حمیده ذاکری | شهرآرانیوز فاطمه نامی است که نزدیکترین پیوند را با رسول خدا (ص) و معجزه ایشان، قرآن کریم، دارد، پس عجیب نیست که نام و نشان او را در بین سورهها و آیههای این معجزه دنبال کنیم؛ معجزهای که کوتاهترین سورهاش، «کوثر»، با نام فاطمه (س) گره خورده است و گواه خیر کثیری است که خدا در مرتبه اول به رسولش و در مراتب دیگر به همه جهانیان اهدا کرده است؛ هدیهای که درک عظمتش بهگواه اهلبیت (ع)، کار هر کسی نیست. در ایام شهادت آن بانوی بزرگوار اسلام پای منبر علما نشستهایم، بلکه پارهای از عظمت این خیر کثیر را دریابیم.
سوره کوثر که شاید خیلی از ما، آن را حفظ و با آن مأنوس باشند، کوچکترین سوره قرآن است و جزو پربارترین و پربرکتترین سورههای قرآن. در «خصال» مرحوم صدوق آمده است که اگر کسی مداومت بر این سوره بکند در نمازهای مستحب و واجب، در قیامت حتما از حوض کوثر به او خورانده میشود و جالبترش این است که در محضر رسولا... ((ص) در بهشت قرار میگیرد. سوره کوثر میتواند بسیار دستگیری بکند از انسان؛ چون قرآن کریم شفاعت میکند. قرآن یک کلام صامت نیست که ساکت و خاموش باشد، بلکه یک حقیقت زنده است که از عالم بالا آمده است و جاری است و از ما دستگیری میکند و ما را سیر میدهد.
درجات ما در قیامت به اندازه برخورداری از قرآن است. اگر فردی به سوره کوثر متوسل باشد و انوار این سوره و حقیقت آن در جان و دلش بنشیند، این سوره میتواند ما را تا آنجا برساند. در این سوره، خدای متعال به حضرت نبیاکرم (ص) خطاب میکنند: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (کوثر/۱). ما به شما کوثر را عطا کردیم. «عطا» غیر «ایتا» است؛ یعنی بخشیدیم به شما؛ یعنی همهچیز تمام شده است و ملک حضرت است.
منبرحجتالاسلاموالمسلمین میرباقری
نسل پیغمبر از طریق پیغمبر، از طریق پسر نه که از طریق دختر، ادامه پیدا میکند. خود خاتمالانبیا (ص) فرمودند: «صراط مستقیم، من هستم. بعد از من علیبنابیطالب است و بعد از علی، اولاد من از سلب علیبنابیطالب هستند». «انّا أعطیناکالکوثر؛ ما به تو کوثر را عطا کردیم» و این کوثر، تطبیق دارد با زهرایمرضیه (س) و مصداقی جز زهرایمرضیه (س) نمیشود برایش بیان کرد.
[ای پیغمبر]افرادی که فکر میکنند تو پسر نداری، تصور میکنند نسل آدم از طریق اولاد ذکور [پسر]ادامه پیدا میکند. اما ما به تو دختر میدهیم که اسمش هم خیر کثیر است، کوثر است و نسل تو از او ادامه پیدا میکند و آنهایی که تو را ابتر میدانند و ادامهدار نمیدانند، خودشان ابتر هستند.
منبرحجتالاسلاموالمسلمین مؤمنی
این سوره همهچیزش استثنایی است. کلماتش استثنایی است؛ چون «إِنَّا أَعْطَیْنا» هیچ جای قرآن نیست. کوثر هیچ جای قرآن نیست. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ» هیچ جای قرآن نیست. «وَ انْحَرْ» هیچ جای قرآن نیست. «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» هم هیچ جای قرآن نیست. کلماتش منحصربهفرد است. از نظر کوچکتر بودن، هیچ جای قرآن سوره به این کوچکی نداریم. از نظر محتوا، خود سوره کوثر، کوثر است. «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ؛ ما به تو کوثر دادیم. کوثر یعنی زیاد، یک زیادیای که خوب است و یک زیادیای که بد است، «أَلْهاکُمُ التَّکاثُر» (تکاثر/۱) است.
«إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ». تکاثر از کثیر است. کوثر هم از کثیر است. از این کثیر، هم میشود تکاثر درست کرد، هم کوثر. یکی خوب است و یکی بد است. کوثر خوب است، ولی تکاثر بد است. کوثر خیر زیادی است که هدیه خداوند است. هروقت به پیغمبر جسارت کردند، خدا یک سیلی به آنها زد.
به پیغمبر گفتند: مجنون، «إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ؛ بیشک تو جنزده هستی» (حجر/۶). آیه نازل شد: «ما أَنْتَ بِنِعْمَه رَبِّکَ بِمَجْنُون؛ به لطف خدا تو دیوانه نیستی» (قلم/۲). به پیغمبر گفتند: شاعر؛ آیه نازل شد: «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْر وَ ما یَنْبَغِی لَهُ» (یس/۶۹)، به پیغمبر گفتند: ساحر. خلاصه هر متلکی به پیغمبر گفتند، خدا جواب داد. اما این متلک ابتر را خدا جواب نداد و یک سوره در جواب آنها فرستاد. باقی متلکها را با جمله جواب میداد، اما کلمه ابتر را خدا با یک سوره جواب داد.
نمیگوید: «ان شانئک الابتر»، میگوید: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»؛ یعنی هرکه در تاریخ تو را ناقص بداند، خودش ناقص است. پیغمبر (ص) که از دنیا رفت، همه سمت خلیفه اول رفتند. چند نفری سمت حضرت علی (ع) بودند. در غدیرخم ۱۰۰ هزار نفر بودند که از این ۱۰۰ هزار نفر فقط چهار نفر با علی (ع) بودند؛ یعنی شیعه یکبیستوپنجهزارم بود. الان شیعه یکسوم مسلمانهاست. چطور شد که اینقدر رشد کرد؟ «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»؛ خدا گفته است: اسلام کره زمین را خواهد گرفت.
منبرحجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
در جریان سوره کوثر مستحضرید که غالب مفسران شیعه و سنی گفتهاند: عدهای از بزرگان قریش، مشرکان، بدخواهان و معاندان، بهدلیل همان سنتهای باطلی جاهلیت گفتند پیغمبر بعد از مردن، نام و مکتب و یادش از بین میرود؛ برای اینکه او پسر ندارد! درباره دختر، باورشان این بود که «بنونا بنوا ابناءنا و بناتنا بنوهنّ ابناء الرجال الأباعد».
این شعر، شعار رسمی جاهلیت بود. میگفتند: «سران ما و نوههای پسری ما، فرزندان ما هستند. اما نوههای دختری ما فرزند ما نیستند. اینها فرزند مردان دیگرند!»؛ و بناتنا بنوهنّ أتباع رجال ابائه. اینها برای زن حرمتی قائل نبودند. برای فرزندهای دختر حرمتی قائل نبودند.
میگفتند: به ما مربوط نیست و همچنین میگفتند:، چون پیغمبر، پسرش قبلا مرده است و اکنون پسری ندارد و جز دختر چیزی از او نمانده است، با مردن او، مکتب و نام و دین او سپری میشود و از بین میرود، ولی ذات اقدس الهی فرمود: «تو برای همیشه میمانی»؛ برای اینکه من به تو نعمتی دادم که هیچ انسانی نمیتواند آن را از بین ببرد. به تو فرزندی دادم که حافظ و مجری آن نعمت است.
آن نعمتی که به تو دادم، قرآن است و آن کسانی هم که حافظ قرآن، مفسر قرآن، مبین قرآن، معلم قرآن، مجری احکام و حقوق قرآن هستند، فرزندان همین دخترند. فرمود: «انّا أعطیناک الکوثر». این کوثر مصادیق فراوانی دارد؛ دین است، قرآن است و ولایت است. «انّا أعطیناک الکوثر. فصلّ لربّک والنحر. انّ شانئک هو الأبتر»؛ یعنی آنها که تو را شماتت میکردند و ابتر بودن تو را درنظر داشتند، آنها ابترند نه تو.
