زهره فردوسی | شهرآرانیوز؛ آمارهای بهزیستی خراسان رضوی حکایت از آن دارد که ۱۴۰ هزار فرد دارای معلولیت زیرپوشش این مجموعه در استان هستند؛ همچنین به روایت همین آمار، بیش از ۴۵ درصد معلولان زیرپوشش دارای معلولیت جسمی، حدود ۳۵ درصد دارای معلولیت ذهنی، ۱۰ درصد دارای معلولیت بینایی و ۱۰ درصد هم دارای مشکلات شنوایی هستند که در مجموع نیز ۵۰ درصد از جامعه معلولان استان دچار معلولیت شدید و خیلی شدیدند؛ شهروندانی که وضعیت جسمی شان آنها را از دستیابی به برخی حقوق شهروندی به نوعی محروم میکند. اگرچه توجه به معلولان در کلام مسئولان کلیدواژهای نسبتا پرتکرار است، اما در عمل این قشر از شهروندان همچنان مهجور مانده اند. در ادامه سلسله گزارشهای مطالبه گری اقشار مختلف از کرسی نشینان آینده بهارستان، این بار سراغ معلولان مشهدی رفته ایم و آنها از انتظارات خود و همچنین از تجربه نامه نگاریهای مکرر، تجمعهای قانونی و مراجعه به دفترهای نمایندگان ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی برای احقاق حقوقشان گفته اند.
عابدین اسفندیاری، مدیرعامل انجمن حمایت از معلولان ضایعه نخاعی خراسان رضوی، در گفتگو با خبرنگار شهرآرا اولین گزینه برای بهبود زندگی معلولان را ارتقای سطح معیشت آنان میداند.
او با تأکید بر اینکه هزینه زندگی یک معلول از یک فرد عادی بیشتر است، خاطرنشان میکند: خط فقر اگر برای یک فرد عادی ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان است، این رقم برای معلولان ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان محاسبه میشود.
اسفندیاری همچنین هزینه تردد و حمل ونقل را از جمله گرههای زندگی بیماران ضایعه نخاعی برمی شمارد و معتقد است که بنزین باید با شرایط ویژه به معلولان ضایعه نخاعی اختصاص یابد.
او با بیان اینکه الزام به نصب پلاک معلولیت برای خانواده و همسران معلولان ضایعه نخاعی خوشایند نیست، اظهار میکند: بهتر است نمایندگان آینده مشهد طرحی به مجلس ببرند تا سهمیه بنزین معلولان از طریق گواهی نامه یا کارت شناسایی اختصاص یابد، نه با پلاک خودرو.
مدیرعامل انجمن حمایت از معلولان ضایعه نخاعی خراسان رضوی از هزینههای تجهیزات پزشکی معلولان ضایعه نخاعی به عنوان هزینه مازاد زندگی افراد عادی یاد میکند و میافزاید: ماهانه ۳ میلیون تومان هزینه سونداژ معلولان دارای ضایعه نخاعی است، اما سؤال اینجاست که آیا مجلس و مسئولان تاکنون برای تأمین این ضرورت چارهای اندیشیده اند؟
او برای معلولان شاغل پیشنهاد اعمال تخفیف یا بخشش مالیاتی را مطرح و بیان میکند: اشتغال یک معلول هزینههای جانبی بسیاری دارد و همین که او تلاش میکند بار زندگی خودش و خانواده اش را به دوش بکشد، یک اتفاق مثبت است و اینکه معلول شاغل مانند افراد عادی مالیات بپردازد هم میتواند مورد بازنگری قرار بگیرد.
اسفندیاری در پایان صحبتش تیتروار تأکید میکند که معیشت، بنزین، هزینههای درمان و تجهیزات و مالیات در شمار فهرست مطالبات معلولان ضایعه نخاعی از نمایندگان آینده مشهد در مجلس شورای اسلامی است.
محمد ایمانی راد، عضو هیئت مدیره انجمن معلولان جسمی-حرکتی استان، نیز به خبرنگار شهرآرا میگوید: بیمه تکمیلی از اولویتهای معلولان جسمی حرکتی است. هزینههای درمانی که یک معلول برای فیزیوتراپی و توان بخشی متحمل میشود بیشتر از یک فرد عادی است و هزینهها برای افرادی که بیمه سلامت دارند کامل پرداخت نمیشود و از این نظر تحت فشارند.
او ناقص اجراشدن قانون حمایت از معلولان را درد اصلی این قشر میداند و میافزاید: با اجرای ناقص این ماده قانونی، حدود ۸۷۰هزار تومان به هرمعلول تعلق میگیرد که آن هم هر سه ماه یک بار واریز میشود؛ درحالی که یک فرد معلول باید ماهانه حدود ۵ میلیون و ۳۳ هزار تومان دریافت کند.
ایمانی راد معتقد است اشتغال، مسکن و معیشت برای معلولان از دغدغههای اصلی است که نمایندگان مجلس باید برای تحقق آنها تلاش کنند.
