چه تفریحاتی در هتل پرسپولیس شیراز منتظر شماست؟ تعداد موزه‌های کشور به ۱۰۰۰ مورد افزایش می‌یابد؟ مسیرهای دسترسی به هتل زندیه شیراز چه بخوریم تا کم‌حافظه نشویم؟ معرفی تصفیه آسا، نمایندگی دستگاه تصفیه آب در اصفهان درباره خطرات استفاده از تلفن همراه برای زنگ بیدارباش جریمه ایجاد آلودگی صوتی چقدر است؟ هشدار سازمان غذا و دارو در خصوص واکسن Prevenar ۲۰ | این واکسن در ایران قاچاق است کادر درمان در آستانه فرسودگی | سلامت مردم در خطر است بلیت پرواز عتبات عالیات گران نشد| نرخ بلیت رفت و برگشت به نجف ۱۴ میلیون تومان دریافت تأییدیه سلامت روان شرط صدور پروانه اشتغال روان‌شناسان است پیش بینی هواشناسی بندرعباس امروز (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) | تداوم ناپایداری‌های جوی و دریایی تا اواسط هفته دانشگاهیان فردا (۱۵ بهمن ۱۴۰۳) با آرمان‌های بنیان‌گذار انقلاب اسلامی تجدید میثاق می‌کنند حس امنیت در کودکان چگونه آسیب می‌بیند؟ | لحظه‌های امن دنیای کودکانه آیا کودکان هم دچار پوکی استخوان می‌شوند؟ اعضای جوان سبزواری ۷ زندگی را نجات داد (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) دختر نوجوان مرگ مغزی در مشهد به ۶ بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) ایران موفق به تولید دارو‌های سل‌تراپی و ژن‌درمانی شد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (یکشنبه، ۱۴ بهمن ۱۴۰۳) | افزایش آلاینده‌ها در شهر‌های بزرگ و صنعتی قاچاقچی مواد مخدر در دامداری به دام افتاد متناسب‌سازی حقوق هیچ‌کدام از سه گروه بازنشستگان کشوری، لشکری و تأمین‌اجتماعی کامل انجام نشده است (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) صدور بیش از ۳۳ هزار اخطاریه سدمعبر برای اصناف در مشهد طی ۱۰ماهه نخست ۱۴۰۳ | شهرداری مکلف به رفع سدمعبر است دادخواهی ۴۰۲ شهروند ایرانی از ۲ حادثه تروریستی در حرم شاهچراغ (ع) وزیر آموزش و پرورش: نظر آموزش و پرورش درباره تأثیر معدل در کنکور نادیده گرفته شد بخشنامه جدید تأمین اجتماعی درباره بازرسی از کارگاه‌ها منتشر شد (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) رجزخوانی در فضای مجازی، انگیزه جنایت هولناک در مشهد شد کمک طرح فراموش‌شده داوینچی به کشف تونل‌های زیرزمینی ایتالیا پرداخت معوقات حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی معطل پول! علت طعم فلز در دهان چیست؟ کدام استان‌های کشور امروز بارانی است؟ (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) تسکین دردهای مزمن مفصلی با مکمل طبیعی ایرانی برای اولین بار در کشور
سرخط خبرها

کاملا قرینه و تا ابد زیبا

  • کد خبر: ۱۸۸۰۴۶
  • ۱۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۰
کاملا قرینه و تا ابد زیبا
واقعا آدم چرا باید برود، حتی بدون درد و خون ریزی، یک کاری کند که دیگر تا آخر عمر آرایش داشته باشد؟ ترسناک نیست؟

یکی از سرگرمی‌های من خواندن دفترچه‌های تبلیغاتی‌ای است که هر چند وقت یک بار چند تا از آن‌ها را می‌اندازند توی حیاط خانه ها. دیشب هم که از راه رسیدم یکی اش را برداشتم با خودم آوردم تو  و در فاصله جوش آمدن آب برای اینکه یکی از این سوپ‌های آماده  را بریزم توش و تا خیس خوردن تربچه‌ها و جعفری‌ها توی آب خنک، شروع کردم به ورق زدن و خواندنش. راستش هر چه بیشتر خواندم و ورق زدم بیشتر شک کردم. شک کردم که ما غیرعادی هستیم یا بقیه؟ ما یک چیزی مان می‌شود یا بقیه؟ ما هم نه، چرا از طرف خودم حرف نمی‌زنم؟ من یک چیزی ام می‌شود یا بقیه؟

