به گزارش شهرآرانیوز، هنوز هم اصرار داشت که یک شوخی ساده بوده است. از جنس همان شوخیهایی که هر روز باهم داشتند. فقط نمیفهمید که چرا این بار تا این اندازه همسرش عصبانی شده است: «بی جنبه بازی درمیاره! من همیشه همین طوری صداش میزنم.» برای اینکه وسط دعوا را گرفته و غائله را خوابانده باشم با امیر، برادر کوچک ترم خصوصی صحبت میکنم. در پاسخم جملهای میگوید که چند لحظهای فقط مات و مبهوت نگاهش میکنم: «اگه تو یه جمع رسمی و پیش رئیس و همکارات، همسرت تو رو تپلی مپلی صدا بزنه، چه حسی داری؟!»
کمتر از سه ماه است که با هم ازدواج کرده اند و همه این مدت هم چالشهایی از این دست زیاد داشتهاند. با همه اختلاف فرهنگی که با هم دارند، باز هم باورم نمیشود فرزانه این قدر درک ضعیفی از موقعیتهای حساس و جدی زندگی اش داشته باشد.
البته این روزها در بین اطرافیان، دوستان و همکارانم، زوجهایی مانند امیر و فرزانه را زیاد دیدهام که تنها به علت شناخت اندکی که از هم دارند، سبب رنجش و بی احترامی به هم میشوند. درحالی که اصلاً قصد ناراحت کردن و بی احترامی به هم را ندارند. موضوعی که صحبت امروز ما با دکتر علی کاظمی، روانشناس و خانواده درمانگر نیز هست. در ادامه چکیدهای از آن را باهم مرور میکنیم.
از نظر خیلی از همسران، عشق ورزیدن ضروریترین و شاید حیاتیترین گزینه یک زندگی مشترک است. درحالی که بیش از عشق ورزیدن، این احترام متقابل است که پایههای یک زندگی را مستحکم و رابطه را سالم نگه میدارد. احترام گذاشتنی که از آن صحبت میکنیم، رفتاری کاملاً ارادی است، یعنی این خود ما هستیم که انتخاب میکنیم برای حفظ رابطه مان با دیگران به آنها احترام بگذاریم و در مقابل احترام هم دریافت کنیم.
پس اگر جزو آن دسته از همسرانی هستید که تا به امروز فکر میکرده اید شوخی کردن نشانه صمیمیت زیاد بین شماست، کمی باید در رفتارتان تأمل کنید، چون حتماً متوجه شده اید خیلی وقتها دلخوریهایتان به دنبال همین شوخی کردنها ایجاد میشود. بیشتر وقتها آنچه از نظر شما شوخی است برای همسرتان شوخی محسوب نمیشود و برعکس.
برداشت اشتباهی که برخی از ما از بی احترامی در ذهن داریم، این است که تصور میکنیم بی احترامی فقط به معنای توهین کردن به دیگران است، برای همین خیلی وقتها از اینکه کاری نکرده یا چیزی نگفته ایم که دیگری را بیازاریم و آنها آزرده شده اند، تعجب میکنیم. واقعیت این است که بی احترامی همیشه به معنای توهین و ناسزا گفتن به دیگران نیست، گاهی این جای خالی احترام گذاشتن است که دیگران را آزار میدهد. به عبارت دیگر، شاید شما به همسرتان چیزی نگفته یا توهینی نکرده باشید، همین بی اعتنایی شماست که او را آزرده، بی اعتنایی و بی توجهی که او انتظارش را از شما نداشته است.
بی احترامی میتواند در شکلهای مختلفی ظاهر شود، بدون آنکه شما متوجه بروز آن در زندگی مشترکتان باشید. موضوعی که بی توجهی به آن دیر یا زود شریک زندگی تان را ناراحت و گله مند میکند. برای درک بهتر مسئله در ادامه به تعدادی از این موقعیتها اشاره گذرایی داریم.
صدا زدن همسران در موقعیتهای مختلف شرایط متفاوتی دارد و گاهی بی توجهی به همین نکتههای کوچک میتواند آزاردهنده باشد، برای نمونه ما در خصوصیترین لایه زندگی مشترکمان، یعنی اتاق خواب اجازه داریم همسرمان را با هر واژهای صدا بزنیم حتی اگر زشت باشد، البته فقط با این پیش شرط که او آزرده و ناراحت نشود.
با این همه اجازه نداریم این واژهها را از اتاق خواب به بیرون منتقل کنیم یا در شرایط معمول او را با واژههایی مانند عزیزم، قشنگم و خانومی خطاب قرار میدهیم که همین صدا زدن وقتی قرار است در حضور جمعهای غیردوستانه باشد، باید شکل دیگری به خودش بگیرد و رسمیتر شود، مانند فرزانه جان و آقاامیر. موضوعی که توافقی است و همسران باید نسبت به حساسیتهای هم در این باره کامل آگاهی داشته باشند.
