در ابتدا برخی تحلیلگران ورود یمن به موضوع غزه را یک حضور نمادین و غیرمؤثر میدانستند. با گذشت روزها و جدیتر شدن موضوع غزه شاهد هستیم که نه تنها کنشگری انصارا... یمن در تحولات منطقه، نمادین و غیرمؤثر نیست، بلکه بسیار راهبردی و استراتژیک است و پدیدهای نو در بین بازیگران منطقه و بازی ساز جدید منطقه به شمار میرود.
ورود انصارا... به مسئله یمن از چند بعد حائز اهمیت است و باید به آن توجه شود. یک بعد این است که رژیم جعلی اسرائیل در این ماجرا نهایتا با مقاومت فلسطین و مقاومت لبنان مواجه بوده است. خب، ما دیدیم که از انتهای شبه جزیره عربستان و از کشوری به اسم یمن که سالها با تحریم و جنگ روبه رو بوده است، جبهه جدیدی گشوده و استحکام بخش محور مقاومت شد.
خصوصا اینکه انصارا... توانسته است برخلاف جبهههای دیگر با همراهی ارتش یمن و تجهیزات آن در همین مدت کوتاه، قدرتمندتر از برخی جنبشهای دیگر ظهور پیدا بکند.
پس این حضور، نمادین نیست و بسیار بلندمدت با آثاری عمیق در منطقه خواهد بود؛ به این دلیل که اولا یمن در موقعیتی فوق العاده راهبردی واقع شده که اشراف مهمی را بر آبهای منطقه ایجاد کرده است؛ به خصوص از طریق تنگه باب المندب و آب راههایی که هم مرز با یمن هستند و این کنشگری یمنیها را بسیار حائز اهمیت کرده است.
از طرفی مردم یمن نشان داده اند که مردمی انقلابی و خستگی ناپذیر هستند و در طول هشت سال جنگ نابرابر علیه خودشان با ایمان راسخ مقاومت کردند و پیروز شدند و این پایداری به جنبش انصارا... این امکان را داده است که قدرت ریسک فراوان داشته باشد و برای رژیم صهیونیستی پیش بینی ناپذیر باشد.
همچنین توان نظامی انصارا... به واسطه همراهی بدنه ارتش یمن و تسلیحات مؤثری که ارتش از خودش برجای گذاشته و قابلیتهای دریایی، زمینی و هوایی و موشکهای دوربرد، قدرت بازدارندگی خوبی را ایجاد کرده است.
یمن ازطرفی تجربه چندساله جنگ با محور فتنه عربی را در کارنامه خودش دارد که میتواند در این جنگ به کمک محور مقاومت بیاید.
اخیرا هم با جدیتر شدن تهدیدهای یمنیها و زکاوتی که انصارا... در پیش گرفت و پس از تلاشهای ناموفقی که محور عبری عربی برای ساقط کردن پهپادها و موشکهای یمنی داشتند، بلافاصله از توان دریایی و موقعیت ژئوپلیتیک خودش استفاده کرد و با گرفتن کشتی «گلکسی لیدر» توانست بازی را به نفع مقاومت و مردم غزه تغییر بدهد.