زیرزمین مسجد مراسم میگرفتیم. یک جمع پنجاه نفره از شیعیان کشورهای مختلف مثل پاکستان، افغانستان، عراق، ایران و... میآمدند و به نوبت مرثیه خوانی میکردند که هرچند غریبانه، جالب و جذاب بود و حالا در صحن قدس خاطره آن روزها برایم تکرار میشود.»
چارپایه خوانی جلیل احمد عزیزی در رثای قاسم بن الحسن (ع) درحالی که عزاداران دورش حلقه زده اند و به شکلی منظم لبیک یاحسین (ع) میگویند، آخرین بخش مداحی است که هر رهگذری را ولو برای دقایقی میخکوب میکند و تجلی زیبایی میشود برای این مدعا که «حب الحسین یجمعنا». در پایان محفل هم پرچم عزاداری متبرک آستان قدس رضوی به نمایندگان هیئتهای افغانستانی اهدا میشود.