«کافه بازی»، «کافه علم» و «کافه کارآفرینی» ویژه دختران مشهدی احداث می‌شود شهردار مشهد: بوستان‌های «بهشت» و «آفتاب» ویژه بانوان به زودی به بهره‌برداری می‌رسد مبدا تعیین مسافت شهر مشهد از سایر شهر‌ها کجاست؟ چهارمین کنفرانس بین‌المللی برنامه‌ریزی و مدیریت شهری در مشهد مقدس برگزار می‌شود نشان مشهدالرضا(ع) باعث رونق فعالیت‌های مردمی و جهادی می‌شود لزوم معرفی مشهد به عنوان دومین کلانشهر مذهبی دنیا روزشماری وقایع انقلاب اسلامی در مشهد، از اول تا چهارم دی‌ماه ۱۳۵۷ (بخش اول) | بیمارستان شاه‌رضا، پایگاه انقلاب مشهد آغاز هفته ملی مشهد با اجرای برنامه‌های ویژه فرهنگی، هنری و گردشگری جذب ۲۱ بانوی آتش‌نشان در مشهد ابلاغ برنامه‌های استقبال از بهار ۱۴۰۴ در مشهد از نیمه دی‌ماه هوای کلانشهر مشهد، همچنان آلوده است (۲ دی ۱۴۰۳) ناصحی: رویداد نشان مشهد الرضا(ع) باید در سطح ملی و بین المللی دیده شود نشان مشهد الرضا(ع)؛ فرصتی برای آشنایی نسل آینده با چهره‌های تاثیرگذار اقتصادی مشهد برگزاری اولین نشست کارگروه زیارت شورای عالی استان‌های کشور اختصاص ۱۳۰ تاکسی ون به تاکسیرانی مشهد (۲۸ اذر ۱۴۰۳) یادگارهای کوهسنگی مشهد در دل سازه‌های شهر حل اختلاف میان وزارت کشور و ایران‌خودرو بر سر ۹۰ تاکسی ون شهرداری مشهد بررسی مشکلات ساخت‌وساز‌های غیرمجاز در محلات حاشیه شهر مشهد | لنگرانداختن بسازوبفروش‌ها در بولوار توس آغاز اولین روز زمستان در مشهد با آلودگی هوا سرپرست شرکت بهره‌برداری قطارشهری مشهد منصوب شد (یکم دی ۱۴۰۳) امضای تفاهم‌نامه ٢ هزار میلیارد تومانی برای سامان‌دهی محور‌های ورودی مشهد مقدس
سرخط خبرها

همدردی مشهدی‌ها در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه

  • کد خبر: ۱۸۹۶۹۹
  • ۲۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۹
همدردی مشهدی‌ها در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه
روایتی از همدردی مردم مشهد با مردم غزه به دلیل جنایت‌هایی که علیه آنان در جریان است را می‌خوانید.

شهامت - جاوید | شهرآرانیوز؛ می‌گویند بین خواندن یا نخواندن، دیدن یا ندیدن و شنیدن یا نشنیدن خبر‌های فلسطین سرگردان مانده اند. از یک سو، قلب هایشان برای گنجاندن این حجم از اندوه جا ندارد و از سوی دیگر، آرامش را به قیمت چشم بستن روی واقعیت‌ها نمی‌خواهند. قصه این روز‌های غزه به روضه‌ می‌ماند که دانستن جزئیاتش کار هر کسی نیست.

گفتن از آشوبی که در دل‌ها به پا کرده است نیز همین طور. سوای آن‌هایی که با انتشار خبر بمباران بیمارستان غزه، آسمان دلشان تمام ابری شده بود و حاضر نشدند غمشان را با ما به اشتراک بگذارند، حرف‌های دیگران را هم کوتاه و با جمله‌های بریده دریافت کردیم. قسمت عجیب ماجرا، بارقه‌هایی امیدی بود که در میانه بغض همشهریانمان حس کردیم؛ امید به برچیده شدن بساط ظلمی هفتادوچندساله و پایان عمر رژیمی که نفس هایش به شماره افتاده است.

