الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ «در کنار درست، نقاشی را هم ادامه بده!» این جمله و جملههای مشابه درباره دیگر هنرها، توصیه بیشتر خانواده هاست به دانش آموزان علاقهمند به هنرشان. آیا این نگاه حاشیهای به هنر، ناشی از جدی نگرفتن هنر در مدارس است، یا به دلیل نگاه خانوادهها به هنر است که در مدارس به هنر به صورت حاشیهای نگاه میشود؟ پاسخ هرچه باشد، همه میدانیم که چنین نگاهی به هنر در مدارس وجود دارد.
به یاد داریم که زنگ هنر اغلب فرصتی برای معلمهای درسهای ریاضی، فیزیک، شیمی و ... بود تا کلاسهای جبرانی خود را در آن ساعات برگزار کنند. اما آموزش هنر در مدارس چه بایدها و نبایدهایی دارد و چطور میتوان آن را به جایگاهی که برای آن برنامه ریزی شده است رساند؟ ما در گزارش زیر به سراغ سه هنرمندی که سابقه تدریس هنر در مدارس را نیز دارند، رفتیم و از آنها درباره چالشهای آموزش هنر در مدارس پرسیدیم.
درس هنر یکی از دروس رسمی آموزش و پرورش است و این وزارتخانه موظف است ساعتی را در هفته به آموزش هنر در مدارس اختصاص بدهد؛ اما آنچه اغلب و در عمل شاهدیم (و البته بسیاری از کارشناسان نیز بر آن اتفاق نظر دارند) این است که درس هنر در مدارس آن چنان که باید و شاید جدی گرفته نمیشود و آموزش هنر در مدارس با چالشهای فراوانی روبه روست.
علی شهبازی پانزده سال سابقه تدریس هنر در آموزش و پرورش و آموزشگاههای آزاد هنر را دارد و تاکنون در هشت نمایشگاه انفرادی و گروهی در مشهد، تهران و زاهدان آثار نقاشی خود را به نمایش گذاشته است. این هنرمند نیروی متخصص کارآمد را لازمه تدریس هنر در مدارس میداند و میگوید: استعدادیابی باید توسط معلم متخصص هنر انجام شود. متأسفانه در گذشته بیشتر معلمانی که برای تدریس هنر در نظر گرفته میشدند، تحصیلات در رشتههای تحصیلی مرتبط نداشتند و به همین دلیل معمولا زنگ هنر بازدهی لازم را نداشت.
او میگوید: نیروی متخصص آموزش هنر در مدارس باید هم خودش هنرمند باشد، هم تخصص آموزش هنر داشته باشد؛ ولی متأسفانه به دلیل کمبود نیروی متخصص هنر در مدارس کمتر شاهد چنین اتفاقی هستیم و اغلب از معلمان سایر دروس برای تدریس هنر استفاده میشود. بارها پیشنهاد شده است که معلمهای غیرتخصصی یک دوره آموزشی فرهنگ و هنر ببینند و بعد شروع به تدریس هنر در مدارس کنند تا اگر با دانش آموز مستعدی روبه رو شدند، بدانند چطور با او برخورد و او را راهنمایی کنند و برای ادامه مسیر یادگیری به او مشاوره بدهند. این راهی است که میتواند به آموزش و پرورش برای مدیریت این موضوع کمک کند.
او با بیان اینکه این موضوع در مدارس غیرانتفاعی شاید بغرنجتر باشد، میگوید: نظارت خیلی مهم است، درحالی که به نظر میرسد آموزش و پرورش به دلیل کمبود نیرو از این مسائل چشم پوشی میکند. گاهی موضوع فقط این است که یک نیرو سر کلاس باشد و آموزش خیلی در اولویت نیست.
این هنرمند میافزاید: برخی از خانوادهها تمایلی ندارند که فرزندشان روی هنر تمرکز کند و شاید آگاهی نداشته باشند. در جلسه انجمن اولیا و مربیان، معلم هنر آخرین معلمی است که والدین میخواهند با او صحبت کنند. در وهله اول خانوادهها باید از اهمیت هنر و اینکه چقدر این درس روی یادگیری بقیه دروس تأثیر مثبت میگذارد آگاه باشند. این آگاهی باید از سمت جامعه به خانوادهها داده شود. دانش آموزان در مناطق کم برخوردار به طور کلی کمتر سراغ هنر میروند و بیشتر خانوادههای متمول هنر را انتخاب میکنند.
