به گزارش شهرآرانیوز، از اواسط دهه ۱۹۹۰ دو ایده «بومشناسی منظر شهری» و «بومشناسی شهری» پیرامون چگونگی طراحی و برنامهریزی پایدار منظرهای شهری مطرح شد. بومشناسی منظر بهعنوان پایهای علمی برای برنامهریزی، مدیریت، حفاظت و توسعه منظرهای پایدار شهری مطرح شده و رشتهای درحال تکامل و با تمرکز بر منظرها و منطقههای شهری است.
براساس گزارش معاهده منظر اروپا، منظرها و چشماندازها با بومشناسی شهری نیز ارتباط دارند. نظریه نوظهور بومشناسی منظر شهری، نشاندهنده رابطه میان برنامهریزی، معماری و بومشناسی منظر در بستر شهرها است.
شهرگرایی مبتنیبر منظر بومسازگار راهبردی در تجمیع ایدههای شهرسازی منظرگرا و بومشناسی منظر بوده و بیانکننده فرایندهای طبیعی و فرهنگی است.
برخی آمارها نشان میدهد که میزان آب مصرفی در فضای سبز شهری سهم قابلتوجهی از مصارف عمومی آب را به خود اختصاص میدهد. بهطوری که کارایی مصرف آب در این بخش کمتر از ۴۰ درصد گزارش شده است. ازطرفدیگر تخصیص منابع جدید برای آبیاری فضای سبز؛ بهویژه در مناطق خشک با مشکلات جدی روبهروست. البته آب اختصاص یافته برای آبیاری فضای سبز دارای ارزش زیادی است و باید بهصورت بهینه و با کارایی بالا استفاده شود و علاوهبر مدیریت بهرهوری آب، کاهش حجم آب مصرفی در فضای سبز نیز مطرح است.
در بحث مدیریت منابع آب در شهرها رویکردهای متفاوتی مطرح شده است که ازآنجمله میتوان به طراحی شهری حساس به آب! در استرالیا و نیوزیلند، شهرهای اسفنجی در هلند و یا به صورت عمومی به زیرساختهای سبزآبی اشاره کرد؛ هدف اصلی این رویکردها توجه یکپارچه به پیامدها و راهکارهای مدیریت آب، ایجاد نظام برنامهریزی و طراحی یکپارچه آب است. مدیریت حمایت و حفاظت از چرخههای آب در محیطهای شهری همراه با حساسیت مدیریت آب نسبت به فرایندهای هیدرولوژیکی، طبیعی و بومشناسی است.
براساس دیدگاه وانگ (۲۰۰۶) رویکرد طراحی شهری حساس به آب شامل دو بُعد کلیدی حساسیت به آب و طراحی همراه با مدیریت منابع آب است که از بعد اول، یکپارچهسازی مدیریت آب در چشماندازهای شهری و از بعد دیگر برنامهریزی و طراحی در پیوند با مدیریت منابع آبی مورد توجه است.
این رویکردها درحالی مطرح میشوند که شهرها با کمبود منابع آبی مواجه هستند؛ بنابراین بخشی از نیاز آبی در مناطق شهری از منابع آب شرب تأمین میشود. ازاینرو فشار بر منابع آبی تشدید و از منابع اصلی و سفرههای آب زیرزمینی بیش ازحد استفاده میشود.
ازطرفدیگر، تنشهای محیطی و طولانیتر شدن طول دوره رشد و وقوع گرما این نیاز را تشدید کرده، ضمن اینکه تغییرات اقلیمی نیز موجب ایجاد نوسان در نزولات اتمسفری شده است.
امروزه بهدلیل کمبود منابع آبی، از اصطلاح منظرسازی کمآب در فضای سبز شهری استفاده میشود. این برنامه شامل چند اصل است و ازجمله آنها میتوان به گزینش گیاهان بومی، کمآب و سازگار با مناطق خشک همچون برخی از گیاهان دارویی؛ استفاده از نظامهای آبیاری تحتفشار با کارایی و بهرهوری آب بالا، به کار گیری مالچ (مواد الی و غیر الی برای محافظت از خاک و کاهش تبخیر آب) و سوپرجاذب و بهبود خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک در فضای سبز اشاره کرد.
ترویج استفاده از گونههای خشک و همچنین تعیین نیاز واقعی آب گیاهان میتواند بهطور چشمگیری در کاهش مصرف آب در فضای سبز شهری موثر واقع شود. گونههای رو به خشکی ازنظر ریختشناسی و فیزیولوژی دارای ویژگیهایی هستند که آنها را برای توسعه کاشت در این مناطق مناسب میکند. برخی از گونههای گیاهی بهطور ذاتی تحمل بیشتری در برابر خشک شدن دارند؛ زیرا در اقلیمهایی با خشکیهای متوالی و دارای خاکهای با ظرفیت پایین، نگهداری آب تکامل پیدا کردهاند. بهبیاندیگر، برخی از گونهها دارای خصوصیاتی هستند که به آنها تحمل خشکی یا سازگاری را القا میکند.