آماده اعزام

سعید سرباز
کارشناس فوریت‌های پزشکی

بمباران بیمارستان؟! برایم باورنکردنی بود. دیشب از طریق شبکه‌های اجتماعی متوجه ماجرا شدم. آن لحظه‌ای که خبر را خواندم، حال بدی پیدا کردم و وقتی عکس هایش را دیدم، حالم بدتر شد. برای من و همکارانم که جزو کادر درمان هستیم و دغدغه مان خوب کردن حال بیماران است، اینکه بشنویم و ببینیم بیمارستانی بمباران شده است و بچه‌ها و آدم‌های بی پناه و مریض احوال کشته شده اند، ناراحت کننده است. نه، خوب نگفتم. بخوانید خیلی خیلی ناراحت کننده است.

صبح که آمده بودم سر شیفت، با همکارانم درباره همین قضیه داشتیم صحبت می‌کردیم. آخر می‌دانید، یک وقت می‌شنوی منطقه‌ای نظامی هدف حمله قرار می‌گیرد، این برایت طبیعی است، اما بیمارستان که دیگر جای نظامی نیست، منطقه امن است. اگر بیمارستان امنیت نداشته باشد، پس مردم به کجا پناه ببرند؟

فکرکردن به این‌ها دردآور است. شنیدم که وزیر بهداشت کشورمان برای اعزام داوطلبانه کادر درمان از ایران به غزه اعلام آمادگی کرده است. اگر موقعیتش فراهم بشود و فراخوانی داده شود، چه از سوی وزارتخانه، چه دانشگاه علوم پزشکی مشهد، حتما داوطلب می‌شوم و برای کمک می‌روم. کار نظامی که از من ساخته نیست، اما امدادرسانی به مجروحان را که‌ می‌توانم. نگران؟! نه، نگران هیچ چیز نیستم. به اینکه آنجا چه بشود و چه اتفاقی برایم بیفتد هم فکر نمی‌کنم. از روی تعهد انسانی حاضرم هر کاری از دستم برمی آید، انجام بدهم.

تلخ‌تر از تلخ

آتش‌پاد دوم محمدجواد قائمی
آتش‌نشان پیشکسوت

سی سال در سازمان آتش نشانی خدمت کردم. در این مدت، کم ندیدم صحنه‌های ناگوار، تلخ و ناراحت کننده را. بااین حال، درک جنایت رژیم صهیونیستی در قبال مردم بی دفاع غزه برایم هضم نشدنی است. خبر بمباران بیمارستان را که شنیدم و تصاویرش را که دیدم، بی اختیار گریه می‌کردم. از میان انبوه خبر‌های غزه و جزئیاتی که لحظه به لحظه دارد منتشر می‌شود، بیایید فقط چند تا را با هم مرور کنیم. اینکه بعد از آب و غذا، حالا کفن هم برای خاک سپاری این مردم مظلوم کم آمده است.

اینکه صفحه ارتش رژیم صهیونیستی به عربی نوشته است که به دلیل کمبود تجهیزات پزشکی، بیمارستان را بمباران کردیم تا مرگ آسانی را به آن‌ها هدیه داده باشیم!  اینکه وال استریت ژورنال اعلام کرده است بمبی که با آن بیمارستان معمدانی هدف حمله قرار گرفت، ساخت کشور آمریکا بوده است. با وجود اینکه مختصات بیمارستان از سوی فلسطینی‌ها به صلیب سرخ جهانی داده شده بود تا زخمی‌ها از حمله در امان بمانند، اما نتیجه، برعکس شد.

از من می‌شنوید، رژیم صهیونیستی با جنایت اخیرش، حکم نابودی و مرگ خودش به دست مسلمانان منطقه را امضا زد. نه فقط رژیم صهیونیستی، بلکه همه شریک هایش تاوان حمایتشان را پس می‌دهند.
دیروز در پویش آمادگی برای حضور در غزه و کمک رسانی به مردم مظلوم شرکت کردم. منتظر فراهم شدن شرایط اعزام می‌مانم.

نیمه روشن ماجرا

حسن میرزایی
موتورساز

کانال‌های خبری را بالا و پایین می‌کردم که متوجه حمله به بیمارستان معمدانی شدم. برایم قضیه روشن است که چرا رژیم صهیونیستی مرتکب چنین جنایتی شده است. هر وقت در میدان کم می‌آورد، به شیوه‌های ناجوانمردانه دست می‌زند. شهادت حاج قاسم و ابومهدی هم درست بعد از ناکامی داعش به عنوان دست پروده رژیم صهیونستی و آمریکا اتفاق افتاد.