موقعیت‌هایی هست که آدم را وادار به این سؤال می‌کند. یکی اش وقتی است که به موقع و سر همان ساعتی که قرار بوده جایی باشی، آنجا باشی. یکی اش وقتی است که چراغ عابر قرمز است، هیچ ماشینی، اما در رفت وآمد نیست، ولی تو هم از خیابان رد نمی‌شوی و همین طوری مثل تیر چراغ برق ایستاد ه‌ای تا چراغ سبز شود. یکی اش وقتی است که سریال‌های ملودرام تلویزیون را تماشا می‌کنی.

یکی اش وقتی است که برای یارانه ثبت نام نمی‌کنی و یکی اش وقتی است که همین دفترچه‌های تبلیغاتی را می‌خوانی: «جدیدترین و طبیعی‌ترین روش هاشور و قرینه سازی ابرو. انواع مش و لایت در توناژ‌های فوق تصور: فیروزه ای، فسفری، لجنی، پرتقالی، یخی، جیغ و مات. محوکردن ابرو و قرینه سازی، فروش مو‌های طبیعی: کیلویی، دسته ای، شاخه ای. لاک ناخن دائمی با حفظ کیفیت، صاف کردن دائمی مو. میکاپ کودکان همراه با آموزش. خدمات مژه. خط چشم دائم، خط لب دائم، آرایش دائم بدون درد و خون ریزی.»

واقعا آدم چرا باید برود، حتی بدون درد و خون ریزی، یک کاری کند که دیگر تا آخر عمر آرایش داشته باشد؟ ترسناک نیست؟ صبح بیدار می‌شوی، چشم هایت پف دارد و موهایت انگار در رطوبتِ ۹۸ درصد بوده اند توی هم پیچیده و گره خورده و دهانت بوی باکتری می‌دهد، ولی آرایش داری. حتی توی فیلم‌ها هم این طوری نیست. از پله افتادی. نازک نی پای راستت ترک برداشته یا بدتر از آن رباط پای چپت پاره شده، توی گچی، با چوب زیر بغل و رنگ به رو نداری، ولی آرایش داری.

داری چک نقد می‌کنی، از تره بار می‌آیی و آرایش داری. داری به دخترت نگاه می‌کنی و دلت می‌خواهد بهش بگویی که وقتی این قدر خودش است چه قدر دوستش داری یا برعکس بهش بگویی «چرا این کار را با خودت می‌کنی؟ تو که خوبی»، ولی آرایش داری و ابروهایت را به روشِ محوکردن یا هاشور یا یک روش عجیب دیگر برای همیشه قرینه کرده اند. ترسناک نیست؟ اصلا خود «برای همیشه قرینه بودن» ترسناک
نیست؟ غیر طبیعی نیست؟ شاید هم همین الان کسانی دارند می‌پرسند «خب چه اش است؟ این‌ها که خوب است».

نمی‌دانم. این را می‌دانم که یکی از غیرقرینه‌ترین صورت‌های ممکن را دارم و این را می‌دانم که مثل خیلی‌ها از چیز‌هایی در ظاهرم ناراضی ام، ولی این را هم می‌دانم که هیچ وقت خودم را دست هیچ کدام از این روش‌های بدون درد و خون ریزی که در کارِ تولید آدم‌های کاملا قرینه و تا ابد زیبا هستند نخواهم داد. شاید اشتباهی ام. شاید ما اشتباهی هستیم. هر چه بیشتر دور و برم را نگاه می‌کنم بیشتر شک می‌کنم. شک می‌کنم که من مشکل دارم یا بقیه؟ موقعیت‌هایی هست که آدم را وادار به این سؤال می‌کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->