«خط مقاومت» به آنتن شبکه سه بازگشت + زمان پخش بازیگران «جزر و مد» خواستار پاسخ‌گویی پلتفرم استارنت شدند اولین همکاری رضا عطاران و نوید محمدزاده در اثری جدی هزینه تولید فصل اول «جوکر» فاش شد! منیر قیدی، کارگردان سینما: نگاه انسانی به سینما داشته باشیم «در آغوش ایران» فرصتی برای اکران تولیدات سینمایی | نشست صمیمانه فیلم‌سازان جوان مشهدی با منیر قیدی، کارگردان سینما + فیلم بهرام افشاری با نقشی متفاوت به جشنواره فجر می‌رود آمریکا ویزای برنده نوبل ادبیات را لغو کرد کارگردان «الگوریتم»: هدفمان ساخت قصه‌ای صادقانه بود بازگشت قدرتمندانه داستان اسباب‌بازی‌ها | پیکسار هنوز استاد احساس است توقف اجرای نمایش‌های کمدی و غیرکمدی در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) (۱۲ و ۱۳ آبان ۱۴۰۴) پرستاره‌ترین فیلم کمدی سینما اکران شد | نگاهی به فیلم «آقای زالو» با بازی مهران مدیری انتشار کتاب «من خبرنگارم» به قلم ارسلان رسولی مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (پنجشنبه، ۸ آبان ۱۴۰۴) مجریانی که بازیگر شدند بحران نبود استقلال | نگاهی به سریال «محکوم»، ساخته سیامک مردانه تولید اثر؛ از دردسر‌های اداری تا هزینه‌های سرسام‌آور | نگاهی به مشکلات تولید و اجرای تئاتر در مشهد جان ویلیامز موسیقی فیلم جدید استیون اسپیلبرگ را می‌سازد بازگشت «محمدرضا گلزار» به شبکه نمایش خانگی
سرخط خبرها

پای «قهوه تلخ در مرصاد» به کتابفروشی‌ها باز شد

  • کد خبر: ۲۰۰۸۵۷
  • ۲۸ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۶
پای «قهوه تلخ در مرصاد» به کتابفروشی‌ها باز شد
کتاب «قهوه تلخ در مرصاد» نوشته مهدی عجم راهی بازار نشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز کتاب «قهوه تلخ در مرصاد» نوشته مهدی عجم به‌تازگی توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر و روانه بازار نشر شده است.

این کتاب خاطرات تلخ و شیرین مدافعان سلامت در نبرد با کروناست که بخشی از این اثر در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات سوره مهر با عنوان آب پرتقال کربلای ۵، شامل ۱۳۵ خرده روایت کرونایی از خاطرات پزشکان و پرستاران منتشر و روانه بازار نشر شد.

در این اثر، با افزودن خاطراتی از سایر کادر درمان، کتاب در شش فصل، علاوه بر بخشی از گلچین آن خاطرات، روایت‌هایی خواندنی از تکنسین‌های عرصه تشخیص، مانند آزمایشگاه ویروس شناسی و بخش تصویربرداری پزشکی و همچنین اعضای خدمات و انتظامات بیمارستان، از روز‌های اوج کرونا، تقدیمتان شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

نیمه‌شب بود و من شیفت سی‌تی‌اسکن بودم. در بخش آماده‌سازی بیماران قبل از عکس، خدمت می‌کردم که جوانی را آوردند. ماسک مخصوص داشت و کپسول اکسیژن همراهش بود. حالش اصلاً مساعد نبود. هنگام استقرارش روی دستگاه، ناچار شدیم ماسک را از او جدا کنیم که ناگهان آن‌قدر بی‌تاب شد که دست‌وپا می‌زد و کمک می‌خواست؛ چون وابستگی شدیدی به اکسیژن داشت. از اکسیژن بخش برایش استفاده شد.

عکسش را گرفتیم که نشان می‌داد درگیری ریه‌اش زیاد است. تا مدت‌ها تصویر او رهایم نمی‌کرد و مقابل چشمانم بود.

چندی بعد، اول صبح با موتور به بیمارستان می‌آمدم و از کنار فضای سبز یکی از اتوبان‌ها رد می‌شدم. هوا خنک و دلپذیر بود. قدری ماسکم را پایین دادم و نفس عمیقی کشیدم که ناگهان چهرۀ آن جوان که نمی‌دانم چه بر سرش آمد، مقابلم مجسم شد. گفتم این نفسی که من و خیلی‌ها به‌راحتی می‌کشیم، برای برخی در این ایام، به یک آرزو تبدیل شده و ما قدرش را نمی‌دانیم.
به‌آرامی‌گفتم: «خدایا، شکرت!»

این کتاب با ۳۰۲ صفحه و شمارگان هزار نسخه عرضه شده است.

منبع: مهر

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->