به گزارش شهرآرانیوز پشت قرآن جهیزیه نصرت برازنده به قلم محمود افشار آمده بود ۱۶ مهر ۱۳۰۴. تاریخ تولد ایرج افشار. کودکی که خواه ناخواه متولد خانهای فرهنگ دوست و اهل ادب بود. دکتر محمود افشار که شصت سال از عمرش را وقف فرهنگ و تاریخ ایرانی کرد و با تأسیس مجله آینده، با بزرگان فرهنگ زمانه اش آمد و شد داشت، از جمله دانش آموختگان فرنگ رفتهای بود که در دهه ۲۰ میلادی از مراجع کسانی بود که در زمینه تاریخ دیپلماسی ایران تحقیق میکردند. ایــرج نیز کودکیاش را در خانهای سپری کرد که روزها او را روانه مدرسه و فضای آموزش میکردند و عصرها میزبان افرادی بودند که هر کدام در زمینه مطبوعات و دانشگاه چهرهای برجسته به شمار میآمدند.
به این ترتیب ایرج افشار با الگو از پدری وطن دوست و حافظ فرهنگ ایرانی، رشد میکرد. در خانواده افشار، تحصیل و رشد و مطالعه یک اصل انکارناپذیر بود که حتی مادرش نیز از این قاعده مستثنی نبود: «مادرم سیزده ساله بود که به عقد پدرم درآمد و از یزد به تهران آورده شد. پدرم به او تکلیف کرده بود که به تکمیل سواد و حسن خط بپردازد. همه روزه میبایست مقداری مشق بنویسد و مقداری فرانسه بخواند خطش پیشرفت میکند.
نمونه نوشته او کتاب تألیف محمدامین رسول زاده است که پدرم خواسته بود از روی نسخهای نوشته شود.» ایرج افشار نیز از نوزده سالگی به عنوان مدیر داخلی در مجله پدرش، «آینده»، مشغول به کار شد و در بیست ویک سالگی پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته ادبیات، برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه تهران وارد شد و هم زمان با دیگر نشریات از جمله «جهان نو» همکاری کرد. پاتوق هفتگی ایرج افشار در دهه ۲۰، محافل اهل قلم و نشریات بودند، اما سال ۱۳۳۰ با انتصاب به سمت کتابدار در کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران، سمت و سوی زندگی اش بیش از پیش با کتاب گره خورد، به طوری که زمینه برای حضور در دورههای آموزشی کتابداری در پاریس فراهم آمد.
پس از آن در سال ۱۳۴۰، با ریاست کتابخانه دانشسرای عالی و کمی بعد مدیریت کتابخانه ملی، شعبه ایران شناسی را تأسیس و سنگ بنای کتاب شناسی ایران را پی ریزی کرد. ریاست مرکز تحقیقات کتاب شناسی دانشگاه تهران نیز فرصت دیگری برای فهرست نگاری مجموعه کتابهای چاپی فارسی دانشگاه هاوارد را برای او مهیا کرد. افشار که در دهه ۴۰ بیش از ۶۶ جلد کتاب را به انتشار رساند، نظارت بر نشر دهها کتاب و نگارش مقدمه بر ۱۲۰ اثر به علاوه تدریس نسخههای خطی را در آن ایام به کارنامه درخشان خود اضافه کرد.
ایرج افشار از دهه ۴۰ تا آخرین روز زندگی اش، هر گونه مسئولیتی که برعهده گرفت از حوزه فرهنگ و دانشگاه خارج نبود و کاری به سیاست نداشت. اشتیاق او به ایران شناسی و حفظ نسخ خطی، به نگارش و تصحیح و گردآوری بیش از ۳۵۰ عنوان کتاب و مقاله منجر شد که شرح آنها در این مقال نمیگنجد، اما تاریخ معاصر ایران در حوزه ایران شناسی و دانشگاه، کمتر چهرهای را به یاد میآورد که در ۸۵ سال زندگی، هرگز در زمینه تخصصی خود آرام و قرار نگیرد و عاشقانه در زمینه حفظ آثار ادبی و تاریخی تلاش کند.
پس از درگذشت ایرج افشار، حداد عادل در یادداشتی به ماجرای دیدار رهبر معظم انقلاب با زنده یاد افشار اشاره کرد. در این یادداشت آمده است: «سال گذشته مطلع شدیم که آقا حدود ۹ ماه قبل از درگذشت ایرج افشار، ملاقاتی با آن مرحوم داشته اند که به پیشنهاد خود آقا بوده است. ایشان یادداشتی برای آقای افشار فرستاده بودند که من مایلم شما را ملاقات کنم و وی هم قبول کرده بود.
آقا در دیدار با آقای افشار به ایشان گفته بودند: «من از دورانی که شما سردبیر مجله سخن بودید، مقالات و نوشتههای شما را میخواندم تا بعد در مجله راهنمای کتاب و... من از نثر فارسی شما خوشم میآید، چون خون دار و جان دار است و نثر دلپذیر و درست و دلنشینی مینویسد.» یعنی یکی از جهاتی که ایشان به آقای افشار احترام میگذاشتند، قدرت قلم او بود.»
دکتر ایرج افشار کتابخانه شخصی اش را که مجموعه غنی و تخصصی به ویژه در حوزه کتاب شناسی و ایران شناسی بالغ بر ۳۰ هزار فقره خطی و چاپی است، به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی اهدا کرده است. عنایت ا... مجیدی (پژوهشگر)، اقدام افشار در اهدای گنجینه شخصی اش به دایرةالمعارف بزرگ اسلامی را «حادثه قرن» نامیده و میگوید: از آن تاریخ، کتابخانه مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، بیش از گذشته محل توجه و اعتماد برخی از خاندان فرهنگی واقع شد. استاد فقید در حقیقت با سپردن مجموعه خود به مرکز، تردیدی را که احیانا در نظر برخی از خاندان در اهدای مجموعه خود به این نهاد وجود داشت، از میان برداشت. ادامه راه او کاری مطمئن و دلپسند تلقی شد.