به گزارش شهرآرانیوز با اینکه زمستان امسال نشان زیادی از برف و بارانهای پی در پی ندارد، ولی دمای پایین هوا بازهم یکی از موانع انتخاب دوچرخه بهجای خودرو برای رفتوآمدهای روزانه است. در این بین هستند شهروندانی که بنا به دلایلی مثل نداشتن خودرو شخصی یا تحمل نداشتن برای صفهای طولانی ترافیک وسایل حمل و نقل عمومی، با موتورسیکلت یا دوچرخههای اشتراکی و شخصی در شهر رفت و آمد میکنند.
دانش آموزان، کارمندان و کاسبان از جمله همین افراد هستند، اما نکتهای که باعث شده است تعداد این افراد روز به روز بیشتر نشود، نبود زیر ساختهای لازم برای ترویج فرهنگ دوچرخه سواری است. وقتی پای صحبت تعداد اندکی از شاغلانی که با دوچرخه به سر کار میروند، مینشینیم به مشکلاتی اشاره میکنند که جدی است.
«مسیر از یک جایی به بعد نامشخص است! بلاتکلیفم که ادامه مسیر را چگونه طی کنم. شانس آورده ام که با این رانندگیهایی عجیب و غریب رانندگان، پدرم همراه من است و راهنمایی ام میکند.» این گفته امیررضا چهارده ساله، دانش آموزی است که هر روز با پدرش دوتایی با دوچرخه هایشان به مدرسه و سر کار میروند.
از ابتدای مهر دوچرخه سواری میکند، پدرش هم به دلیل نزدیک بودن مغازه به منزلش خودرو شخصی بر نمیدارد و با دوچرخه رفت و آمد میکند. مشکل اساسی این پدر و پسر ناپیوسته بودن مسیر و سدمعبری است که دیگر کاربران ترافیکی در طول مسیر ایجاد کرده اند، مثلا یک روز پارک خودرو، یک روز ریختن مصالح ساختمانی، یک روز تردد موتورسیکلتها و...
پدرش به این نکته تأکید دارد تا وضعیت همین باشد اجازه نمیدهد پسرش به تنهایی در شهر رکاب بزند.
برای رسول سی وهشت ساله، کارمند یکی از ادارات دولتی که مدتی است به علت بالا بودن مخارج خودرو شخصی مجبور است با دوچرخههای اشتراکی رفت و آمد کند سختتر از رکاب زدن در خیابانهای نا ایمن و آلودگی هوا، نداشتن پوشش مناسب روی دوچرخه است. این کارمند جوان میگوید: مسیر خانه به اداره سربالایی است و رکاب زدن در این شرایط به نوعی فعالیت ورزشی حساب میشود و باعث تعریق و بو گرفتن لباسهای فرمم میشود.
اگر فضایی بود که ادارات تسهیلات ویژه به دوچرخه سواران میدادند مثل تهیه ست ورزشی یا اختصاص دادن ساعتی کوتاه به تعویض لباس، برای همیشه خودرو ام را میفروختم و یک دوچرخه میخریدم.
«چرا در گرما و سرما خودم را به زحمت بیندازم وقتی پارکینگ رایگان دارم؟!» جمله مشترک بسیاری از کارمندانی است که صبح با خودرو شخصی به سر کار میروند. این افراد که شرایط استفاده از دیگر وسایل حمل و نقلی از جمله اتوبوس، قطارشهری و دوچرخه را دارند با این ذهنیت که در خودرو خود احساس راحتی دارند، کمتر به وضعیت ترافیکی و معضلاتی که خودروهای تک سرنشین به آن دامن میزنند اهمیت میدهند.
به گفته مهدی چهل ویک ساله، دوچرخه سواری که سالها مسیرهای نزدیک را رکاب میزند، تا زمانی که پارکینگهای رایگان در اختیار کارمندان باشد و بنزین زدن و تردد با وسیله نقلیه شخصی صرفه اقتصادی داشته باشد وضعیت به همین منوال است.