منبر آیتا... جوادیآملی
امامصادق (ع) فرمودند: «مادر ما نُه نام عندا... دارد، یکی از آنها زهراست». وقتی از حضرت سؤال شد چرا مادر شما «زهرا» نام گرفت، در پاسخ فرمودند: «خدای متعال، مادر ما را از نور عظمت خودش آفرید. هیچ حجابی نبود».
در روایتی آمده است: خدای متعال فاطمه را فاطمه نامید؛ چون وقتی این وجود مقدس بهدنیا آمد و از نور ایشان نور ائمه (ع) خارج میشود، دشمنان از اینکه بتوانند در دستگاه نبی اکرم (ص) نفوذ کنند، مأیوس شدند و طمع آنها را برید و قطع کرد، بنابراین خدای متعال دو نعمت به پیغمبر داده است که سرآمد همه نعمتها و خیرات است: قرآن و اهلبیت (ع). همه مقامات قرآن و مقامات اهلبیت (ع) در وجود مقدس حضرت زهرا (س) در این عالم تنزل پیدا کرده است، لذا ادامه نسل مقدس نبی اکرم به حضرت زهراست و حضرت زهرا (س)، کوثر اعطایی خدای متعال به نبی اکرم (ص) است.
پس وقتی میگویدای پیغمبر ما! شما ابتری و ادامه نداری، مقصود ادامه نسل ظاهری نیست، بلکه مقصود، ادامه نبوت، ادامه هدایت و ادامه نور نبی اکرم است. به پیامبر گفتند: «اگر شما بروید، نورتان هم قطع میشود». خدا میفرماید: بیخود میگویند؛ تو کوثر داری. حضرت زهرا (س) آن کوثری است که دو حقیقت از طریق او در عالم جاری میشود و میماند؛ یکی قرآن و یکی اهلبیت (ع).
منبرحجتالاسلاموالمسلمین میرباقری
بعضیها فقط هفتاد سال عمر کردند، اما به اندازه هفتصد سال خاصیت داشتند. شما به گورستان ابنبابویه شاید رفته باشید. مقبره شیخصدوق در آنجاست. ایشان هزاروخردهای سال پیش زندگی میکرد. تقریبا نزدیک دوره غیبت صغری زندگی میکرد. پدرش علی تا پنجاهسالگی فرزند نداشت.
خدمت سومین نایب امامزمان (عج)، حسینبنروح بن ابیبحر نوبختی، رسید و عرض کرد: آقا! شما نایب امامزمانید. با حضرت ارتباط دارید. حاجات مردم را خدمت ایشان میرسانید. به ایشان بگویید من تا این سن، نسل و اولادی ندارم. دعایی برای من بکنند. ایشان دو جمله برای او نوشتند: «بسم ا... الرحمن الرحیم. خدا بهزودی فرزند بابرکتی به تو خواهد داد». مدتی بعد محمد، همان شیخصدوق، بهدنیا آمد. ایشان هفتاد سال عمر کرد.
در این مدت، سیصد جلد کتاب نوشت که یکی از این سیصد کتاب، کتابی بود که از معروفترین منابع حدیث شیعه شد. شاگردان زیادی هم داشت. یکی از شاگردانش شیخمفید بود. این میشود عمر بابرکت. خودش هم باافتخار میگفت: «من با دعای امامزمان بهدنیا آمدم». حضرت زهرا (س) هم هجدهساله بودند. در بعضی منابع بیست سال را هم ذکر کردهاند. بههرحال ایشان از هجده تا بیست سال، بیشتر در این عالم نبودند. اما همین مدت کوتاه، برکت و خاصیتی داشت.
یکی از القاب ایشان «مبارکه» است. برکت و خاصیت ایشان به اندازه کل عمر دنیاست؛ یعنی تا قیامت هر خیری که از پیغمبر (ص) به فردی میرسد، هر خیری که از قرآن به فردی میرسد، هر خیری که از عترت به فردی میرسد، بهواسطه حضرت زهرا (س) است؛ برای همین است که به ایشان علاوهبر مبارکه، کوثر هم میگویند؛ «انّا أعطیناک الکوثر؛ ما به تو خیر کثیر عطا کردیم».
منبرحجتالاسلاموالمسلمین مسعود عالی