پیش بینی قیمت دلار (پنجشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۴) پیش بینی قیمت طلا و سکه (پنجشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۴) یادی از احمد خیامی، پدر صنعت خودرو ایران هم‌زمان با سالروز درگذشتش | پدر «پیکان» سرنوشت نمایشگاه «به توان مردم»؛ نمادی از توان و ظرفیت بی‌نهایت مردم+فیلم اوپک‌پلاس با افزایش تولید نفت موافقت می‌کند | احتمال کاهش دوباره قیمت نفت اولین انتقال بین بانکی ایران و عمان به زودی اجرایی می‌شود توافق میان ایران و عمان برای ایجاد بانک مشترک و صدور کارت گردشگری آیا یارانه افزایش پیدا می‌کند؟ بنگاه‌داران مشهدی همچنان ناسازگار با قانون| کمتر از ۴۲ درصد از مشاوران املاک مشهد، عضو سامانه «کاتب» هستند زمان صدور پروانه ساختمان در مشهد به ۲۵ روز رسید افزایش دو برابری قیمت برنج ایرانی در یک سال مرکز آمار: کاهش ۰.۵ درصدی نرخ بیکاری در سال ۱۴۰۳ مشاوران املاک، رتبه‌بندی می‌شوند | طرح جدید سازمان ثبت اسناد برای سامان‌دهی بنگاه‌های معاملات ملکی بررسی قیمت امروز تلفن‌های همراه (۷ خرداد ۱۴۰۴) | شیائومی نوت ۱۴ کمتر از ۱۴ میلیون تومان واکنش سازمان هواپیمایی به ایرلاین بابک زنجانی شناسایی چهار واحد عرضه سیمان خارج از شبکه در سبزوار (۷ خرداد ۱۴۰۴) پرداخت فوق‌العاده خاص به کارکنان دولت در شورای نگهبان تأیید شد افزایش قیمت ران گوسفندی در مشهد | قیمت امروز گوشت قرمز و مرغ (۷ خرداد ۱۴۰۴) برگزاری سومین جلسه ستاد تنظیم بازار استان خراسان رضوی بورس به نفع کوچک‌تر‌ها تمام شد | گزارش وضعیت بازار سرمایه (۷ خرداد ۱۴۰۴) بررسی قیمت امروز خودرو‌های خارجی و مونتاژی (۷ خرداد ۱۴۰۴) | رشد ۸۰ میلیونی فیدلیتی بررسی قیمت امروز خودرو‌های داخلی (۷ خرداد ۱۴۰۴) | رشد یک تا ۲۵ میلیونی قیمت‌ها هشدار یک فعال اقتصادی: بهره‌وری حلقه مفقوده حکمرانی است قیمت امروز دلار، طلا، سکه و بیت کوین (۷ خرداد ۱۴۰۴) | آماده شدن دلار برای ورود به کانال جدید وزارت راه و شهرسازی گزارش «قانون جهش تولید مسکن» را تقدیم مجلس کرد | تخصیص ۷۸۰هزار واحد مسکونی به متقاضیان گمرک دستور فوری برای ترخیص کالا‌های خطرناک از بنادر را صادر کرد فرماندار مشهد: با مدیران متخلف در موضوع مصرف برق، برخورد تنبیهی صورت می‌گیرد برای نخستین بار؛ موافقت با حضور یک شرکت هوش مصنوعی در بورس رئیس انجمن بهره‌وری ایران در مشهد: توسعه بدون بهره‌وری، رؤیایی بی‌پایه است
سرخط خبرها

کنترل بازار!

  • کد خبر: ۱۹۲۹۰۸
  • ۱۵ آبان ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۳
کنترل بازار!
از خواب بیدار می‌شوید. احساس تشنگی می‌کنید. می‌روید در یخچال را باز می‌کنید. با اینکه تمام آب توی پارچ را می‌خورید، ولی باز هم تشنه اید.
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

از خواب بیدار می‌شوید. احساس تشنگی می‌کنید. می‌روید در یخچال را باز می‌کنید. با اینکه تمام آب توی پارچ را می‌خورید، ولی باز هم تشنه اید. سراغ شیر آشپزخانه می‌روید و در حالی که دارید از شیر هم آب می‌خورید زنگ خانه تان به صدا در‌ می‌آید.
- لطفا بیایید پایین، کارتان دارم.

حوصله ندارید لباس مخصوص بیرون بپوشید و برای همین ترجیح می‌دهید با همان زیرپوش آبی و زیرشلواری راه راه بروید بیرون. حتی، چون آن لنگه دیگر دمپایی خودتان را پیدا نمی‌کنید دمپایی همسرتان که فقط انگشت شست و کناری اش، داخلش جا می‌شود را می‌پوشید و می‌روید دم در.

چند نفر آقای کت و شلواری را دم در می‌بینید و بعد از «سلام و احوالپرسی و بفرمایید بالا دم در بده و نه! همینجا خوبه، مزاحمتون نمی‌شیم.» به شما یک کنترل می‌دهند و می‌گویند: این خدمت شما باشد.‌
می‌گویید: ممنون، تلویزیون ما کنترل دارد.‌
می‌گویند: این کنترل فرق می‌کند. این کنترل بازار است.

با تعجب می‌پرسید: کنترل بازار؟
جواب می‌دهند: بله، دیروز خودتان گفتید اگر کنترل بازار مرغ را به شما بسپارند خوب بلدید چه کار کنید.
بهت زده می‌گویید: نه من قبول نمی‌کنم.‌
می‌پرسند: مگر شما تشنه نیستید.‌
می‌گویید: بله خیلی تشنه ام. با اینکه همین چند لحظه پیش چند لیتر آب خوردم.

یکی از آن‌ها با لبخند می‌گوید: تشنگی شما از بین نرفته، چون شما تشنه خدمت هستید نه تشنه آب! حالا کنترل را بگیرید.
کنترل را تحویل می‌گیرید. به خانه برمی گردید و لباس و کفش مرتب می‌پوشید و می‌روید پشت شیشه مغازه مرغ فروشی سر کوچه خودتان.

تابلو قیمت مرغ را نگاه می‌کنید و بعد دکمه کم کردن کنترل بازار را فشار می‌دهید، اما کنترل کار نمی‌کند و قیمت سرجایش است. روی زمین می‌نشینید و کنترل را چند بار به زمین می‌کوبید و دوباره به سمت تابلو قیمت مرغ می‌گیرید. کنترل کار می‌کند، ولی به جای اینکه قیمت‌ها را کم کند زیاد می‌کند. چند بار دیگر هم دکمه کم کردن قیمت را می‌زنید، ولی هر بار که دکمه را فشار می‌دهید قیمت به جای پایین آمدن بیشتر بالا می‌رود. حتی وقتی کنترل را هم فشار نمی‌دهید قیمت‌های مرغ فروشی و حتی مغازه‌های اطراف بیشتر می‌شود.‌
می‌خواهید کنترل را محکم بکوبانید به زمین، ولی می‌بینید دوباره ماشینی که صبح در خانه آمده بود، جلو مغازه می‌ایستد.
داد می‌زنید و می‌گویید: من این کنترل را دوست ندارم.

آن‌ها هم می‌گویند: اتفاقا یک نفر دیگر هم گفت اگر کنترل بازار مرغ را به من بدهند، می‌دانم چه کار کنم. آمدیم کنترل را از شما بگیریم و بدهیم به او.
کنترل را به آن‌ها برمی گردانید و با خوشحالی به سمت خانه می‌دوید. حس می‌کنید دلتان برای کنترل تلویزیون خانه تنگ شده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->