از همکارانش شنیده بودم که سال هاست با دوچرخه تردد میکند. به بهانه گفتگو به سراغش رفتم، اما این بار خودرو اش را روی خط کشی عابر پیاده رها میکند، ظرف غذایش را بر میدارد و قدمهای بلند بر میدارد تا زودتر چهره اش را ثبت کند. بعد از آنکه ورود میزند، یادآوری میکنم که در جای غیرمجاز پارک کرده است و چرا از خودرو شخصی استفاده میکند؟!
همان طور که از پله بالا میرود میگوید: همه جا با دوچرخه میرفتم، حتی مسیرهای طولانی، حتی تفریح در روزهای تعطیل، اما برای همیشه قید دوچرخه را زد م. دیگر نه دوچرخه میخرم و نه سوارش میشوم. برای دومین بار دوچرخه ام را دزدید ند. این همه خرج در این شهر میشود، اما به ما دوچرخه سواران که میرسد بودجه نیست! کامل نبودن مسیر و نا ایمن بودنشان به کنار، یک پارکینگ ایمن نیست تا با خیال راحت وسیله مان را قفل کنیم و به دنبال کارمان برویم.
جمشید جعفری
مدیر پروژه حمل و نقل پاک و انسانمحور سازمان مدیریت و مهندسی شبکه حمل و نقل شهرداری مشهد
ترویج استفاده از دوچرخه نیاز به سیاست گذاری دارد تا در تمام لایهها پیگیری شود. باید زیر ساختها فراهم و فرهنگ سازی کامل و جامع انجام شود. ادارات دولتی و غیردولتی بهتر است این سیاست را از سر بگیرند و در جهت حذف خودروهای تک سرنشین، زیرمجموعه هایشان را ترغیب کنند تا قسمتی از سفرهای دورن شهری را با دوچرخه انجام دهند. حذف سرویسهای ادارات برای مسیرهای نزدیک و در دسترس با دوچرخه از دیگر برنامههای اجرایی است که متأسفانه تا کنون نادیده گرفته شده است.
همچنین مدیریت شهری با احداث پارکینگهای ایمن و مجهز در سطح شهر میتواند ترس از سرقت را برای صاحبان دوچرخه به صفر برساند که البته این مهم تا زمانی که تسهیلات در شهر مخصوص خودروهای شخصی باشد امکان پذیر نیست. بدیهی است که در چنین شرایطی انتخاب اول، خودرو ست نه دیگر وسایل حمل و نقل عمومی یا دوچرخه.
با حداقل رساندن تسهیلات خودرویی و بالا بردن هزینههای رفت و آمد مثل پارکینگ میتوان به سمت حمل و نقل پاک پیش رفت. به عنوان مثال سه پارکینگ میدان شهدا را که برای رفاه حال زائران ایجاد شده است در نظر بگیرید. عمده ظرفیت این پارکینگها به صورت رایگان در اختیار کارمندان این حوالی است که هر روز با خودرو شخصی به محل کار میروند.
شاید برای خیلیها تردد با دوچرخه سخت باشد، اما وقتی بدانند سهمیه استفاده از پارکینگ برایشان در هفته تنها دو روز است، به هیچ عنوان با خودرو شخصی رفت و آمد نمیکنند. برای خیلیها اقتصاد ریالی در انتخاب حمل و نقل حائز اهمیت است. چنین افرادی یک روزهایی را با اتوبوس، قطارشهری و گاهی که شرایطش باشد با دوچرخه رکاب میزنند.
از عمده دلایلی که باعث میشود کمتر کسی به دوچرخه سواری در شهر ترغیب شود، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۲۰۰ کیلومتر
شبکه دوچرخهسواری در مشهد ۷۰۰ کیلومتر پیش بینی شده است که تاکنون فقط ۲۰۰ کیلومتر اجرایی شده است
۲ درصد
سهم دوچرخه از حمل و نقل شهری مشهد ۷ درصد پیش بینی شده است که فقط نزدیک به ۲ درصد آن محقق شده است
۱۶۹ ایستگاه
تعداد ایستگاههای دوچرخههای اشتراکی در مشهد
۱۰۰۰ دستگاه
تعداد دوچرخههای اشتراکی در مشهد