شهرآرانیوز - اولیور هارت، یک مهندس ۳۶ ساله اهل بیرمنگام انگلیس میگوید: «من تجربه ترک اعتیاد الکل، سیگار و غذاهای ناسالم را داشتهام، اما نمیتوانم این کار را با گوشی هوشمندم انجام دهم. امکانپذیر نیست.»
براساس یک مطالعه جدید از دانشگاه سوری، الیور تنها یکی از میلیونها بزرگسال بریتانیایی است که میتوان آنها را بهعنوان «معتادان اینترنتی» طبقهبندی کرد؛ یعنی افرادی که آشکارا اعتراف میکنند با وجود تأثیرات منفی، زمان زیادی را صرف گشت و گذار آنلاین میکنند.
محققان با تحلیل استفادهی ۷۹۶ شرکتکننده اینترنت ادعا کردند که «طیف جدیدی از اعتیاد به اینترنت» را شناسایی کردهاند. این میزان از ۱۴.۸۶ درصد «کاربران گاه به گاه» که برای کارهای خاصی آنلاین میشوند و بدون معطلی از آن خارج میشوند تا رقم ۲۲.۳۶ درصد از «معتادان» واقعی متغیر است. در این بین ۲۱.۹۸ درصد وقتی به اینترنت متصل نیستند احساس ناراحتی یا اضطراب میکنند و ۱۷.۹۶ درصد از «معتادان انکارکننده» هم هستند که نشانههایی از رفتارهای اعتیادآور مانند ایجاد روابط جدید آنلاین و نادیده گرفتن مسئولیتهای زندگی واقعی را تجربه میکنند.
پس چه زمانی «کاربر گاه به گاه» به «معتاد» تبدیل میشود؟ این تصور که افراد معتاد اینترنتی روز خود را با کلیپهای خندهدار گربهها یا بحث در مورد فیلمها در شبکههای اجتماعی میگذرانند یک کلیشه قدیمی است. بسیاری از افراد میانسال، احساس میکنند که بیشتر استفاده آنها از گوشیهای هوشمند به دلیل انجام کارهای ضروری است.
برخی از کارشناسان میگویند که بحث در این مورد نسبت به گذشته تغییر کرده و برچسب «اعتیاد» برای استفاده مداوم از اینترنت دیگر مفید نیست. فیل رید، استاد روانشناسی دانشگاه سوانزی، میگوید: «میتوانیم استدلال کنیم که افراد زیادی با استفاده از اینترنت دچار مشکل میشوند، اما ما باید در استفاده از کلمه معتاد مراقب باشیم؛ چون اعتیاد با اثرات جسمی و روانی خاصی سنجیده میشود.»
معتادان هنگام تلاش برای ترک اعتیاد خود علائم فیزیکی مانند افزایش ضربان قلب و فشار خون را تجربه میکنند. آنها با گذشت زمان تحمل بیشتری پیدا میکنند، به این ترتیب آنها فقط برای رسیدن به همان هیجان قبل به مواد مخدر بیشتری نیاز دارند؛ و همچنین نشانههایی از آسیبرساندن به سایر جنبههای زندگی خود مانند کار، امور مالی و روابط دیده میشود. همه این علائم در بین افرادی که به داروهای آرامبخش مانند مواد افیونی اعتیاد دارند شایع است. اما هنوز شواهد کافی وجود ندارد که استفاده همیشگی از اینترنت همین اثرات را داشته باشد.».
اما شاید انگ اجتماعی، بسیاری از ما را متقاعد کرده باشد که استفاده از تلفن همراه خطرناکتر از آنچیزی است که گمان میکنیم. اندرو کی پرزیبلسکی، استاد رفتار انسانی و فناوری در دانشگاه آکسفورد، میگوید:
«تلفنها فقط ابزارهایی هستند که به ما کمک میکنند زندگی خود را داشته باشیم. گفتن اینکه ما به آنها معتاد هستیم مانند این است که بگوییم انسانها به آب تمیز یا سیستمهای حمل و نقل مؤثر معتاد هستند. بله ما به آنها نیاز داریم، اما ما معتاد نیستیم. در بدترین حالت، ما به آن وابسته هستیم. تفاوت زیادی بین وصلکردن تلفن همراه به سیستم صوتی خودرو برای گوشدادن به موسیقی و مثلاً اعتیاد به هروئین وجود دارد. ما میتوانیم روی استفاده از تلفن خود کنترل داشته باشیم در حالی که اجبارهای شیمیایی خارج از کنترل ما هستند.
