به گزارش شهرآرانیوز، در همین اوایل دی امسال بود که در دانشگاه فردوسی مستندی درباره فردوسی پخش شد و مناسبت آن را پنجم دی، زادروز فردوسی، اعلام کرده بودند.
عجیبتر اینکه چند سال پیش در یک خبرگزاری هنگام نوشتن رخدادهای بیستم مهر، به زادروز فردوسی در آن روز هم اشاره شده و نوشته شده بود که امروز روز تولد شاعر نامدار ایرانی، حکیم ابوالقاسم فردوسی در توس (۳۱۳ ش) است! موضوع زادروز فردوسی چنان جدی است که در کنار اظهارنظرهای فراوان، حتی کتابی با عنوان «زادروز فردوسی» نوشته مرادی غیاث آبادی و مقالهای مفصل به قلم ضیاء الدین ترابی در نشریه «ماه و ادبیات» با عنوان «از زادروز فردوسی تا آغاز و انجام شاهنامه» منتشر شده است.
ظاهرا داستان از جایی آغاز شده است که علیرضا شاپورشهبازی (شیراز۱۳۲۱ ـ آمریکا۱۳۸۵)، فوق دکترای تاریخ نگاری ایران از دانشگاه گوتینگن آلمان، سال۱۹۸۴ مقالهای در مجله «خاورشناسی» آلمان نوشت و با محاسباتی به این نتیجه رسید که تاریخ دقیق تولد فردوسی سوم دی سال۳۰۸ یزدگردی برابر با سوم ژانویه۹۴۰ میلادی است. او این طور نتیجه گرفته بود که، چون تاریخ سرودن مصرع «که شد سال گوینده بر شصت وسه»، ۱۵دسامبر۱۰۰۲ است، خبر از رسیدن تاریخ زادروز شصت وسه سالگی فردوسی دارد و ۷۷سطر پس از مصرع «شب اورمزد آمد و ماه دی» سروده شده است.
در نقد این سخن، ضیاء الدین ترابی مینویسد: «نخستین کسی که متوجه موضوع زادروز فردوسی در کتاب سترگ شاهنامه و بیتهای تاریخ دار آن شد، آقای شاپور شهبازی بود که به درستی به این مسئله پی برد و آن را مطرح کرد؛ ولی از آنجایی که ظاهرا اطلاعی از وضع گاه شماری یزدگردی و اعتدالی ایرانی و موضوع تطبیق تقویمها نداشت، تلاش کرد موضوع زادروز فردوسی را با مقایسه با تقویم میلادی تثبیت کند که متأسفانه به اشتباه در محاسبه خود در برگشت به گذشته و سال تولد فردوسی به محاسبهای نادرست به جای سال ۳۰۹ یزدگردی سال ۳۰۸ یزدگردی را ملاک قرار داد و نیز در تطبیق آن با تقویم یزدگردی به افسانه پردازیهایی پرداخت که موجب شد این کشف جالب تاریخی اش کم رنگ جلوه گر شود.» (کتاب ماه و ادبیات، ش ۲۵، اردیبهشت ۱۳۸۸).
حکیم توس جایی در شاهنامه به شصت و سه سالگیاش اشاره میکند. شصت وسه سالگی در نظر فردوسی مهم و یادآور سن مبارک حضرت رسول (ص) بوده است. در گذشته در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر، مردم مسلمان رسیدن مرد و زن را به شصت وسه سالگی محترم میشمردند و جشن میگرفتند و با آش و خوراکیها از مردم پذیرایی میکردند که آن آش را هم «آش پیامبر» و آن جشن را «پیامبرسالگی» مینامیدند. این رسم هنوز در تاجیکستان و بقیه جمهوریهای آسیای میانه و حتی بخشی از افغانستان زنده است.
این درحالی است که شاهنامه پژوهان و فردوسی شناسان بنام، قاطعانه گفته اند زادروز این شاعر مشخص نیست و از آن جمله نظر صریح و آشکار دکتر جلال خالقی مطلق است که دو سال پیش و در پی ادعای روز تولد فردوسی در اول بهمن ماه، در پیامی نوشت: «درباره روز تولد فردوسی هیچ اطلاعی نداریم و آنچه ادعا شده، فاقد اعتبار است.»
دکتر میرجلال الدین کزازی، از شاهنامه پژوهان و استادان زبان و ادبیات فارسی، بهمن ماه سال گذشته و در گفتگو با ایبنا با تأکید بر اینکه هیچ کدام از تاریخهای بیان شده درباره روز تولد فردوسی از جمله سوم دی یا یکم بهمن بی چندوچون نیست، گفته بود: «در شاهنامه به روشنی تاریخ تولد فردوسی بازتاب نیافته است و اگر چنین بود، نیاز به گمانه زنیهایی برای تاریخ تولد سراینده شاهنامه نداشتیم. اکنون به ناچار باید به گمانه زنیها دل خوش کرد تا زمانی که با برهانهایی استوار یکی از آن گمانها را بپذیریم یا همه را به کناری بگذاریم.»