این بار برای به زانو درآوردن نیرو‌های مقاومت فلسطینی، به بمباران مردم بی دفاع غزه و مناطق غیرنظامی روی آورده اند. دقت کرده اید که با گذشت چندین روز از ادعای اولیه صهیونیست‌ها برای حمله زمینی به غزه، هنوز حمله نکرده اند؟ چون فهمیده اند شروع جنگ زمینی یعنی ورود به قتلگاه. رژیم صهیونستی تا همین لحظه هم بازنده جنگ است، چون نه فقط سرزمین‌های اشغالی، بلکه دیگر هیچ جای دنیا برای شهروندان این کشور جعلی، امن نیست. خبر‌های حمله به اتباع و سفارتخانه‌های این رژیم را خوانده اید حتما.

دلیل دیگر بازنده بودنش این است که خوی وحشیگری و رفتار غیرقابل دفاع رژیم صهیونیستی جلو چشم دنیا قرار گرفته و خاطره جنایت‌های صبرا و شتیلا، جنگ ۳۳ روزه و... برای دنیا یادآوری شده است. امروز نه فقط کشور‌های اسلامی، بلکه همه آزاده‌های دنیا برابر رژیم صهیونیستی و حامیان دروغین صلح و آزادی ایستاده اند. به بیان دیگر، انسانیت رو به روی وحشیگری مدرن قرار دارد و این‌ها مقدمه فرج است، ان شاءا....

نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم

محمدعلی کاردان
پاکبان

در محله‌ای زندگی می‌کنم که به آن حاشیه شهر می‌گویند. هفت سال است با بچه‌های یتیم و کودکان بی بضاعت محله دم خور هستم و از همه توان حداقلی ام برای شادکردنشان استفاده می‌کنم. این‌ها را نگفتم که خودی نشان داده باشم. خدا بهتر می‌داند که راست می‌گویم. گفتم تا بدانید دیدن حس وابستگی این بچه‌ها به کسی مثل من، با دلم کاری کرده است که حال وروز بچه‌های مظلوم غزه و غمشان را خیلی خوب می‌فهمم. امروز حین رفت وروب وقتی چشمم به عکس یکی از روزنامه‌ها افتاد و کودک فلسطینی شهیدشده را دیدم، قلبم آتش گرفت انگار. دیشب هم دوستم کلیپی را برایم فرستاد که یک مادر فلسطینی شهید شده بود و بچه اش داشت او را نگاه می‌کرد.

اصلا گیریم این بچه‌ها از کشوری دیگر باشند، با زبانی دیگر، اصلا از سیاره‌ای دیگر؛ خوب است؟ گناه دارند به قرآن. پناهشان کجاست؟ به قول امام حسین (ع) اگر دین ندارید، دست کم آزاده باشید. همه حرف من همین است. کاش می‌توانستم برایشان کاری انجام بدهم؛ کاری غیر از دعاکردن صرف. حتما راهی هست. باید پیدایش کنم. به خدایی که همیشه با من است، قسم می‌خورم که اگر راهی برای رفتن به غزه وجود داشته باشد، می‌روم. اصرار شما بود، وگرنه دلم نمی‌خواست اسمم را بنویسید. ادعایی ندارم. من فقط یک رفتگر ساده ام، کسی که‌ نمی‌تواند نسبت به رنج هم نوعش بی تفاوت باشد.

خواب به چشمم نمی‌آید

نرگس سلمان رودمعجنی
خانه‌دار

یکی دو روز بیشتر نمانده است. قرار است برای بار دیگر مادر شوم. مثل همه دفعات گذشته سختی دارد، اما این دو هفته آخر بارداری ام مصادف شده است با دیدن رنج و سختی مردم فلسطین. مدام خودم را‌ می‌گذارم جای مادرانشان. بدون برق، بدون آب، با داشتن نوزاد و بچه‌های کوچک، چطور روز را شب می‌کنند؟ اگر بگویم ساعت ۱۰ یا ۱۲ شب است که از غصه آن‌ها خواب به چشمم نیامده است، دروغ نگفته ام.

