به گزارش شهرآرانیوز، شهر قم در ۱۷ سالگی او، نقطه آغاز تحول زندگیاش شد. ادامه تحصیل در حوزه علمیه، زمینهای برای مراوده با چهرههای اثرگذار دهه ۳۰ بود.
برای درس خواندن آمده بود، اما تلمذ در محضر استادانی، چون حضرت امام (ره)، علامه طباطبایی و آیت ا... مرعشی و همکلاسی با افرادی، چون حضرت آیتا... خامنهای، او را در مسیر آگاهی قرار داد و ترغیب به نشر اندیشههای اسلامی کرد.
از همانجا بود که با رهبر معظم انقلاب برای پیشبرد نهضت انقلاب اسلامی در تهران و مشهد مشغول به فعالیت علیه استکبار داخلی شد و در نخستین گام با تشکیل جمعیت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، درسهای امام (ره) را در میدان عمل اجرایی کرد.
هرچند این جمعیت با دستگیری آیتا... خامنهای و تعداد دیگری از اعضا با چالش و توقف همراه شد، اما مسیر آیتا... مهدوی کنی، به ناامیدی منحرف نمیشد.
اصرار او بر طرح دیدگاههای امام(ره) در موقعیتهای گوناگون، بارها عوامل حکومت پهلوی را برآشفت و محرومیتهای متعددی در زمینه تدریس و سخنرانی به او تحمیل کرد تا اینکه سال۵۳ به بوکان و سپس مهاباد تبعید و پس از بازگشت به تهران نیز تا سال ۵۵ در زندانهای ساواک محبوس شد.
پس از آزادی در دی سال ۵۷ مصادف با ملتهبترین ایام انقلاب اسلامی، با همراهی چهرههایی، چون شهید مطهری، آیتا... طالقانی، آیتا... هاشمی و شهید باهنر، شورای انقلاب اسلامی را با هدف سرنگونی رژیم شاهنشاهی تأسیس کرد.
در کتاب خاطرات آیتا... مهدوی کنی در این باره آمده است: «مسئله تشکیل شورای انقلاب در آن زمان چیز بسیار هراسناکی بود؛ البته خطرناک هم بود که در آن زمان تعدادی روحانی و غیر روحانی بهعنوان شورای انقلاب، یعنی انقلاب علیه دستگاه جمع بشوند و به منظور تأسیس دولت انقلاب، تشکیلاتی درست کنند...».
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ریاست جمهوری بنی صدر، بر کرسی وزارت نشست و پس از عزل بنیصدر برای وزارت در دولت شهید رجایی به مجلس معرفی شد.
در آن زمان، رهبر معظم انقلاب در دفاع از تصدی وزارت آیتا... مهدوی کنی به ایراد سخنرانی پرداخته بودند: «شروع می کنم از فرد برجسته این کابینه و وزنه و آبروی این کابینه و کابینه قبل و چهره درخشنده همیشه در سنگر یعنی آیتا... مهدوی کنی… شما وزارت کشور را از اول انقلاب تا امروز مطالعه کنید. آقای مهدوی بسیار وزیر کشور خوبی است و اگر در این کابینه باشند، وزن این کابینهاند؛ آبرو و افتخار این کابینه هستند و اگر من به جای برادر عزیزمان آقای باهنر بودم همین اصرار را میکردم که ایشان را نگهدارید.»
پس از آن نیز در دولت شهید رجایی مشغول به کار شد و اگر در ۸ شهریور ۶۰، به علت کسالت کمی دیرتر به ساختمان نخست وزیری نرسیده بود، نام او نیز در جمع شهدای این روز میآمد، اما تقدیر چنین رقم خورد تا از این ترور بیرحمانه مصون بماند و در ادامه مسیر خدمت به انقلاب در مناصب متعدد حکومتی، راه امام (ره) و آرمانهایش را ادامه دهد.
ارادتی که در ۱۴ خرداد ۹۳ با وجود کسالت جسمی او را به حضور در مراسم تجدید پیمان با امام (ره) وامیداشت. این آخرین ملاقات او با رهبر معظم انقلاب بود و پس از بازگشت، بر اثر عارضه قلبی به کما رفت و در ۲۹ مهرماه سال ۹۳ در سن هشتادوسهسالگی به دیدار حق شتافت.