حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ هرچند معمولا این مردان هستند که در میدان جنگ نقش میآفرینند و از آنها بهعنوان حماسهآفرینان میدان نبرد یاد میشود، در واقعه عاشورا این الگو دگرگون میشود و درمیان چهرههای برجسته این نهضت باشکوه، زنان نیز حضور دارند؛ حضوری که تنها به پشت جبهه و پشتیبانی متوقف نمیشود و زنان عاشورا جلوههای ماندگاری از حضور را در عرصههای مختلف این نهضت از آغاز تا انجام آن ثبت میکنند.
حضرت زینب (س) بهعنوان برجستهترین چهره درمیان این زنان، دارای پررنگترین نقش در قیام عاشوراست. ایشان بهعنوان نمونه کامل انسانی و اخلاقی از یک زن مسلمان، در عاشورا حضور یافتهاند و با ایفا کردن نقششان، حماسهای به قدوقامت حماسه مردان شهید این واقعه رقم زدهاند؛ حماسهای که دارای جنبههای بسیاری است.
میتوان گفت همه ما بهنوعی درگیر و گرفتار مشکلات فردی و جمعی هستیم؛ مشکلاتی که میتواند ما را زمینگیر کند و از ادامه راه بازدارد. بدون شک تأسی به سیره اهلبیت (ع) میتواند به ما در ادامه راه و بازیابی خود کمک کند و ما را از اسارت غم و رنج نجات دهد. آنچه از سیره حضرت زینب (س) در کربلا برای ما به یادگار مانده است، نیز در همین راستا، آگاهیبخش و نجاتدهنده است. در ادامه سعی کرده ایم به جنبههای رفتاری و اخلاقی آن بانوی بزرگوار بپردازیم که میتواند بهعنوان الگو برای ما روشنگر و راهنما باشد.
همانطور که میدانیم، حضرت زینب (س) در زمان حرکت امامحسین (ع) با فرزندان خود، امام (ع) را همراهی کردند و بهگفته کارشناسان، این عمل ایشان نهتنها بهواسطه محبت خواهر و برادری که بهمنظور همراهی با امام عصر و، ولی خود بود. درباره رفتار ایشان آمده است: «او مجد و عظمت را از علی (ع) گرفت که رتبت و عظمتش به حدی بود که سر بر آسمان میسود و جز برای خدا تعظیم نکرد. وقار و هیبت را از مادرش آموخت که ما جلوهای از آن را در واقعه سقیفه میبینیم. نرمش قهرمانانه را از برادرش اماممجتبی (ع) درس گرفت و شجاعت و جرئت درگیری را از حسین (ع)»
حضرت زینب (س) پیش از واقعه عاشورا، زنی عالم و اهل فضل شناخته میشدند. ایشان یکی از زنان محدث بنیهاشم بودند. بهگفته سیوطی: «او زنی خردمند و تیزبین بود. خردمندی بود که برای او قدرت ادراک و استنباطی قوی بود». مانند این سخنان در شأن حضرت زینب (س) نهتنها از دید شیعیان، بلکه در آثار اهلسنت بسیار است. مرحوم طبرسی میگوید حضرت زینب (س) اخبار بسیاری از مادر خود نقل کردهاند که در تاریخ وجود دارد.
همچنین ابوالفرح اصفهانی مینویسد: «از او احادیث بسیاری باقی مانده؛ مثل حدیث امایمن، ماجرای فدک و غصب حق فاطمه (س) و روایاتی، چون داستان نزول غذای بهشتی برای فاطمه (س) به نقل از محمدبنعلی طوسی، داستان دفن پدر، داستان دعای فاطمه (س) برای مؤمنان در نماز شب و...». حضرت زینب (س) روایات بسیاری را از پیامبر (ص)، از حضرت فاطمه (س)، از برادرانش، از امسلمه، از امهانی نقل کردهاند و بزرگان بسیاری از ایشان نقلقول کردهاند؛ مثل امام (ع)سجاد (ع)، ابنعباس، عبدا... بنجعفر، فاطمهبنتالحسین و....