توصیه‌های دکتر که از استرس پرهیزم می‌داد، فایده‌ای نداشته است. لحظه به لحظه تصویر آن مادران و کودکان جلو چشمم است.
فیلم‌های حمله به بیمارستان را هم دیدم. دلم طاقت نمی‌آورد. آن لحظه که پدری اعضای بدن فرزندش را داخل پلاستیک می‌گذاشت، وحشتناک بود. اشک هایم سرازیر بود. دخترم امروز قبل از اینکه برود مدرسه، پرسید: مامان مگه می‌شه آدما این قدر بدجنس باشن که این همه آدم بکشن؟

به عنوان یک مادر کاری از دستم برنمی آید به جز اینکه بچه هایم را با این جنایت کار آشنا کنم تا آن‌ها با بغض او بزرگ شوند. دعاکردن برای مردم بی پناه فلسطین هم کار هر دقیقه ام شده است. دعا می‌کنم به همین زودی رژیم صهیونیست نابود شود و مردم غزه آزاد شوند و در کشور خودشان آرام و آسوده زندگی کنند تا چشم هیچ مادر و کودکی گریان نباشد.

چه بسا گروه اندکی که گروه‌های بزرگی را شکست بدهند

حافظ مصطفی شکوری
امام‌جمعه مسجد اهل‌سنت جامع الفاروق اسماعیل‌آباد مشهد

این روز‌ها می‌بینیم که چقدر آدم بی گناه درحال قتل عام شدن هستند. ما شاهد یک جنایت جنگی از سوی صهیونیست کودک کش غاصب پلید هستیم که با چراغ سبز آمریکا و حمایت او و دولت‌های غربی، امروز ملت مظلوم غزه را به خون کشیده اند. همه شاهد بودید و دیدید. قسم به خداوند که دل انسان به درد می‌آید. امروز آمریکا و انگلیس همگی تجهیزات جنگی می‌برند که بیشتر بکشند و مردم را هدف آماج حملات خودشان قرار دهند.

اگر در آن شهر، هیچ انسانی نبود و فقط حیوانات زندگی می‌کردند و آنچه امروز رخ می‌دهد بلای جان حیوانات بود هم قلب ما را به درد می‌آورد. حتی اگر همه این مردم، لائیک و کافر بودند و امروز این طور وحشیانه هدف حمله قرار می‌گرفتند، قلب انسان به درد می‌آمد؛ چه برسد به انسان‌های مظلومی که ۷۵سال است در محاصره هستند و یک بار با مقابله به مثل از خودشان دفاع کرده اند. حالا همه دنیا علیه مردم مظلوم غزه و فلسطین بسیج شده اند.

ما منتظر بودیم واکنشی از کشور‌های اسلامی ببینیم. بله، چندتا از کشور‌های اسلامی بیانیه دادند، اما متن آن چه بود؟ «ما گروه حماس را به دلیل حمله به اسرائیل محکوم می‌کنیم.» سبحان ا...! چقدر رنج می‌برم از آن مسلمانانی که حماس را محکوم می‌کنند. امیدوارم از روی ناآگاهی باشد و اطلاعاتی دراین باره نداشته باشند. شما نمی‌دانید که هفتادوچند سال است این مردم، هدف تجاوز و تعدی رژیم غاصب قرار گرفته اند و یک بار از خودشان دفاع کرده اند؟

امروز تو به عنوان یک مسلمان می‌گویی که نباید حماس این حمله را انجام می‌داد؟! امروز تو حماس و مردم مظلوم فلسطین را محکوم می‌کنی؟! یکی از جوانان شهر غزه فیلمی از خودش منتشر کرد، درحالی که گریه می‌کرد و هم زمان بمب‌ها و موشک‌های رژیم صهیونیستی و آمریکایی مثل باران بر سر شهر می‌بارید. جوان می‌گفت: «به خدا قسم این گریه من به خاطر ترس نیست. گریه من از شمای مسلمانی است که ما را تنها گذاشتید. به خداوند قسم شما مسلمانان را‌ نمی‌بخشم.» این درد [بسیاری از]حکومت‌های اسلامی است. مطمئنم اگر آن‌ها غیرت ندارند، مردم غیرت دارند.

