به گزارش شهرآرانیوز، پرچمهای رنگارنگ و ریسههای چراغانی شهر، نسیم پاییزی را به نسیم بهاری بدل کرده و خبر از آمدن رسول رحمت میدهد، همه زیباییهای شهر، اما در گوشه گوشه بهشت هشتم خدا بیش از پیش رنگ و جلای خدایی گرفته و نوید فرود رحمت بیمنتهای خدا، حبیب الله، خاتم الانبیاء و بهترین آفریده خدا را بر زمین میدهد.
به یمن قدوم پر برکت این مولود خجسته و فرزندش امام صادق (ع) محفل شعر وحدت در رواق امام خمینی (ره) حرم مطهر رضوی با حضور شاعران آیینی مشهد الرضا برپا شده است.
مجری این مراسم سید رضا یعقوبی آل که خود از شاعران آیینی مشهد است، این محفل شعر وحدت را با مدح حضرت ختمی مرتبت و ذکر شریف صلوات آغاز میکند.
با فضای خانوادگی که در رواق امام خمینی (ره) شکل گرفته این محفل شب شعر آیینی رنگ و بوی دیگری پیدا کرده است، عاشقان آل الله این فرصت را غنیمت دیدهاند و با شروع مراسم سراپا گوش شدهاند تا در گوشهای از بهشت خدا در زمین و در آستانه میلاد پر نور و رحمت رئیس دین و مذهب، مدح و ستایش این خاندان آسمانی را با گوش جان جرعه جرعه بنوشند و سرمست از این انوار آسمانی شوند.
این محفل پر نور و برکت که با شعرخوانی شعرای آئینی مشهد علیرضا خاکساری، حجت الاسلام علی مقدم، رضا رحیمی عنبران و نوید اطاعتی برگزار شده است، پر از عطر محمدی صلوات و ذکر آل الله است.
شاعران علیرضا خاکساری و حجت الاسلام علی مقدم آغاز کننده این محفل شعر محمدی هستند و در ابتدا با ابیاتی در مدح پیامبر اعظم (ص) رواق امام را پر از شور محمدی میکنند.
در ادامه رضا رحیمی عنبران با خواندن این ابیات فضای حرم مطهر رضوی را لبریز از ذکر و یاد قائم آل محمد (عج) میکند:
من آن رودم که بر رخساره از دریا نشان دارم
ببین از شور لبریزم که شوقی بیکران دارم
نه از دریا گریزانم نه پابند بیابانم
که از یاران بارانم خبر از آسمان دارم
اگر پاییزم و سردم اگر آیینه دردم
امید زندگی دارم به قدری که توان دارم
جهانی را بگیر از من، ولی تنهایی ام را نه
که در این خلوت خاموش خود شور جهان دارم
به شهرت کی فروشم گوشه تنهایی خود را
پر از فقرم چه کاری با دکان این و آن دارم
نگاهم روزه دار است و رضایم روزی حق را
غلام شاه مردانم کجا اندوه نان دارم
امیر مردم شهرم به الطاف امین الله
که از آیین ایشان است ایمان، در امان دارم
زمان رو به سرازیری زمین لبریز درگیری
مرا هرگز هراسی نیست، یاری مهربان دارم
هجوم هجمهها هرگز مرا از پا نیندازد
که ایمان بر ظهور حضرت صاحب زمان دارم
چنان شیرین شده کامم ز شهد نام آن خسرو
که شوری در زمین دل به شوق جمکران دارم
نگاه لطف او بوده همیشه شامل حالم
که از الطاف چشمش بود اگر طبعی روان دارم
مخواه از من که بیش از این برایت راز دل گویم
بماند آنچه با مولای عالم در میان دارم
نوید اطاعتی شاعر و مداح اهل بیت (ع) نیز در ادامه با خواندن این ابیات شور محمدی را به ذکر علوی گره میزند و میخواند:
رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهی
قلم به دست بگیری، ز کف عنان بدهی
رسیده وقت پریدن، رسیده وقت دعا
به شرط آنکه دلت را به آسمان بدهی
بخوان ز خلوت آن روز نور و آیینه
به جسم بی رمق اهل دل توان بدهی
بگو از آن شب نورانی دل مکه
بگو که عطر تغزل به عاشقان بدهی
قدم به عالم امکان گذاشت حضرت نور
رواست پای قدمهای او جان بدهیم
تویی که واسطهای بین خالق و مخلوق
تویی برگزیده شدی راه را نشان بدهی
هزار شعر ز توصیف وصف تو لال است
مگر که بر قلمم خودت زبان بدهی
زلال آیه تطهیر میشود معنا
اگر عبای خودت را کمی تکان بدهی
تو آمدی که بشیر کلام حق باشی
پیام حکم خدا را به مؤمنان بدهی
تو برگزیده شدی خلق را کنی آگاه
تو آمدی که بگویی علی، ولی الله
سید رضا یعقوبی آل، مجری کارشناس این محفل شعر پر نور بعد از خوانده شدن این ابیان، میگوید که همه انبیاء آمدند که بگویند علی (ع)، ولی الله است و بعد به آیه سه سوره مائده، «اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی» که در روز عید غدیر بر پیامبر نازل شد ه است، اشاره میکند.
