به گزارش شهرآرانیوز، هفتمین دور از جشنواره شاهنامهخوانی بانوان مشهد در حالی برگزار شد که سالن سهسویه تئاتر شهرکتاب مشهد لبریز از بانوانی با لباسهای رنگارنگ محلی و سنتی از سرتاسر کشور بود. لباسهایی که مربوط به قوم، فرهنگ، تاریخ و مذهبی خاص بودند.
در این رویداد محمود مهدوی دامغانی مترجم سرشناس و رئیس اسبق دانشگاه فردوسی مشهد، جواد محقق نیشابوری شاعر و پژوهشگر سرشناس، رویا اسماعیلیان نویسنده و صداپیشه، مجید تقوی بهبهانی استاد سرشناس زبان و ادبیات پارسی و محمدرضا سرسالاری شاعر، روزنامهنگار و دبیر جشنواره شاهنامهخوانی بانوان به عنوان داور حضور داشتند.
محمدرضا سرسالاری، بانی این رویداد، درخصوص چگونگی شکلگیری این جشنواره میگوید: در گذشتههای دور دورهگردهایی وجود داشتند که هنگام عبور از شهرهای مختلف برای مردم داستان تعریف میکردند به این افراد گوسان میگفتند، این گوسانها گروههای مختلفی بودند و کارهای مختلفی میکردند؛ دسته اول عاشیقها یا آشیقها بودند که همراه با ساز، نغمهسرایی میکردند.
او با اشاره به گروه دوم گوسانها میگوید: گروهی دیگر دوتارنواز بودند، گروهی دیگر نقالها بودند که به درونِ شخصیتهای شاهنامه یا هر اثری رسوخ میکردند و در قالب راوی و بازیگر، آن داستان را بازی میکردند. ارائه کارشان هم بدین گونه بود که چند بیت را میخواندند و بقیه داستان را به صورت نثر بازگو میکردند. اغلب گوسانها مرد بودند، شخصیتها را آگراندیسمان میکردند و مردم هم در گذشته خیلی به این گروههای دورهگرد علاقه داشتند.
این شاعر و روزنامهنگار ادامه میدهد: اما ساحتی بالاتر از این افراد بود به نام شاهنامهخوانها یا دفترخوانها که کارشان مترادف با شاهنامهدانی بود. اینافراد در داستانها تحقیق و تفحص بیشتری میکردند، شخصیتها را آنالیز میکردند و نحوه ارائهشان هم اینگونه بود که تمام داستان را به صورت شعر بازگو میکردند.
سرسالاری ادامه میدهد: چند سال قبل که ایده برگزاری این جشنواره به ذهنم رسید، گمان کردم بانوان ما بهتر است که شیوه «شاهنامهخوانی» را دنبال بکنند چراکه معتقدم شاهنامهخوانی با متانت همراه است.
محمدرضا سرسالاری با اشاره به سابقه حضور ۲۵ سالهاش در انجمنهای ادبی مشهد اظهار میکند: من تا آن زمان حتی یک شاهنامهخوانِ بانو در مشهد ندیده بودم و بانوان ما بیشتر در حوزه آموزش کودکان و نوجوانان به صورت پراکنده فعالیت میکردند.
دبیر هفتمین جشنواره ملی شاهنامهخوانی بانوان عنوان میکند: این جشنواره را از «دوشنبههای شعر و موسیقی» با جلسهای درون گروهی شروع کردم و پس از آن این جشنواره را به انجمن ادبی سیاوش که آن هم انجمنی بود که تازه در آن روزها استارت آن را با دوستان زده بودم، آوردم و به مرور این جشنواره گستردهتر شد.
وی میافزاید: ما سال به سال داستانهای مختلف را مرور کردیم، هر جشنواره از ابتدای همان سال آغاز میشد، یعنی کلاسها به صورت دو هفته در میان بود و ابیات بیت به بیت خوانده و معنی میشد و در انتهای سال جشنواره برگزار میشد.
محمدرضا سرسالاری با بیان اینکه در دوره دوم یا سوم، این جشنواره فرامرزی شد، اظهار میکند: آن سال از ۸ یا ۹ کشور دیگر هم آثاری برای ما فرستاده شد، اما چون منابع ما محدود بود، این امکان را نداشتیم که بانوانی که از دیگر شهرها داوطلب بودند را با هزینه خودمان به مشهد بیاوریم، لذا تنها بانوانی که توان مالی سفر به مشهد را دارند، در ایام جشنواره خودشان را به ما میرسانند و اگر امکانات مالی ما تامین شود، این جشنواره قابلیت برگزاری در سطح بینالمللی را هم دارد.
وی ادامه میدهد: امسال هفتمین سال برگزاری این جشنواره بود و بانوان از ابتدای سال داستان رستم و اسپندیار را تمرین کردند، طی این سالها افراد بزرگی نظیر استاد راشد محصل فقید، محمدجعفر یاحقی، افسانه بایگان و استاد فرزین، حامد مهراد و... همراه ما بودند.
سرسالاری با بیان اینکه به واسطه این جشنواره امروز مشهد قطب شاهنامهخوانی بانوان است، تاکید میکند: طی این ۷ سال حدود ۳۰۰ بانو بدون تکرار در این جشنواره حضور مستمر داشتهاند و جمعا بیش از هزار بانوی شاهنامهخوان در این جشنواره، شاهنامهخوانی را تجربه کردند و هرکدام در حوزه آموزش فعال شدند و به دنبال کسب مدارک بالای دانشگاهی رفتهاند چراکه همین فضا به آنها انگیزه داد تا به تحصیل ادامه دهند.
وی میافزاید: همچنین اینکه به شهادت بسیاری از همین بانوان شرکتکننده، شاهنامهخوانی به خانههای این افراد رفت، هرکدام از بانوان آموزههای این جشنواره و کلاسهایش را به فرزندان خود، اعضای خانواده و... منتقل کردند و اینگونه هر روز به گستره شاهنامهخوانان اضافه میشود.
این مجری بیان میکند: سال گذشته به واسطه همین جشنواره مادربزرگ، فرزند، نوه و نبیرهای را داشتیم که هر چهار نسل شاهنامه میخواندند.
سرسالاری درخصوص پوشش بانوان در این جشنواره میگوید: امروزه در شهر شاهد پوششهای ناهنجار بسیاری از افراد هستیم، اما در این جشنواره بانوان با رنگینکمانی از لباسهای محلی و نجیب مناطق مختلف کشورمان حاضر میشوند که این برای حضار یادآوری خوبی از فرهنگ مناطق مختلف کشور است.
وی در انتها میافزاید: متاسفم که این جشنواره توسط مسئولان مرتبط دیده نمیشود، ما با دست خالی هفت سال این جشنواره را برگزار کردیم و این نذر من است و تا انتهای عمر این کار را ادامه خواهم داد، اما امیدوارم با کمک رسانهها این جریان خوب فرهنگی بانوان بیشتری را جذب خود کند.