آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که از شدت خشم و عصبانیت در حال انفجار باشید و دلتان بخواهد فریاد بزنید، مشت بکوبید و ناسزا بگویید تا کمی آرام شوید.
هنگام رانندگی، موقع حرف زدن با همکار یا حتی درجمع خانواده! حتما هم حق با شما بوده، اما هیچ کاری از دستتان برنیامده است، حتی نتوانسته اید فریاد بزنید، خشم و عصبانیت را درون خودتان ریخته و فقط سکوت کرده اید.
شاید به این دلیل خشمتان را فرو خورده اید که خانم هستید و خانمها هم باید متین و باوقار باشند، فریاد نزنند و همیشه طوری رفتار کنند که همه در صلح و آرامش باشند، اما این کار درست نیست، چون عصبانیت و خشمهای کوچک کم کم بر روی هم انباشته میشود و سلامت جسمی و روانی فرد را به خطر میاندازد و حتی ممکن است بعدها به بیماریهای جسمی و روحی تبدیل شود.
خشم یک بازتاب فطری است که نشان از ناامیدی و تهدید دارد و میزان آدرنالین خون را بالا میبرد و باعث میشود که ما احساس قدرت کنیم و انگیزهای برای کسب پیروزی به دست آوریم. درواقع اگر خشم به گونهای مؤثر کنترل شود، هم میتواند به ما انرژی بدهد و هم از ما حمایت کند، ولی اگر نامؤثر مهار شود فقط به سلامت جسم و روح ما لطمه میزند.
در فرهنگ ما خشم از جمله هیجاناتی است که خا نمها همیشه از بروز دادن آن منع شده اند، چون ظاهرا عصبانی شدن با نقش سنتی زن در جایگاه تغذیه کننده، میانجیِ صلح و مادر همخوانی نداشته است. دخترهایمان هم در طول بزرگ شدنشان دیده اند که مردم به زنانی که گاهی عصبانیت و خشم خود را نشان میدهند، لقب غرغرو، بداخلاق یا بی چشم و رو میدهند.
در بیشتر مواقع فریادهای زنان تمسخر میشود یا اصلا توجهی به آن نمیشود. درنتیجه دخترها یاد میگیرند که هرگونه نشانی از خشم و عصبانیت را در خود سرکوب یا نفی کنند و افزون بر آن از روبه رو شدن با آن در هر فرد دیگری هم دوری کنند.
بسیاری از زنان ما هنوز هم ناراحتی، خشم و عصبانیت خود را پنهان میکنند. آنها هنوز هم در این قید هستند که به هرقیمتی، اطرافیان را همیشه از خود راضی و خشنود نگه دارند. تعدادی از زنان، غرامتهای سنگینی بابت حفظِ آرامش و سکوتشان میپردازند. سردردهای مداوم، تنشهای قبل از دوره ماهیانه و کمردردهای مزمن نمونه کوچکی از این شکایتهای معمول است که پژوهشهای اخیر در این حوزه آن را نشان داده است.
با این حال، برخی از زنان قانع شده اند که عصبانیت هرازگاهی حق مسلم آن هاست و اجازه میدهند که خشمشان بروز کند، ولی متأسفانه بیشتر آنها یا به هدف غلطی میزنند یا وقتی عصبانی میشوند، بیش از حد ازکوره در میروند و قادر نیستند خشمشان را کنترل کنند.
اگر شما هم جزو چنین زنانی هستید، بهتر است احساسات خود را مستقیم با طرف مقابلتان درمیان بگذارید و خیلی راحت بگویید: «من عصبانی و ناراحت و دلخورم.»
هیچ لزومی ندارد که حرف زدنتان با گوشه و کنایه، طفره رفتن و غیرمستقیم باشد. دیگران را مسبب خشم خود ندانید.
قبول کنید که آمادگی شما برای خشمگین شدن، دست خودتان است. پس احساس خشم خود را نشان دهید و دیگر نگویید که این کار از شأن یک خانم به دور است، حتی میتوانید گاهی فیزیکی تنش خود را تخلیه کنید وگرنه این احساس در وجودتان درونی خواهد شد و به مرور به سلامتی تان لطمه خواهد زد.
عصبانیتهای گذشته خود را برسر کسی خالی نکنید. خشمهای گذشته خود را با ناراحتیِ اکنونتان مخلوط نکنید. نفر سومی را وارد بحث و نزاعتان نکنید و طرف مقابل را به تنبیهی که قدرت اجرای آن را ندارید، تهدید نکنید مگر واقعا از پس آن بربیایید، برای نمونه نگویید: «استعفا میدم»، «به دادگاه طلاق شکایت میکنم» یا «بچهها رو میذارم و میرم.»
اگر به دنبال راهی برای رهایی از خشمِ نابجایتان هستید، آرامش نیاز اولیه شماست. برای داشتن ذهنی مثبت هم ۲۰ دقیقه تمرکز ذهن میتواند بیشتر از چند ساعت خواب، به شما انرژی بدهد. آرامش میتواند به شما از نظر جسمی، عاطفی و ذهنی کمک کند.
با مراقبه کردن، ذهنتان آمادگی قبول انرژیهای مثبت را پیدا میکند. با تکرار جملات تأییدی درباره خودتان، مراقبه را کامل کنید، برای نمونه با خود بگویید: «امروز با لبخند بیشتری با دیگران صحبت میکنم» یا «امروز سرشار از انرژی و سلامتی هستم» یا «امروز برای من بهترین روز است.»
با آرزوی سلامتی برای همه زنان سرزمینم