شاید تا الان به این نکته توجه نکرده باشید که وارد شدن به حریم خصوصی همسرتان هرقدر هم که با او صمیمی و به قولی ندار باشید، بی احترامی به او محسوب میشود. تصور کنید خواهر همسرتان سری به شما زده است و همسرتان میخواهد چند دقیقهای با او خلوت کند و حرف بزند. مداخله شما برای ورود به این حریم خصوصی یا انتظارتان برای دانستن آنچه بین آنها ردوبدل میشود، نمونه کامل بیاحترامی به همسرتان است. همه ما وقتها و حریمهایی داریم که باید دیگران حتی همسرمان به آنها احترام بگذارند و بدون اجازه زبانی یا قلبی ما وارد آن نشوند.
کمک کردن به همسرتان در زندگی شاید فقط یک رفتار محبت آمیز به نظر برسد، در واقع، نوعی احترام گذاشتن هم محسوب میشود. در اینجا بحث خستگی یا بیماری طرف مقابل یا انجام وظیفه درمیان نیست، چون شما برای نشان دادن محبتتان به او این کار را میکنید. تصور کنید وارد خانه شده اید و همسرتان همچنان مشغول انجام کارهای روزانه است و شما بی توجه به تلاشهای او خودتان را روی مبل و جلو تلویزیون پهن میکنید. او از این رفتار شما افزون بر بی توجهی، بی احترامی هم برداشت میکند.
توجه و تأمین نیازهای همسران در زندگی نوعی احترام به آنها نیز محسوب میشود، نکتهای که همسران باید بیش از هر چیزی به آن توجه داشته باشند، برای نمونه حفظ اقتدار و احترام به جایگاه برای مردها اهمیت زیادی دارد. در مقابل زنها امنیت عاطفی بیشتری را میطلبند و بی توجهی به این نیازها از سوی همسرانشان نوعی بی احترامی به آنها محسوب میشود. وقتی مردی به زبان نمیآورد که همسرش را دوست دارد یا زنی نشان نمیدهد که جایگاه همسرش را در نقش مدیر خانه پذیرفته است، درواقع غیرمستقیم درحال بی احترامی به اوست.
احترام در زندگی مشترک مقولهای دوطرفه است و اگر قرار باشد فقط یک طرف خودش را به آن پایبند بداند و طرف دیگر به علت خودشیفتگی یا هر دلیل دیگری این موضوع را جدی نگیرد یا یک طرفه بداند، برای نمونه، چون مرد است تصور کند این همسرش است که باید همیشه احترام جایگاه او را حفظ کند، خیلی زود این احترام یک طرفه خاموش میشود و طرفی که تا به امروز خودش را ملزم به رعایت میدانسته است، خسته میشود و آن را رها میکند.
یادمان باشد، احترام مقولهای متفاوت از دوست داشتن است. ما حتی اگر باهم مشکل داشته باشیم و به هم عشق نورزیم، بازهم نیازمند احترام متقابل به هم هستیم. بی احترامی هیچ وقت و هیچ جایی پذیرفته شده نیست و توجه به آن در جمعها و حضور دیگران ضروریتر از هر مسئلهای است.
هدف از زندگی مشترک رسیدن اعضای آن به امنیت عاطفی و اجتماعی است. این اتفاق هم بدون احترام متقابل در بین اعضای خانواده ممکن نیست. درواقع، وقتی احترام متقابلی وجود نداشته باشد، جای آن را ویروسهای زندگی پر خواهند کرد. ویروس پرخاشگری، تقابل منفی، لجبازی، توهین، مسئولیت ناپذیری، قهر و رفته رفته بی اعتنایی و بعد هم طلاق عاطفی و جدایی. درواقع، احترام حکم «سوپاپ اطمینانی» را برای کمک به کنترل هیجانهای منفی در زندگی دارد و از رفتن آن به سمت روابط ناسالم و بیمارگونه جلوگیری میکند.
احترام در حوزه اجتماعی مقولهای یکسان و مشخص است، یعنی ما به طور کل میدانیم در محیط اجتماع و در برخورد با دیگران، چه برخوردی احترام آمیز و چه برخوردی بی احترامی محسوب میشود، ولی از آنجا که زندگی مشترک مقولهای متفاوت با چارچوبها و قواعد خاص خودش است و برای هرکسی متفاوت از دیگری معنا میشود، نیاز است که همسران درباره این موضوع هم باهم به توافق برسند، یعنی اگر مسئلهای آنها را ناراحت میکند و برایشان حکم بی احترامی را دارد، باید شریک زندگیشان را از آن مطلع کنند یا انتظاراتشان را در این باره به اطلاع هم برسانند. برای این منظور باید جلسهای دونفره با همین موضوع تشکیل دهند و درباره آن کامل حرف بزنند.