جذابیت استفاده از اینترنت و به ویژه استفاده از رسانههای اجتماعی اغلب به توانایی فرضی آن در تولید "هورمونهای شادی" در بدن مانند دوپامین مربوط میشود. در سال ۲۰۱۷، معاون سابق فیسبوک، به واشنگتن پست گفته بود که رسانههای اجتماعی حلقههای بازخورد کوتاهمدت و مبتنی بر دوپامین را ایجاد میکنند، که به ادعای او نحوه عملکرد عادی جامعه را از بین میبرند.»
البته کارشناسان معتقدند علم در مورد «اعتیاد به دوپامین» نظر منطقی نمیدهد؛ چون دوپامین اعتیاد ایجاد نمیکند. این یک هورمون طبیعی است و عملکرد آن به یک سیگنال انگیزهدهنده شبیه است. این هورمون به شما میگوید اتفاق خوبی در شرف وقوع است؛ اما پدیده واقعی نیست. اگر مغز سیگنالهایی مانند دوپامین منتشر نمیکرد، نمیدانستیم که در اطراف ما چه میگذرد. این قضیه با مواد شیمیایی اعتیادآور مرتبط با الکل، نیکوتین و مواد افیونی یکسان نیست.
با این وجود، بسیاری از ما وقتی به مقدار طولانی در رسانههای اجتماعی وقت میگذرانیم یک تجربه احساسی داریم، در حالی که واقعاً باید کار مهمتری انجام دهیم، مانند پختن شام یا صحبتکردن با بچه هایمان. حتی اگر وقتگذراندن در رسانههای اجتماعی جنبه شیمیایی نداشته باشد، چنین رفتاری مطمئناً میتواند مانند یک اعتیاد باشد. این یک حقیقت واقعی است که افراد حتی زمانی که به بقیه زندگیشان آسیب میرسد ممکن است احساس وابستگی بیش از حد به تلفنهایشان کنند.
اما این مشکل گوشیهای همراه نیست، بلکه مشکل، سلامت شخصی است که از آن استفاده میکند. این شخص ممکن است مشکلات اساسی با افسردگی یا اضطراب داشته باشد. اینها مسائل مربوط به سلامت هستند که نیاز به درمان دارند و استفاده آنها از تلفن همراه تنها یکی از علائم آن است.
شاید تصور کردن خودمان به عنوان «معتادین به گوشیهای هوشمند» تنها راهی مناسب برای کنار گذاشتن مسئولیت رفتارهایمان باشد. اگر گوشیهای ما واقعاً آنقدر «اعتیادآور» هستند که صنعت فناوری تلاش میکند به آن باور کنیم، پس ما در مقابل جذابیت بیامان آنها عاجز هستیم. اما علم به سادگی این باور را تأیید نمیکند. شاید آسان نباشد که هر چند وقت یکبار گوشی همراه خود را کنار بگذارید، اما اساساً انتخاب با شماست.
مردم باید در این زمینه توانمند شوند. دفعه بعد که احساس کردید استفاده از تلفن شما از کنترل خارج شده، به سادگی از خود بپرسید: «آیا واقعاً میخواهم زندگی خود را اینگونه بگذرانم؟» اگر پاسخ منفی است، شما ابزارهایی برای کنترل عادت خود دارید. زیاد به این فکر نکنید که استفاده گهگاه از تلفن باعث افسردگی و اتلاف وقت و زندگی شما میشود؛ اما مواقع دیگر، فقط باید از سایت خرید آنلاین که چند ساعت است داخل آن میچرخید خارج شوید!»