از دیگر شاهنامه پژوهان باید از دکتر محمدجعفر یاحقی نام برد که وی نیز سال ۱۳۹۷ در گفتگو با ایرنا تأکید کرد تعیین زادروز فردوسی سندیت متقن تاریخی ندارد: «در چارچوب زندگی اجتماعی و فرهنگ قرون گذشته، قیدکردن روز دقیق تولد افراد اهمیت نداشته و درباره فردوسی نیز این چنین بوده است. حتی سال تولد او هم پس از بررسیهای متعدد و با زحمت در سال ۱۳۲۹ خورشیدی مشخص شد.
بنابراین، تعیین روز دقیق تولد فردی در یک هزار سال پیش -هرچند هم این فرد شاخص باشد- به هیچ وجه امکان پذیر و شدنی نیست. هیچ سند تاریخی هم در این زمینه وجود ندارد و نام بردن از این روز (یکم بهمن) به عنوان زادروز فردوسی فقط براساس محاسبات سرانگشتی، غیرعلمی و غیررسمی صورت گرفته است.»
از سجاد آیدنلو، دیگر شاهنامه پژوه کشورمان، هم خواندن این نکته خالی از لطف نیست که سال ۱۳۹۸ در گفتگو با شهرآرا گفت: «هیچ مبنای علمی برای زادروز فردوسی نداریم. از مواردی که در مسائل مربوط به شاهنامه شناسی برداشتهای اشتباه را به دنبال داشته، سه بیتی است که در بخش تاریخی شاهنامه آمده است. در آنجا فردوسی به شصت وسه سالگی خودش اشاره کرده است.»
ژاله آموزگار نیز به این تقویم سازیها برمی آشوبد و میگوید: «زادگاه و تاریخ تولد فردوسی اهمیتی ندارد، زیرا همه جای ایران سرای اوست.» (عصرایران ۱۴۰۱). فراموش نکنیم که وقتی در روزگارخودمان (که همه چیز ثبت و ضبط میشود) برخی افراد عادی حتی چند تاریخ تولد برای خودشان قائل اند و تولد واقعی خود را با آنچه در شناسنامه است، متفاوت میدانند، چطور ممکن است بتوانیم برای گذشتگان و مشاهیرمان با قاطعیت به یک نظر پافشاری کنیم، مگر آنکه همه دلایل و سندها قوی و مبرهن باشند؛ مانند کسی، چون ناصرخسرو که در آثارش به روز و سال تولد خودش اشاره کرده است. ما برای بسیاری از این نام آوران همچون سعدی، حافظ، مولانا، عطار و... هم نمیتوانیم زادروز تعیین کنیم.
آنچه درباره فردوسی مشخص است، این است که بیشتر صاحب نظران و فردوسی شناسان باتوجه به اشاراتی که در متن شاهنامه فردوسی آمده است، معتقدند وی سال ۳۲۹ قمری متولد شده و سال ۴۱۱ قمری درگذشته است که البته استاد خالقی مطلق سال ۴۱۶ را دقیقتر میداند. پایان نگارش شاهنامه هم باتوجه به اشارات شاهنامه مشخص است و براساس پژوهشهای شاهنامه پژوهان پایان کار ویرایش نخست شاهنامه سال ۳۸۴ و ویرایش نهایی آن نیز سال ۴۰۰ قمری است. گروهی سال ۳۸۹ قمری را نیز پایان ویرایش دوم شاهنامه دانسته اند؛ ولی خود فردوسی درباره روز و ماه پایان کار سرایش شاهنامه به صراحت در پایان کتابش آن را روز ارد (بیست وپنجم هر ماه) از ماه سپندارمذ (اسفند) گفته است.
این بحث در دیگر روزهای سال هم به چشم میخورد و آن یادروزهایی است که در گاه شمار فارسی وجود دارد و برخی به اشتباه یادروزها را برابر زادروز این مفاخر تصور میکنند؛ از آن جمله یادروزهای حافظ، سعدی، مولانا، خیام، عطار و حتی فردوسی است. این اشتباه فراوان در رسانهها و گفته افراد مختلف دیده و شنیده میشود.
خبرگزاری صداوسیما سال گذشته نوشته بود: ۲۰ مهر، زادروز خواجه شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی مشهور به لسان الغیب، شاعر فارسی گوی ایرانی گرامی باد. تابناک در ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ اول اردیبهشت را زادروز سعدی نوشت. خبرآنلاین در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، این روز را زادروز خیام معرفی کرد که در جاهای مختلف دیگری هم از این روز به عنوان زادروز خیام یاد شده است؛ درحالیکه حتی در سال تولد او اختلاف است و جلال متینی در مقاله «خیام شاعر» در مجله ایران شناسی، سال نهم، تابستان ۱۳۷۶ به صراحت مینویسد که «از زادروز خیام خبری نداریم».
این اظهارنظرها درباره مولانا هم مطرح است و برخی زادروز مولانا جلال الدین محمد بلخی را ششم ربیع الاول میدانند و برخی به هشتم مهر اشاره میکنند. درباره یادروز فردوسی نیز آنچه مشخص است اینکه درحقیقت ۲۵ اردیبهشت ماه به جای ۲۵ اسفندماه که روز پایان نگارش شاهنامه است، برای بزرگداشت فردوسی به ثبت رسیده است و ۲۵ اردیبهشت یک روز کاملا قراردادی برای بزرگداشت فردوسی نامدار است و هیچ ارتباطی به مناسبتی ندارد.