یکی از مباحث درباره آینده شهرها، شهر هوشمند است. تب و تاب ایده شهر هوشمند بهطور فراگیر افکار و اذهان جامعه را به خود درگیر کرده است. بر اساس مطالعات، با پیادهسازی این مقوله در شهرها، استفاده از دانش و فناوری در ارکان مختلف شهری تقویت شده و شهر دانشمحور میشود. با کاهش منابع انرژی کربنی، تقویت سیستمهای الکترونیک شهری و دسترسپذیری شهرها به حملونقل، شهرها سبزتر میشوند. این تنها گوشهای از دستاوردهای هوشمندسازی شهرهاست. در بعد دیگر هوشمندسازی شهرها پایدارتر میشوند و کیفیت زندگی جامعه نیز بهبود مییابد. همچنین با توجه به هوش جمعی و ارتقای خلاقیت اجتماعی، مشارکت مردم در مدیریتشهری تقویت میشود. زیرساختهای شهری حالت هوشمند به خود میگیرد و تضییع منابع کاهش مییابد، اما اینها نگاه تکبعدی به موضوع است و مناسب است چالشهای شهر هوشمند نیز از زوایای دیگر بررسی شود. مفهوم کلیدی جامعه، یعنی ارتباط، در شهر هوشمند نیز بهعنوان عنصری کلیدی مطرح میشود. با این تفاوت که در شهر هوشمند حجم روابط افزایش مییابد و تنوع پیدا میکند، ولی از کیفیت آنها کاسته میشود و سطحی میگردد. در زمانی که روابط سطحی شود، وابستگی و احساس همبستگی بین افراد نیز خدشهدار میگردد. این وضعیت نیز باعث میشود که جامعه به معنایی که ما درک میکنیم، دچار اختلال و دگرگونی شود. برخی ایده شهر هوشمند را اساسا ایدهای سیاسی میدانند و هوشمندسازی شهرها را در راستای اعمال قدرت و کنترل جامعه توسط صاحبانِ رأس قدرت میدانند. موضوع دیگر در این زمینه تمرکزگرایی در شهر هوشمند است. به این معنا که شهر هوشمند باوجود ادعاهای مطرحشده در تلاش است که تبادل دادهها و مدیریت اطلاعات را متمرکز سازد و این خلاف مشارکت اجتماعی و نقشپذیری جامعه است. انبوه دادههای تولیدشده در شهر هوشمند، ضرورت مهارت و یادگیری تحلیل و استخراج اطلاعات را در بین شهروندان ایجاب میکند. درصورتیکه شهروندی توان تحلیل انبوه اطلاعات را نداشته باشد، قادر نخواهد بود در شهر هوشمند دوام بیاورد. بر اساس مطالعات مشخص میگردد که شهر هوشمند، یک مفهوم فناورانه است. هوشمند شدن شهرها نوعی توسعه اجتماعی و اقتصادی است و هدف غایی هوشمندسازی نیست، بلکه هدف غایی توسعه متوازن اجتماعی است و هوشمندسازی ابزاری مفید برای آن است. این شهر نباید یک نظام و ساختار قدرت را شامل شود، بلکه باید به سمت ارائه خدمات و سرویسمحوری حرکت نماید. نکته مهم دیگر این است که شهر هوشمند یک شهر نیست، نظامی است ملی و بینالمللی. این مسئله ثابت میکند که قرارگیری ۲ کلمه شهر و هوشمند در کنار هم تناقضی آشکار است. این شهر تکبخشی نیست و بخشهای مختلفی را شامل میشود. شهر هوشمند بهصورت آنی و ناگهانی روی نمیدهد، بلکه تکاملی است و بهتدریج روی میدهد. نکته مهم دیگر این است که شهر هوشمند جایگزین شهر کالبدی و خدماتی نیست و بیشتر تسهیلگر آن است و در میان شهری واقعی و شهری مجازی قرار میگیرد. اگر به شهروند در شهر هوشمند همچون یک روبات بنگریم، ماهیت شهروند را تقلیل میدهیم و آن را به کاربر تبدیل میکنیم. کاربری که هویت ندارد و هویتش به خصیصههایی بستگی دارد که کاملا از خصیصههای شهر واقعی متفاوت است.
در شهر هوشمند افراد به خصیصههای فناورانه، رسمی و به اصطلاح کدهای اختصاصیافته شناخته میشوند؛ بنابراین مدیریتشهری و همه گروهها و نهادهایی که بر طبل هوشمندسازی شهرها میکوبند، لازم است جوانب اجتماعی آن را از ۲ زاویه مثبت و منفی بنگرند. برگزاری نمایشگاهها و جلسات مرتبط با هوشمندسازی شهرها، نقطه امیدی است، اما بین انبوهی از نرمافزارها، سایتها و سامانهها، باید به هویت شهروند در شهر هوشمند نیز فکر کنیم و ابعاد آن را قبل از هوشمندسازی حداکثری در نظر بگیریم.