غروب روز عاشورا زمانی که جنگ خاتمه یافته است و کشتههای بنیهاشم هریک در سویی از میدان رها شدهاند و خیمهها به آتش کینه دشمنان سوختهاند، چه چیزی جز توکل بر خدا میتواند به زانوان زنی داغدار قوت حرکت بدهد تا اهل حرم را جمع کند و کودکان را از اطراف بیابان نجات دهد و گردهم بیاورد؟
حضرت زینب کبری (س) یقین داشتند که خداوند در همهحال نظارهگر اعمال بندههای خویش است و همچنان که زحمات ایشان را در راه دین میبیند، اعمال دشمنان را نیز بدون کیفر رها نمیکند و به شهدا و اسرا پاداش میدهد که پیش از این بارها امام (ع)، آنان را به آن مژده داده است. بدون شک تألمات روحی برای حضرت زینب (س) هم سنگین است؛ «ولی، چون هدف او به بینهایت وصل است، از پای درنمیآید و دچار ستوه و گرفتاری نمیشود. میداند که خدا شاهد بر اوست و سختیهایی را که در راه او تحمل کرده است، میبیند».
براساس روایات، هیچگاه تهجد و نماز شب این بانوی بزرگ ترک نشد. از حضرت سجاد (ع) نقل شده است: «در شب یازدهم محرم دیدم عمهام بهصورت نشسته نماز شب خواند؛ زیرا آن همه مصیبت توانش را کاسته بود». نقل شده است که حتی نوافل دیگر زینب (س) ترک نشد و امامحسین (ع) در هنگام وداع به خواهرشان فرمودند: «خواهرم! مرا در نماز شبت به یاد داشته باش.»
همچنین نقل شده است فاطمه، دختر امامحسین (ع)، فرمود: «در شب عاشورا که همه اصحاب مشغول عبادت بودند، عمهام زینب نیز تا صبح در محراب عبادتش ایستاده و مشغول استغاثه بود. » و باز از امامسجاد (ع) نقل شده است: «عمهام زینب در مسیر اسارت از کوفه به شام، همه فرائض و نوافل خود را به جای میآورد و غفلت نداشت، فقط در یکی از منازل، نشسته نماز خواند بهدلیل شدت ضعف و گرسنگی. معلوم شد سه روز است غذا میل نکرده است؛ زیرا به هر اسیر در شبانهروز یک گرده نان میدادند و عمهام سهمیه خود را بیشتر اوقات به بچهها میداد».
شجاعت و نترسیدن از دشمن همراه با حفظ عزتنفس، یکی از سیرههای بارز اخلاقی حضرت زینب (س) در این دوران است. حضرت زینب (س) هیچگاه روح مغلوب و شکستخورده نداشتند و در تمام مراحل اسارت، تضرع و التماسی از ایشان مشاهده نشد. «زینب (س) قوت روح دارد و ضعف از خود نشان نمیدهد» .. در کوفه هنگامی که ابنزیاد فهمید او حضرت زینب (س) دختر امام علی (ع) است، خشمگین شد و گفت: «سپاس خدای را که شما را رسوا کرد و بکشت».
حضرت زینب (س) درحالیکه از نگاهشان حقارت میبارید، چنین پاسخ دادند: «سپاس خدای را که ما را با خویشاوندی با پیامبر (ص)، گرامی داشت و از آلودگی مبرا ساخت و شخص گناهکار رسوا میشود و فاجر است که دروغ میگوید و او هم غیر از ماست» .. ابنزیاد که انتظار چنین پاسخی را نداشت و خواست این پاسخ حضرت زینب (س) را جبران کند، دوباره پرسید: «کار خدا را درباره خاندان خود چگونه یافتی؟»
حضرت زینب (س) بازهم با عزتنفس و روحیهای قوی پاسخ دادند: «و ما رأیت الا جمیلا» و آنگاه به سرزنش و توبیخ ابنزیاد پرداختند و فرمودند: «مادرت به عزایت بنشیند که عزیزان ما را کشتی!» سخنان حضرت زینب (س) در کاخ یزید هم دلیل بر شجاعت و روحیه قوی و عزتنفس فراوان این بانوی بزرگوار است. از شهامت زینب همین بس که در موقع چوب زدن یزید به سر و دندان امامحسین (ع)، قیام کردند و خطبه بلیغی خواندند و در خانه یزید، او را «یابنالطلقا» (فرزند آزادشدگان [به دست پیامبر (ص)]) خواندند و ظلم و ستمهای او را در میان جمعیت افشا کردند.
کاروان اسرا در راه است و کودکان و زنان داغدار در فشار و تنگنا هستند. در این میانه، حضرت زینب (س) است که کمر همت به محافظت از اولاد امامحسین (ع) بسته است و در این راه حتی از جان خویش میگذرد. شاید سختترین قسمت مأموریت ایشان، حفاظت از جان حضرت سجاد (ع) بود. بهگفته کارشناسان، دشمن بارها در این دوران قصد جان امامسجاد (ع) را کرد و حضرت زینب (س) با شیوههای مختلف سعی کردند از جان ایشان محافظت کنند.
