این کلام راهبردی حضرت اباعبدا... الحسین (ع) خطاب به دشمنان که «اگر دین ندارید، آزاده باشید»، مفهومی است که برای همیشه تاریخ میتواند استفاده شده و به آن توجه شود.
اگر بخواهیم به اهمیت و جایگاه این مفهوم راهبردی در دوران خود حضرت پی ببریم، باید روی حادثه عاشورا تأمل داشته باشیم. تلاش بنی امیه این بود که با یک جنگ ترکیبی و با استفاده از جنگ شناختی، جریان نبوت و امامت را ساکت و مغلوب کنند.
در این جنگی که بنی امیه با اهل بیت (ع) داشتند، تلاش کردند مفهوم امامت را در برابر مفهوم جماعت قرار بدهند؛ یعنی مسیر نبوت و ولایت، مسیر امامت است و امامت در مسیر امت میتواند سعادت جامعه را رقم بزند. ولی بنی امیه تلاش کردند بین امامت و امت جدایی بیندازند.
آنها میگفتند هر جا که ائمه (ع) به مسائل جامعه ورود پیدا کردند، جماعت دچار شکست شده و به منافع خود نرسیده است و مثالهایی را هم برای این امر میزدند. در دوران حضرت علی (ع) میگفتند دوران شما پر از جنگ بوده است. این در حالی است که این جنگها را همین جریان مقابل آغاز کرده اند یا در دوران امام حسین (ع) میگفتند شما میخواهید جامعه را دوپاره کنید.
این جنگ شناختی یکی از راهبردهای بنی امیه بود که مفهوم امامت را در برابر مفهوم جماعت قرار بدهد؛ بنابراین حضرت اباعبدا... (ع) با این جمله «اگر دین ندارید، لا اقل آزاده باشید»، تلاش دارند که این جنگ شناختی را بی اثر کنند و به عبارتی به آنها بگویند اگر فارغ از مسائل دینی، به مفاهیم فطری توجه داشته و انصاف هم داشته باشید، معلوم است که این جنگ یک جنگ نابرابر است. جنگی که هزاران نفر در برابر ۷۲ نفر صف آرایی کرده اند، یک جنگ نابرابر است.
حضرت خواستند بگویند اگر به فرض به اینکه ما باعث دو شقه شدن جامعه اسلامی میشویم، قائل هستید، کشتن یک کودک شش ماهه، نه با هیچ دینی و نه با هیچ ارزش انسانی و هیچ انصافی توجیه پذیر نیست. کافی است که شما به این توجه کنید تا از گرههای پیچیدگی جنگ شناختی خارج شوید.
این مفهوم برای جامعه امروز ما هم میتواند بسیار راهبردی و اثرگذار باشد و باید به آن با همین نگاه توجه شود که در میانه این تقابل اگر هم دچار پیچیدگیهایی میشویم، باید بدانیم اتفاقاتی را که میافتد، بدون حب و بغضها تحلیل کنیم. مثلا توجه داشته باشیم اتفاقاتی مثل ترورهای حرم شاهچراغ (ع) و قتل شهید علی وردیها را با نگاه انسانی و آزادگی تحلیل کنیم.