راه را برای ملت‌ها باز کنند؛ ملت‌ها آماده اند جانشان را فدا کنند. دل ما پر از افسوس و درد و غم است؛ اما بدانید و یقین داشته باشید، قسم به خالقی که ما را خلق کرده است، نصرت و پیروزی از آن این مردم مظلوم خواهد بود و این همان وعده و نصرت الهی است؛ «کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ (روم:۴۷)» یعنی خداوند بر خودش واجب کرده است که مؤمنان را پیروز کند. چه بسا گروه اندکی که گروه‌های بزرگی را شکست دهند. به یقین روزی را شاهد خواهیم بود که مسجدالاقصی را آزاد خواهیم کرد؛ ولی درد ما از [آن]حکومت [های]اسلامی است که نه تنها حمایت نکرده و تجهیزات نظامی برای آن ملت مظلوم نفرستاده اند، بلکه حتی دفاع آنان را محکوم کرده اند.

آیا فردا می‌توانند سرشان را نزد خدا و پیامبر بالا بگیرند؟ خطابم با آن دولت‌های اسلامی است که از حمایت دست برداشتند و‌ می‌گویم خداوند تخت و بخت را از ابرقدرت‌هایی مانند فرعون و نمرود گرفت و مطمئن باشید از شما هم خواهد گرفت. ما امیدواریم و دعا می‌کنیم خداوند رژیم غاصب صهیونیستی را نیست ونابود کند. خداوندا! حکومت‌ها و حکام خودفروخته را نیست و نابود و نصرت و پیروزی را نصیب مردم مظلوم غزه بگردان.

رژیم اشغالگر برگ برنده رسانه‌ای خود را از دست داد

حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی محمدآبادی
دبیر مجمع اسلامی حبل‌ا...

اتفاقی که شنبه ۱۵ مهر افتاد، ماجرایی نادر و بی سابقه در تاریخ مقاومت فلسطین بود؛ اینکه برای اولین بار جبهه مقاومت یک حمله را برعهده گرفت و برای هجوم به مواضع دشمن اشغالگر رأسا عمل کرد و ضربه سخت حیثیتی، اطلاعاتی و امنیتی به این رژیم تا دندان مسلح وارد کرده است و طبیعتا سران رژیم و حامیانشان و در رأس آن‌ها آمریکا نمی‌توانند این ضربه مهلک را تحمل کنند. همه پیش بینی‌ها حاکی از این بود که رژیم اشغالگر بخواهد حمله زمینی را به غزه شروع کند، ولی آن‌ها هم در یک بازی شطرنج پیچیده افتادند و شاید تبعات حمله زمینی را برای خودشان متصور نبودند، برای همین دست به انتحار زدند و بانی یک فاجعه انسانی در بیمارستان غزه شدند.

رخداد خوبی که از پس از آن جنایت شکل گرفت و ذهن مرا به خود مشغول کرد که‌ می‌تواند عامل امید این ماجرا باشد، حمایت جهانی مردم در کشور‌های اسلامی و غیراسلامی است. حمایتی از مردم مظلوم و جبهه مقاومت فلسطین و اعتراض و مخالفتی که مردم با زبان‌ها و دین‌های مختلف علیه این رژیم داشتند و به سفارتخانه‌های آن‌ها در کشور‌های مختلف حمله کردند. به نظر می‌رسد رژیم اشغالگر آن برگ برنده رسانه‌ای را در میدان واقعیت از دست داده است. در این فضا به نظر می‌رسد حرکت‌هایی که در مشهد و برخی شهر‌های دیگر انجام شد، اتفاقات خوبی بود.

من یادم نمی‌آید در ده دوازده سال گذشته که حضور جدی تری در صحنه داشتم، مردم نیمه شب و اول بامداد به خیابان بیایند، پناه ببرند به حرم آقا علی بن موسی الرضا (ع). همچنین مردم شهر‌های دیگر هم بیرون آمدند. این کمترین کار است، یعنی فریاد حمایت طلبی شما را شنیدیم. امیدواریم دوستان رسانه‌ای ما به ویژه رسانه‌های برون مرزی این غیرت و همیت و شوروشوق مردم مدافع فلسطین را به گوش مظلومان غزه برسانند که غیر از دعا باعث دل گرمی است. پویش‌های خودجوشی هم برای حضور و کمک به مردم ستم دیده راه افتاده است که هرکدام به نوبه خود می‌تواند سهمی در کاهش آلام مردم و اضمحلال رژیم صهیونیستی داشته باشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->