در ادامه علیرضا خاکساری با ذکر شریف یا علی، با خواندن این ابیات دلهای زائران بارگاه رضوی را از مدینه راهی نجف اشرف میکند:
شخصیتی ستوده و برجسته مصطفی
معنا دهد به واژهی وارسته مصطفی
او تا سپیده دم همه شب سر به سجده داشت
الگوی ناب، بندهی شایسته مصطفی
بالذات عقل کامل و بالفطره عالم است
کاری نکرده است ندانسته مصطفی
تا حسن عاقبت به همه ارمغان دهد
با جان و مال خویش کمر بسته مصطفی
مرد جهاد بود که طائف به چشم دید
با ابروی شکسته نشد خسته مصطفی
شور و شکوه و روح اذان است و میدهد
حیثیتی به گنبد و گلدسته مصطفی
نفرین نکرد امت خود را رسول مهر
سرشار از محبت پیوسته مصطفی
بیش از علی که عاشق زهرای اطهر است
باشد به عشق فاطمه وابسته مصطفی
هست علی است بسته به هستی فاطمه
هستی فاطمه همه از هست مصطفی
بالا گرفت بین تمامی دستها
دست امام فاطمه را دست مصطفی
وقتی دهد برات مدینه خدا کند
باشم میان جملهی فهرست مصطفی
هستیم بر ارادت خود پایبندتر
هدیه به محضرش صلواتی بلندتر
در زمرهی بشر نه همانا پدیده است
او را خدا برای خودش برگزیده است
خورشید هم به یاد ندارد طلوع وی
چرخ و فلک شبیه محمد ندیده است
او را نخست قبل ظهور ستارهها
با دست خویش حضرت حق آفریده است
پایان شام زنده به گوری دختران
در ظل آفتاب هدایت دمیده است
دستش میان سفرهی ما نان گذاشته
همواره بانی نعمات عدیده است
از آسمان به سمت زمین میکند شتاب
باران برای بوسه به پایش رسیده است
بی مرتضی تمامی ابیات ابتر اند
ذکر علی به داد قصیده رسیده است
با این که هست جشن رسول خدا، ولی
خشنودی پیمبر و زهرا بگو علی
با اتمام این ابیات ذکر یا علی (ع) است که در رواق حصرت امام طنینانداز میشود.
مجری برنامه نیز در ادامه با خواندن این ابیات از غلامرضا سازگار به مدح امام صادق (ع) پرداخت:
از تو دل دریای نور دائم است
جملههای مجلسی پر گوهر است
ابن شهر آشوبها از شهر توست
گوهر بحر العلوم از بهر توست
در قیاس علم تو شاخه گلی است
کیست آن گل، شیخ حر عاملی است
با دمت روح خدا میپروری.
