به گزارش شهرآرانیوز هیچ کس هنوز هم باورش نمیشود سرنوشت اولین بازیگر زن سینمای ایران این قدر تلخ و سیاه باشد. زنی که ایرانیها برای اولین بار صدای فارسی حرف زدنش را تقریبا ۹۰ سال پیش توی سینما «مایاک» تهران شنیدند. تازه این همه ماجرا نیست. سالی که اردشیر ایرانی داشت فیلم «دختر لر» را تهیه و تولید میکرد، ناچار شد برای بازیگر زن فیلمش سه تا محافظ بگذارد، چون مردم دنبالش راه میافتادند و به طرفش سنگ و شیشه پرتاب میکردند.
زنی که ظاهرا خیلی تمایلی به بازیگری نداشت، اما گمان میکرد میتواند تاریخ ساز شود، میتواند برای همیشه در ذهن و یاد هم وطنانش بماند. نمیدانست چنان بلایی سرش میآورند که ناچار میشود با اسم مستعار زندگی کند و بعد از بازی در دو فیلم، خودش را تا آخر عمر گم وگور کند و در تنهایی و انزوا از دنیا برود.
امروز سالگرد نمایش اولین فیلم ناطق سینمای ایران است. فیلمی که یک چهره مشهور دارد با سرنوشتی عجیب و دیالوگی بسیار مشهور: «تهرون؟!، تهرون تهرون که میگن جای قشنگیه، اما مردمش بَدَن.» روح انگیز (صدیقه) سامی نژاد نخستین بازیگر زن ایرانی بود که سرنوشت تلخی پیدا کرد. اوکه در ماههای آخر عمر با فریدون جیرانی مصاحبه کرده بود گفته بود بعد از بازی در این فیلم همشهریان و خانواده اش او را طرد کردند تا جایی که میترسید تنها از خانه بیرون بیاید.
پرویز خطیبی، روزنامه نگار مشهور ایرانی، از جمله کسانی بود که توانست این فیلم را با خواهرش در سینما تماشا کند: «وقتی فیلم با ساعتی تأخیر شروع شد و قهرمانان داستان «جعفر و گلنار» روی پرده سینما به زبان فارسی صحبت کردند، تماشاگران از خوشحالی سر از پا نمیشناختند. پشت سر هم کف زدند و به خیال خودشان هنرپیشگان را تشویق میکردند.»
سعــید عقیقی منتقد و فیلم نامه نویس سینما معتقداست: «دختـر لر، کهـــن الگو و نمونه آغـاز این سبک از سینما در ایران است، سبکی که ادامه آن را تحت عنوان جریان اصلی سینمای ایران یا فیلم فارسی میشناسیم. تمام نشانهها و اشارههای یک فیلم، متعلق به این جریان، شامل ستایشِ نظمِ موجود و بردن ریشه مشکلات به گذشته، در این فیلم دیده میشود. ستایش از حاکمیت وقت هم برای نمایش دادن ترقی در زمان پهلوی، به انتهای آن اضافه شده است.»
خیلی ها اعتقاد دارند این اثر به نوعی اولین فیلم صنعتی و تجاری سینمای ایران است. در تئوری ژانر در هالیوود، فیلمها یک رویکرد اصلی دارند، مثل ملودرام، جنایی، اکشن، موزیکال و غـیره، اما در غرب آسیا ما گرایشی به نام رویکرد خاورمیانهای داریم که برای سرگرم کردن بیننده در یک اثر، ملودرام، کمدی، اکشن و فضای موزیکال دارند. «دختر لر» محصول کمپانی امپریال هند است و کارگردانی و تدوین و تولید آن را اردشیر ایرانی برعهده داشته، بازیگر اصلی مرد داستان هم عبدالحسین سپنتاست.
فیلم برداری آن هفت ماه زمان برد و تأثیرات سینمای هند در بخشهای مختلفش مشهود است. نکته دیگر اینکه، در دوره پهلوی اول، شنیدن صدای بازیگران جزو آرزوهای تماشاگران بود. فیلم خارجی، حتی از نوع صدادارش همچنان برای ایرانیها گنگ بود، این فیلم غوغایی به پا کرد و خیلی هم خوب فروخت، اما برای روح انگیز سرنوشت تلخی را به همراه داشت. از آن طرف، بازیگر نقش مرد مقابلش یعنی عبدالحسین سپنتا هم بعد از چند فیلم از دنیای سینما کناره گرفت و ترجیح داد به علایق ادبی اش برسد.
عباس بهارلو پژوهشگر و تاریخ نگار سینما که در مراسم خاک سپاری روح انگیز حضور داشت، درباره آن روز مینویسد: «روز پنجشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۷۶ چند نفری در قطعه ۳۶، ردیف ۴۴ بهشت زهرا جمع شده بودند تا جسد زنی ۸۱ ساله را به خاک بسپارند. در مراسم خاک سپاری هیچ چهره شناخته شدهای حضور نداشت. قوم و خویش زیادی هم نداشت که در آن مراسمِ کوتاه و مختصر حضور داشته باشند و نه حتی فرزندی که زیر تابوتش را بگیرد.»
فریدون جیرانی، سازنده سهگانه «ستاره ها» فیلمی که درباره تاریخ سینمای ایران است در مصاحبهای گفته بود: «من اگر بخواهم درباره روحانگیز سامی نژاد اولین بازیگر زن سینمای ایران که یک مقاله هم درباره آن نوشتم، بنویسم به کجا باید مراجعه کنم؟!
جز مصاحبه تصویری آقای تهامی نژاد در فیلم «از مشروطیت تا سپنتا» و نظرات پراکنده سامی نژاد هیچ اطلاعات دیگری پیدا نمیکنید!» محمد تهامی نژاد سال ۱۳۴۹، مستند ماندگاری ساخت با نام «سینمای ایران؛ مشروطیت تا سپنتا» که این فیلم امروز تبدیل به یک سند تاریخی شده است. نگاه تهامی نژاد بسیار دقیق و پژوهشگرانه است و هنوز که هنوز است نمیتوان مشابهی برای این مستند یافت. این فیلم سیاه و سفید بازگوکننده ورود «فیلم» به ایران و شکل گیری «سینما» از دوره مشروطیت تا فیلم سازی عبدالحسین سپنتا در هندوستان است.
در فیلم «سینمای ایران؛ از مشروطیت تا سپنتا»، تهامی نژاد کوشیده است مجموعهای از شیوههای سینمای مستند محض را تجربه کند. از بازسازی واقعیت تا سینمای مستقیم. این اثر با جمع آوری و معرفی فیلمهایی که سالها از دسترس خارج بودند، ساخته شده و میتوان آن را نخستین کوشش در ثبت چهرههای تاریخ سینمای ایران دانست.