جواد موحدی، مدیرعامل بنیاد اوتیسم رشد مشهد، نیز درمان را مهمترین اولویت خانوادههای دارای فرزند مبتلا به اوتیسم میداند و تصریح میکند: تهیه دارو و هزینه بالای کاردرمانی مشکل اعضای انجمن اوتیسم است؛ همچنین مشابه ایرانی برخی از داروهای این بیماران در بازار وجود ندارد و داروهای خارجی نیز کمیاب و نایاب است.
او اوتیسم را دردی پایان ناپذیر میداند و از مشکلات متعدد در زمینه نگهداری، آموزش و حتی دغدغه پدر و مادرهای دارای فرزند مبتلا به اوتیسم برای بی پناهی فرزندشان پس از مرگ والدین میگوید.
موحدی معتقد است که مجلس باید به شکل ویژه به مسئله تأمین بودجه دارو، درمان و مراکز نگهداری بیماران مبتلا به اوتیسم ورود کند.
مدیرعامل بنیاد اوتیسم رشد مشهد همچنین درخواست افزایش بودجه نهادهای حمایتی مانند بهزیستی را برای اختصاص به بیماران مبتلا به اوتیسم مطرح میکند.
او ادامه میدهد: یک فرد که به دنیا میآید دو ماهیت دارد؛ اول اینکه فرزند پدر و مادرش است و ماهیت دوم این است که فرزند مملکت و کشورش است. حال فرض کنید پدر و مادرها از نگهداری فرزندان مبتلا به اوتیسم سر باز بزنند. آن وقت بار نگهداری آنها بر دوش دولت میافتد. اکنون که خانوادهها از این فرزندان نگهداری میکنند، پس باید دولت و مجلس نگهداری از آنها را تسهیل کنند.
با ایمان طوسی، یکی از ناشنوایان شهرمان و مدیر مرکز مشاوره ناشنوایان، به گفتگو مینشینم؛ عضوی از جامعه چهارصدهزارنفری ناشنوایان کشور که هرچند پرونده رسمی در بهزیستی دارند، زبانشان هنوز به رسمیت شناخته نشده است.
او که خود دانشجوی دکتری زبان شناسی است و به دنبال ابتلا به یک تب شدید در چهارده سالگی شنوایی خود را از دست داده، معتقد است، شنیدن و فهماندن زبان اشاره در ادارات، مراکز درمانی و محافل مختلف از سختترین فرایندهای زندگی ناشنوایان است که باید برای آن فکری شود و اورژانس، پلیس، بانک، آتش نشانی و... باید دستورالعمل مشخصی برای پاسخگویی به آن ها داشته باشند.
از او میپرسم که از نمایندگان آینده مجلس شورای اسلامی چه درخواستی دارد. طوسی اجرای قانون حمایت از معلولان و نظارت نمایندگان بر اجرای آن را که شش سال از تصویبش در مجلس میگذرد، نخستین اولویت میداند و معتقد است نظارتی بر اجرای این قانون نیست و به ویژه اجرای ماده ۲۷ آن گره از بخشی از مشکلات معیشتی معلولان باز خواهد کرد.
طوسی تصریح میکند: مستمری بهزیستی برای سال ۱۴۰۳ افزایش ۳۰ درصدی دارد، اما باتوجه به تورم، این میزان مستمری هم گره گشای معلولان نیست و باید بودجه سازمان بهزیستی از سوی نمایندگان به نحوی لحاظ شود که مستمری معلولان را بر اساس واقعیت اقتصاد تعیین و واریز کنند.
او همچنین بر لزوم توجه به مسئله اشتغال معلولان و سهمیه اختصاصی استخدام آنها تأکید و خاطرنشان میکند: سهمیه ۳ درصد استخدام پاسخگوی این جامعه نیست و نمایندگان مجلس باید چاره جویی کنند.
حاصل گفتگوهای ما با برخی از نمایندگان جامعه افراد دارای معلولیت در مشهد این است که در ایران، مثل خیلی از کشورهای دیگر، زیرساختها برای بهره مندی از برخی حقوق شهروندی، رفاه عمومی و... برای این شهروندان توان یاب فراهم نیست و در بازار اشتغال بر روی این قشر تقریبا بسته است.
در حوزه اجتماعی هم کمتر خبری درباره اعتنای برنامه ریزی شده به این افراد شنیده میشود. آنها بیشتر به صورت زینتی و مناسبتی، مورد تجلیل قرار میگیرند و شاید استمراری در توجه به آن ها نیست. شرایط موجود سبب شده است معلولیت برای بسیاری از افراد این قشر که افراد توانمند هم میانشان کم نیست، به واقع محدودیت باشد. پرسش باقی مانده این است که آیا مجلس آینده راهگشای این محدودیتها خواهد بود یا توجه به معلولان باز هم از وعده و کلام فراتر نمیرود؟