شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی با گذشت هزار سال از سرایش آن، همواره در شئون مختلف زندگی ایرانیان و دیگر مردم آگاه و نیکسرشت جهان حضور داشته است.
دامنه تأثیرپذیری از شاهنامه فقط به حوزه ادبیات و خلق آثار ادبی و ترجمه همه یا قسمتی از آن به زبانهای زنده دنیا محدود نیست، بلکه در طول سالیان پس از سرایش شاهنامه، هنرمندان ایرانی همواره متأثر از آن، به خلق زیباترین آثار همت گماشتهاند، در واقع از همان سدههای آغازین خلق این حماسه ملی اشعار، داستانها و شخصیتهای آن به صورتهای گوناگون در فرهنگ و هنر ایران تأثیرگذار بوده است. در این جستار تأثیر و حضور شاهنامه در برخی از مهمترین هنرهای ایرانی ازجمله نگارگری، خوشنویسی، هنرهای نمایشی و کاشیکاری بررسی شده است.
۱- شاهنامهنگاری؛ قابلیتهای تصویری و نوع پرداخت روایتهای اساطیری شاهنامه درکنـار مضامین بلند حماسی، زمینهساز آن شد تا این اثر یکی از مهمترین متون ایرانی برای تصویرگری به شمار آید و با پیدایش هنر شاهنامهنگاری، نگارگران ایرانی نگارههای بسیاری را متأثر از داستانها و شخصیتهای اساطیری و پهلوانی شاهنامه در معرض دید همگان قرار دهند.
۲- کتابت و تذهیب شاهنامه؛ شاهنامهنگاری همواره با برخی از دیگر هنرها و فنون همراه بوده است تا حاصل کار به صورت مجموعهای منسجم برای سالهای سال به یادگار بماند. در این میان، کتابت شاهنامه به خط خوش و تذهیب آن غالباً از بایستههای یک شاهنامه مصور بوده است. کهنترین نسخههای بازمانده از شاهنامه از سده هفتم هجری است که از جمله آنها میتوان به نسخه فلورانس (۶۱۴ ق) و نسخه موزه بریتانیا (۶۷۵ ق) اشاره کرد. شاهنامههای موجود تا سده هشتم هجری اغلب به خط نسخ است و از سده نهـم به بعد اغلب کاتبان در نگارش شاهنامه از خط نستعلیق بهره بردهاند، تذهیب و آراستن کتابها و جلدها را که از دیریاز در ایران مرسوم بوده است، هنرمندان بهطرز ویژهای در نسخههای شاهنامه به کار بردهاند که گویای عمق رابطه آنان با این حماسه ملی است، حاشیههای تذهیبی زرین، سرفصل و سرلوحههای زرین مرصع با ظرافتهای جواهرنشانی، سرترنج، حاشیهسازی با کاغذ زرافشان یا الوان، قطـاعی که از جمله وظایف مذهبان بوده، به بهترین شکل در بسیاری از نسخ خطی شاهنامه به کار رفته است بهگونهای که هر بیننده صاحبذوقی را به تأمل و فراگرفتن معانی و تصاویر کتاب فرامیخواند.
۳-کاشیکاری؛ انعکاس شاهنامه فردوسی در کاشیها نیز درخور توجه است. از اواخر دوره سلجوقی تا به امروز، یا متن اشعار شاهنامه بر کاشیهای زرینفام و مینایی نقش بسته یا تصاویری برگرفته از اسطورههای شاهنامه به تصویر کشیده شده یا تلفیقی از ایـن دو در کاشیها استفاده شده است.
شخصیتها و داستانهای شاهنامه بر کاشیها اغلب برای آرایش نماهای درونی و برای تزیین سر در باغها، کاخها، عمارتها، دروازهها، حمامها، قهوهخانهها و زورخانهها بوده است؛ از جمله آنکه دروازههای تهران قـدیم بـا کاشیهای زیبایی تزیین یافته و با هشت مناره کوتاه و ظریف بـا تصاویری از پهلوانان باستانی ایران مانند رستم، گیو و گودرز و صحنههای نبـرد رستم و سهراب و رستم و افراسیاب و رستم و اشکبوس و رستم و دیو سفید و امثال اینها زینت یافته بود.
۴- شاهنامه و هنرهای نمایشی؛ نوع پرداخت و تنوع داستانها و شخصیتپردازیهای منحصربه فرد فردوسی در شاهنامه و توجه ویژه وی در حفظ و بقای هویت ایرانی، زمینه رشد و بالندگی برخی از انواع هنرهای نمایشی را در ایران فراهم آورد که از جمله آنها میتوان به نقالی، شاهنامهخوانی، تئاتر و نمایشنامهنویسی اشاره کرد.