ابهامات حذف دهک‌بندی ایثارگران رفع شد آیت‌الله عبدالله جوادی آملی: رضایت به فعل باطل، هم‌تراز انجام آن است فراخوان ثبت‌نام در «طرح ملی انسان مسئول» ویژه ماه مبارک رمضان، منتشر شد ریزش کاشی‌کاری‌های مسجد تاریخی سید اصفهان چهره سال همایش ملی سلامت معنوی اسلامی شناخته شد علی غلام آزاد، راهی مسابقات بین‌المللی قرآن الجزایر شد وزیر آموزش و پرورش: آسیب‌های دانش‌آموزان و دانشجویان از باورهای اعتقادی متناقض نشئت می‌گیرد درس‌نامه زندگی با آیه‌ها ویژه ماه مبارک رمضان روانه بازار شد رویداد ملی طبا، بستری برای درآمدزایی طلاب آیت‌الله علم‌الهدی: حوزه‌های علمیه خواهران، مولود انقلاب است | ضرورت تقویت رویش‌ها در جریان طلبگی خواهران ۷۲ زندانی حافظ کل قرآن شدند فراخوان انتخاب شعار نمایشگاه قرآن منتشر شد معاون سیاسی سپاه در مشهد: وضعیت سوریه به‌زودی تغییر می‌کند | شگفتانه‌های جدید از قدرت مقاومت در راه است مشهدالرضا (ع)، میزبان گردهمایی اساتید بسیجی حوزه‌های علمیه خواهران | فرهنگ، علم و تبلیغ، سنگر اصلی بسیج تأخیر طولانی پروازهای عمره و مشکلات جدی برای زائران خانه خدا کرونای ترک نماز! بررسی آثار حسادت بر سبک زندگی انسان بر اساس باورهای دینی | آتشی که خرمن زندگی را می‌سوزاند ویدئو | روایتی از طبخ غذا برای آوارگان سوری و لبنانی توسط مشهدی‌ها در آن سوی مرزها فرمانده سپاه امام رضا (ع)، درگذشت همسر شهید برونسی را تسلیت گفت «هُنر گمنامی»؛ رویدادی هنری برای تجلیل از مدافعان امنیت
سرخط خبرها

چند رباعی برای زائران پیاده امام رضا (ع)

  • کد خبر: ۱۸۳۵۴۲
  • ۲۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۹
چند رباعی برای زائران پیاده امام رضا (ع)
چند رباعی از موسی عصمتی، شاعر مشهدی برای زائران پیاده امام رضا (ع) را بخوانید.

 به گزارش شهرآرانیوز، رباعی‌های زیر سروده موسی عصمتی، شاعر مشهدی برای زائران پیاده امام رضا (ع) است.

دیروز تمام روستا باران داشت
یک بغض شکسته در گلو پنهان داشت

مادر که برای بدرقه آمده بود
در دست,گل و آینه و قرآن داشت

***

در دشت صدای گنگ پا پیچیده است
تصویر غروب جاده‌ها پیچیده است

پژواک غریبی است کمی گوش کنید
در کوه, رضا رضا رضا پیچیده است

***

از شهر سرخس و خواف راهی شده است
با یک دل پاک و صاف راهی شده است

این مرغ شکسته‌بال از راهی دور
انگار به عشق قاف راهی شده است

***

دلتنگ و غریب و ساده آمد با ما
از گرد و غبار جاده آمد با ما

این مادر آرزو به دل آقا جان!
از شهر خودش پیاده آمد با ما

***

در دل, غم بی شمار دارد آقا
یک کودک بی قرار دارد آقا

تا کودک او شفا بگیرد امروز
از لطف تو انتظار دارد آقا

***

تو دیده‌ی بسته را شفا خواهی داد
پرهای شکسته را شفا خواهی داد

زن, معتقد است آخر این آغاز
این کودک خسته را شفا خواهی داد

***

از روز نخست نم‌نم باران بود
یک حس پر از قنوت در جریان بود

در جاده قدم زدن به یادت زیباست
ای کاش که این مسیر، بی پایان بود

***

انگار که شاعرند این قافله‌ها
مرغان مهاجرند این قافله‌ها

عطار کجاست تا بگوید از نو
سیمرغ معاصرند این قافله‌ها

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->