همه انبیای الهی و امامان معصوم (ع) سبب هدایت مردم و خیر و برکت برای فرد و جامعه هستند، اما درباره امام جواد (ع) چنین آمده است که ابویحیی صنعانی گوید در نزد امام ابوالحسن الرضا (ع) بودم که فرزند خردسالش ابوجعفر امام جواد (ع) را آوردند. امام رضا (ع) فرمودند: این مولودی است که هیچ مولودی بابرکتتر از او برای شیعیان ما متولد نشده است.
برکت به معنای زیادی نیست. برکت مال و عمر و علم به معنای زیادی و کثرت نیست، بلکه برکت به معنای مفید بودن در زمان حال و مؤثر بودن برای آیندگان است. بعضی با مال کمی که دارند کارهای مفید و ماندگاری میکنند، در عمر کم فواید فراوان و تأثیرات جاویدان دارند و با علم خود، ولو کم، تأثیرگذاریهای زیاد و هدایتهای جاویدان داشته اند.
امام جواد (ع) از چند نظر به عنوان بابرکتترین مولود برای شیعیان معرفی شده اند: الف) استمرار امامت شیعه بعد از حضرت رضا (ع)؛ ب) خروج شیعیان از شک و تردید؛ ج) تثبیت اعتقادات شیعیان و جلوگیری از ایجاد فرق و مذاهب جدید؛ د) آماده سازی شیعیان برای پذیرش امامت امامان بعدی در سنین خردسالی، مثل امامت امام هادی (ع) و حضرت مهدی (عج).
انسان برای زندگی بهتر نیاز به الگوهای کامل دارد. توجه به تاریخ معصومان (ع) در همین راستاست. شهید مطهری مطالعه تاریخ را برای به دست آوردن آموزههای مثبت و کسب عبرت و تجربه از زندگی دیگران لازم و ضروری میداند.
شناخت اسباب رشد امتها و حکومتها و همچنین عوامل سقوط و انحطاط آنان معیارهای صحیحی به دست میدهد. چنین نگاهی به تاریخ عقلانی و نیاز ضروری زندگی بشر در همه عرصه هاست؛ از این روی به چند نکته مهم از درسهای ارزشمند زندگی امام جواد (ع) اشاره میکنیم.
شیخ کلینی نقل کرده است که فردی از قبیله بنی حنیفه، اهل سجستان گفت که با امام جواد (ع) در سفر حج همراه بودم. در کنار سفرهای هنگام غذا خوردن فرصت را غنیمت شمردم و گفتم: والی منطقه ما از موالیان و شیعیان شماست و شما را بسیار دوست دارد و من هم مقداری خراج به آنان بدهکارم. لطف کنید نامهای بنویسید تا به من احسان و مدارا کند. او از محبان شماست و مکتوب شما برای من بسیار مفید خواهد بود.
امام جواد (ع) کاغذی چنین نوشتند: کسی که نامه مرا میآورد میگوید که تو مذهب و اعتقاد زیبایی داری (شیعه هستی). آنچه از اعمال و رفتار تو که نیکو و خوب باشد، برای تو خواهد ماند. پس به برادرت احسان کن و بدان که خداوند -عزّوجلّ- در قیامت از مثقال ذره و خردل از تو سؤال میکند.
مرد سجستانی گوید وقتی از حج برگشتم، والی به استقبال من آمد و نامه را گرفت، بوسید و روی چشم خود گذاشت. بعد از آن بدهیهای مرا پاک و تسویه و بسیار به من نیکی کرد؛ بنابراین هرکسی در هر مسئولیت و مقامی که هست، باید بداند که موقعیت اجتماعی، آبرو و قدرت و نفوذ یا استعداد و توانایی فکری و جسمی او، نعمتهایی از جانب خداوند است که باید در مسیر دین خدا و خدمت به خلق خدا باشد و همگان در قیامت پاسخگوی اعمال خود خواهند بود.
امام جواد (ع) در حدیثی ارزشمند فرمودند: هرکس به برادر دینی اش به خاطر خدا خدمتی کند، خداوند در بهشت برای او خانهای بنا کند؛ و در حدیث دیگر فرمودند: عزت مؤمن در بی نیازی او از مردم است.
با نگاه و دقت در این دو حدیث میتوان فهمید از طرفی روحیه احسان و نیکی و مواسات با برادران دینی که باعث انفاق و ایثار به دیگران میشود لازم است و از طرف دیگر عزت و شرافت انسان در توانایی خود و روی پای خود ایستادن و چشم نداشتن به مال و مکنت مردم است. ثروتمندان به دنبال انفاق و کمک به فقرا باشند و مؤمنان ضعیف بدون چشمداشت به مال آنان با قناعت، شرافت و عزت خود را حفظ کنند.