او تصریح میکند: حتی اگر نیروی متخصصی باشد، استعداد را کشف کند و پرورش دهد، مرحله بعد هدایت دانش آموز به هنرستان است که به تعداد کافی وجود ندارد. همان تعداد کم هنرستانهای تجسمی هم پراکندگی گستردهای در مشهد ندارند و دانش آموزان حاشیه شهر به آنها دسترسی ندارند. هرچند فارغ التحصیلان این هنرستانها برای ادامه تحصیل هم مشکل دارند، چون در مشهد دانشگاه دولتی هنر نداریم.
شهبازی با تأکید بر اینکه معرفی دانش آموزان مستعد به مراکز هنری و پیگیری پیشرفت آنها اهمیت زیادی دارد، میافزاید: با این حال توجه آموزش و پرورش به هنر در پنج سال گذشته بیشتر شده است. هم کتابهای هنر به صورت تخصصی تری نوشته شده اند، هم در انتخاب دبیران نگاه تخصصی تری وجود دارد. همچنین توجه به هنر در جشنوارههای آموزش و پرورش نیز نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده است؛ چنان که چندی است هنر هم به بخشهای دیگر جشنواره خوارزمی اضافه شده است.
او همچنین به کم بودن مراکز آموزش هنر دولتی برای اوقات فراغت دانش آموزان اشاره میکند و میگوید: در مشهد غیر از آموزش و پرورش، سه مرکز حوزه هنری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مجتمع فرهنگی هنری امام رضا (ع) هم کلاسهای تابستانی هنر برگزار میکنند. این مراکز اساتید درجه یکی دارند، ولی پراکندگی آنها در شهر خوب نیست. معمولا خانوادهها دوست دارند به مراکز نزدیک محل زندگی شان بروند. برای مثال در تبادکان هیچ مرکز دولتی آموزش هنری وجود ندارد.
شهبازی میافزاید: توجه به گسترش مراکز اوقات فراغت آموزش هنر در ایجاد این آگاهی تأثیر زیادی دارد. معمولا در این مراکز استعدادیابی بهتر انجام میشود. زمان بیشتری برای آموزش هر رشته گذاشته میشود، کلاسها از نظر کمیت مناسب ترند و پیوستگی در آموزش وجود دارد.
محمد گل صفت، هنرمند گرافیست و مربی هنر در آموزش و پرورش، نیز به ضرورت تربیت نیروی متخصص هنر برای درس هنر مدارس تأکید میکند و میگوید: در بسیاری از مدارس ساعتهای هنر را با درسهای دیگر پر میکنند، در حالی که معلم هنر باید به صورت تخصصی در دانشگاه فرهنگیان برای آموزش این درس تربیت شود، ولی متأسفانه زنگ هنر در بسیاری از مدارس زنگ تفریح دانش آموزان است و تأمین نیروی متخصص هنر چندان جدی گرفته نمیشود.
او اضافه میکند: در هنگام انتخاب رشته، هدایت تحصیلی درستی به دانش آموزان ارائه نمیشود. اگر دانش آموزی با معدل بالا رشته هنر را برای ادامه تحصیل انتخاب کند، این تصور درباره او وجود دارد که در رشته هنر حیف میشود.
او با بیان اینکه به هر چیزی بها بدهید، رشد میکند، میافزاید: دراین باره فرهنگ سازی ضرورت دارد، اما اگر اشتیاق به هنر را ایجاد کنیم، سؤال این است که آیا گنجایش ثبت نام متقاضیان در رشتههای هنری را در مدارس داریم؟ در مشهد تنها دو هنرستان پسرانه برای رشته هنرهای تجسمی داریم، درحالی که برای دختران دست کم ۲۸ هنرستان وجود دارد. گویی این پیش فرض پذیرفته شده است که هنر فقط به درد دخترها میخورد.
این هنرمند به تأثیر مثبت جشنوارههای هنری دانش آموزان در گسترش علاقه به رشتههای هنری اشاره میکند و میگوید: برگزاری جشنوارههایی مانند جشنواره خوارزمی در سطح کشور در رشته هنر تأثیر بسزایی بر بهتر شدن وضعیت هنر در مدارس دارد، ولی نباید منتظر نتایج آن در سالهای اول باشیم. چون خیلیها هنوز از این موضوع اطلاعی ندارند و خیلیها نیز در ابتدا آن را جدی نمیگیرند. اما وقتی بعدها اعلام شود کسانی که در جشنواره خوارزمی رتبهای در بخش هنر بیاورند میتوانند بدون کنکور رشتههای هنری را در دانشگاه انتخاب کنند، تأثیرات خود را نشان میدهد.