چون خمینی مقتدا میپروری
با این مقدمه رحیمی عنبران با خواندن این ابیات یاد پیغمبر نور و رحمت را گرامی داشت:
بگو نقاب ببندد به چهره پسرش
که چشم شور پر است اى حلیمه دور و برش
امانت است محمد به دست تو نکند
که طفل آمنه را چشم بد زند نظرش
همانکه آمده تا شرح آسمان بدهد
که داده بود خداوند پیش از این خبرش
پیمبرى که یتیم است و باز از سر مهر
گرفت جمله ایتام را به زیر پرش
پیمبرى که پیامى نداشت غیر از صلح
اگرچه غرق به خون شد ز پاى تا به سرش
میان آن همه نامهربانی مردم
کسى نبود کنارش به غیر همسفرش
میان آن همه نامهربانى مردم
به پاسدارى جانش خدیجه شد سپرش
چقدر گرم و صمیمى چه روشن و گیرا
چنانکه چشمه احسان نگاه پر اثرش
نبوده هیچ کریمى چنان رسول الله
خوشا به آنکه بیفتد به سمت او گذرش
کسى که عدل على را علم به عالم کرد
کسى که حضرت زهراست پاره جگرش
پیمبری که پیرهنش عطر استجابت داشت
کسی که دفتر وحی است شرح مختصرش
به خاک پاى نبی استلام باید کرد
به صبح ساحت سبزش سلام باید کرد
در ادامه یعقوبی آل، مجری کارشناس برنامه با خواندن اشعاری از سرودههایش در وصف حال و هوای حرم رضوی را برای زائران خواند:
مقرب باش با قلبی به غربت آشنا اینجا
که سازد این «نشان»، «از بی نشانها» کیمیا اینجا
مبادای دل دمی دست از دخیل آه برداری
گره وا میکند از کار ما ذکر رضا اینجا
به باب الکاظم و باب الجوادش کاظمینی شو
به باب الهادیش راهی بجو تا سامرا اینجا
قدم بردار در طوف حریمش تا به دست آری
مقامی فوق زوار شهید کربلا اینجا
و با خواندن این ابیات از رحیمی عنبران خواست که اشعارش را با ردیف اینجا که در همین حال و هوا و پاسداشت حریم خانه و خانواده بود برای زائران ملک پاسبان رضوی بخواند تا این اشعار را زائران به سوغات به دیار خود ببرند.
حجتالاسلام مقدم نیز در ادامه با اشاره به سالروز ازدواج پیامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س) رباعی را به پیشگاه ام المومنین تقدیم کرد:
او سجده به پیش غیر معبود نکرد
در راه خدا کسی چو او جود نکرد
در راه نبی گذشت از دنیایش
مانند خدیجه هیچکس سود نکرد
این شاعر مشهدی در ادامه با خواندن اشعاری در وصف پیامبر خاتم (ع) سیل صلوات را در این گوشه از بهشت رضوی جاری کرد:
برس به داد دلم، گشتهام خراب، محمد
بریز در قدح خالی ام شراب، محمد
فدای نازکی طبع و شیوهی سکناتت
نمیرسد به زلالی خُلقت آب، محمد
همیشه گرم گرفتی به نوکران و ضعیفان
نمیرسد به قد لطفت آفتاب، محمد
تمام آدم و عالم، اسیر حسن جمالت
برات جامه دریدست ماهتاب، محمد
گل احتیاج ندارد به بوی مشک و گلابی
زدی به خود که معطر شود گلاب، محمد
به روز حشر شفاعت کنی چنانکه فتَرضی
در آن شلوغی محشر مرا بیاب محمد
علیست جان محمد به حکم «اَنفُسَنا»، پس
عجیب نیست بگویم» ابوتراب محمد»
به روی کفّهی میزان به روز حشر نباشد
گرانتر از صلوات شما ثواب، محمد
مقدم در ادامه اشعاری را در وصف مقام حضرت امیرالمومنین علی (ع) خواند و شوری علوی به پا کرد.
اطاعتی نیز در پایان این برنامه با خواندن ابیاتی در وصف حضرت علی ابن ابی طالب (ع) مستمعین حاضر در رواق را به شور و هیجان آورد:
تسبیح شیعه ذکر گوهربار حیدر است
روح نماز دیدن رخسار حیدر است
صدیق اکبری که شنیدی فقط علی است
پس این لقب همیشه سزاوار حیدر است
ما بی علی بهشت خدا را نخواستیم
اصلا بهشت دیدن رخسار حیدر است
دنیا ندیده عدل علی را پس از علی.
اما میآید آن نگار که تکرار حیدر است
سپس این محفل پر نور و برکت با ذکر دعا و ختم صلوات توسط حجت الاسلام مقدم به پایان رسید.