همچنین در عصر عاشورا وقتی شمر وارد خیمهها شد، امامسجاد (ع) در بستر بیماری بود و او تصمیم به قتل ایشان داشت که زینب (س) امامسجاد (ع) را در آغوش گرفتند و فرمودند: «به خدا قسم نمیگذارم او کشته شود یا مرا هم با او بکشید». در مجلس ابنزیاد بحثهای زیادی بین امامسجاد (ع) و ابنزیاد و زینب (س) درگرفت.
سرانجام ابنزیاد که در تنگنا قرار گرفته بود، به شیوه مستبدان قصد جان امام (ع) را کرد که دوباره حضرت زینب (س) با ازخودگذشتگی از جان آن حضرت دفاع کردند و خطاب به ابنزیاد فرمودند: «بس است خونهایی را که از ما ریختی! اگر قصد کشتن او را داری، مرا هم با او بکش! بهخدا سوگند او کشته نخواهد شد، مگر آنگاه که من نیز کشته شوم و ابنزیاد ساکت شد» .. در مجلس یزید نیز همین اتفاق برای امامسجاد (ع) افتاد و یزید خواست امام (ع) را از دم تیغ بگذراند که دختر علی (ع)، زینب (س) برخاستند و گفتند: «یزید! زمین را از خون خاندان پیامبر (ص) سیراب کردی، آیا این تو را کافی نیست؟ و حال میخواهی از نسل پیامبر (ص)، کسی بر زمین نماند؟»
از محبت این بانوی بزرگوار به اهلبیت (ع) و کودکان بسیار شنیدهایم. شاید هر شخص دیگری بود پس از تحمل آن همه داغ، دیگر توانی برای محبت و ایثار برایش باقی نمیماند، اما ایشان در آن وضعیت دشوار و با وجود تحمل داغهای فراوان و سختیهای اسارت در تمام لحظات با کودکان حرم، مهربان بودند و سعی میکردند تا میتوانند، آنها را آرام کنند و دلداری دهند.
در روزهای بیآبی در کربلا نیز شب و روز آب نمینوشیدند و آب موجود را به کودکان میدادند. همچنین آمده است که ایشان در مسیر، کودکان را در آغوش میگرفتند و با هرکدام از آنها به زبان خودشان سخن میگفتند و رعایت سنوسال و وضعیت هریک را میکردند. از خوراک خود به کودکان میبخشیدند و زنان را به صبر و استقامت تشویق میکردند. در هنگام سوار شدن بر موکبها نیز اول همه را سوار میکردند و خود در پایان سوار میشدند.
بهگفته کارشناسان، یکی از ویژگیهای مهم اخلاقی حضرت زینب (س) در دوران اسارت، حس مسئولیت و انجام وظیفهای بود که خویشتن را مسئول و موظف به انجام آن میدیدند و هیچگاه باوجود رنجها و دردهایی که داشتند، شانه از بار آن خالی نکردند. رمز جاودانگی شخصیتهای بزرگی، چون حضرت زینب (س)، این است که آنها در سختترین شرایط هم به وظایف خود عمل کردند. حس مسئولیت بود که زینب (س) را وادار به سخنرانیهای بلیغ و فصیح در کاخ یزید و ابنزیاد کرد.
اگر زینب (س) احساس مسئولیت نمیکرد، نمیتوانست پیام عاشورا را به همگان برساند و رایحه عطر حسینی را در سرزمین شام و کوفه بپراکند و فضایی را که حکومت علیه آنها درست کرده بود، به نفع اهلبیت و اسرا تغییر دهد. دفاع از مکتب و انجام وظیفه در آن شرایط بحرانی، کار آسانی نبود. سختی و دشواریهای فراوانی داشت که دختر علی (ع) بهخوبی از عهده آن برآمد و با گامهای محکم در آن راه پیش رفت.
منابع:
قائمی، علی، زندگانی حضرت زینب (س)
مقتلالحسین، المقرم
عباسیغریب، محمدعلی، زینب (س) و شخصیت تاریخی او
بنتالشاطی، عایشه، زینب بانوی قهرمان کربلا
اسماعیلییزدی، عباس، سحاب رحمت
کارگر، نجما، اخلاق اسارت؛ بازخوانی الگوی رفتاری حضرت زینب (س) در دوران اسارت