جامعهای که شهروندانش ارزشها را درونی کرده و طبق آن رفتار میکنند، هزینه کمتری برای تنبیه و تادیب به جهت تخطی از هنجارها میپردازد و آمار رفتارهای نابهنجار کمتری دارد. زندگی سالم نیز در هر جامعهای بدون آنکه افراد یاد بگیرند چگونه با یکدیگر همکاری و همراهی داشته باشند، ممکن نخواهد بود؛ بنابراین حضور در هر اجتماعی نیازمند آن است که افراد تعهد نسبت به ارزشها در درون خود و شیوه زیست متناسب با یکدیگر را آموزش دیده و محقق کنند.
در این بین با توجه به اهمیت تحقق اهداف سازمانها که در راستای اهداف کلانتر قرار میگیرد، کارکنان و کارمندان هر بخش و سازمانی باید بتواند در بدو ورود ارزشهای سازمان تابعه را درونی کرده و از این طریق بهره وری بیشتری داشته باشد. هرچند نکته قابل توجه در این بحث توانایی مدیران برای آموزش و افزایش تعهد کارکنان است که از طرق مختلفی محقق خواهد شد. منابع انسانی با ارزشترین دارایی هر سازمان محسوب میشود و حفظ آنان از اهمیت بالایی برخوردار است.
در دنیای کنونی، غیبت از محل کار، عدم مسئولیت پذیری، بهره روی پایین، عدم احساس تعلق کارکنان و... از جمله مواردی است که در سازمانها با آن روبرو هستیم. همچنین از دیگر اسیبهایی که نبود تعهد سازمانی و عدم مطابقت فرد با سازمان و در نتیجه ترک محل کار ایجاد میکند، افزایش هزینههای استخدام و ورود افراد است. موضوعاتی که نهایتا به ضرر خود سازمان در درجه نخست و خسارات به بدنه جامعه در مرحله بعدی منجر خواهد شد و از سوی دیگر فاصله میان افراد و سازمان را نیز بیشتر میکند. هر کارمندی در ابتدای ورود به سازمان باید رفتارش را با قوانین، ضوابط و هنجارهای سازمان هماهنگ کرده و رابطه موثر و مناسبی را با مدیران و همکاران برقرار کند، این هماهنگی منجر به موفقیت شغلی و تحقق اهداف سازمان میشود.
جامعه پذیری سازمانی فرایندی است که طی آن نیروی انسانی هر مجموعه عناصر اجتماعی-فرهنگی محیط سازمان خود را فراگرفته و آن را درونی میکند، این امر موجب تطبیق افراد با محیط اجتماعی محل کار خود و کاهش تنشهای ممکن خواهد شد. این فرایند ادامه دار است و باید از طریق روشهای مناسب پیگیری شود. بر این مبنا مدیران ارشد میبایست از فرایند جامعه پذیری سازمانی حمایت کرده و برنامههایی را تدوین کنند. این برنامهها به صورت مدون باید در جهت آشنا سازی کارکنان با اهداف و برنامهها، تشویق به یادگیری سازمان، توزیع دانش در سازمان و برگزاری دورههای ضمن خدمت مناسب، باشد.
بر مبنای تعاریف بالا میتوان گفت اگر افراد از مسیر جامعه پذیری درست سازمانی به اهداف متعهد شوند، میتوانیم شاهد مسئولیت پذیری و افزایش سرمایه اجتماعی در درون سازمانها باشیم. بدیهی است که تحقق اهداف هر سازمان نیز به افزایش ظرفیتهای تولیدی در حوزههای مختلف و نهایتا بالا رفتن توان تولیدی کشور و در نتیجه توسعه اقتصادی آن جامعه منجر خواهد شد.