محمد حسن زاده، هنرمند تئاتر و تلویزیون، از سال ۷۰ به صورت حرفهای در این عرصه مشغول است. او معلم هم هست و بعد از سی سال سابقه فعالیت در آموزش و پرورش هنوز در دبیرستانها و هنرستانهای مشهد هنر تدریس میکند. حسن زاده نیز بر لزوم تدریس هنر در مدارس به صورت تخصصی تأکید میکند و میگوید کمبود نیروهای متخصص هنر در آموزش و پرورش در دهههای قبل شدیدتر بود. او میافزاید: در موارد بسیاری شاهد بودیم که درس هنر به دبیران غیرمتخصص واگذار میشد. حتی در خیلی از موارد ساعت درس هنر به دروس دیگری مانند ریاضی اختصاص داده میشد.
به نظر او در دهه اخیر نگاه آموزش و پرورش به درس هنر جدیتر شده است و تاحدامکان سعی میشود از نیروهای تخصصی استفاده شود، اما درباره محتوای کتابهای هنر همچنان جای نقد وجود دارد.
او میگوید: در این کتابها موضوعات هنری زیادی به صورت جسته و گریخته مطرح میشود و به همین دلیل دانش آموز نمیتواند به آگاهی کامل برسد. من به برخی همکارانم پیشنهاد کردم طی نامهای از آموزش و پرورش تقاضا کنیم که این محتوا بازنگری شود، به گونهای که دروسی در کتابهای هنر گنجانده شوند که به هدایت تحصیلی آنها در هنگام ورود به دوره متوسطه دوم کمک کند. برای مثال در کتاب هنر دوره متوسطه اول درس عکاسی گنجانده شده، ولی این درس به صورت زیرساختی و پایهای نیست و اگر دانش آموزی بخواهد رشته عکاسی را برای ادامه تحصیل در متوسطه دوم انتخاب کند، اطلاعات زیادی درباره این رشته در اختیار او نمیگذارد.
حسن زاده ادامه میدهد: در کشورهای پیشرفته هنر به صورت تخصصی از دوره ابتدایی و قبل از آن به دانش آموزان تدریس و مهارت و علاقه دانش آموزان در بخش هنر سنجیده میشود. من فکر میکنم اگر اتفاقی قرار باشد در درس هنر در آموزش و پرورش بیفتد، این است که از دوره پیش دبستانی استعدادهای هنری کودکان سنجیده شود و از هدایت تحصیلی درستی برخوردار باشند؛ در این صورت میتوانیم از مدرک گرایی فاصله بگیریم. در همه این سالها با استعدادهای ناب هنری زیادی در دانش آموزان مواجه شده ام که به دلیل مدرک گرایی سرکوب شده اند و هیچ گاه نتوانسته اند تواناییهای خود را به ظهور برسانند.
این هنرمند با اشاره به نقش مؤثر برگزاری جشنوارههای دانش آموزی هنری میگوید: پایه هنر حرفهای در آموزش و پرورش گذاشته میشود. در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ به عنوان دبیر بخش هنرهای نمایشی جشنواره تئاتر دانش آموزان خراسان حضور داشتم و میدیدم چقدر دانش آموزان ما در نقطه نقطه خراسان به تئاتر علاقهمند ند. بسیاری از هنرمندان در گفتگوهای خود اذعان میکنند که از مدرسه شروع کرده اند؛ مثلا میگویند اولین تئاترمان را در مدرسه اجرا کردیم، اولین سرودمان را در مدرسه خواندیم و اولین نقاشی را مدرسه کشیدیم.
این نشان میدهد آموزش و پرورش نقش بسیار مهمی در شناسایی استعدادهای نهفته فرزندان ما در مقاطع مختلف تحصیلی دارد. پایه هنر در آموزش و پرورش ریخته میشود و جشنوارهها محل پیدا کردن چنین استعدادهایی هستند. بسیاری از هنرمندان فعال فعلی در عرصه تئاتر مشهد و ایران، برگزیدگان سالهای قبل جشنوارههای تئاتر دانش آموزی بوده اند. این موضوع ضرورت تقویت جشنوارههای دانش آموزی را نشان میدهد.
او ادامه میدهد: یکی از مشکلات این جشنوارهها کمبود اعتبار است.
اکنون به واسطه کمبود اعتبارات در جشنواره تئاتر دانش آموزی مجبوریم مرحله شهرستانی را به صورت غیرحضوری و با اعزام داور برگزار کنیم. در دهههای قبل جشنواره بزرگی برگزار میشد و دانش آموزان در یک هفته هنری در اردوگاه بزرگی حضور مییافتند و به رقابت میپرداختند. در این هفته همه دانش آموزان در یک رویداد هنری شرکت میکردند و از دیدن کارهای دیگر دانش آموزان انگیزه میگرفتند.