هشدار هواشناسی درباره آلودگی هوای مشهد در روز‌های دوشنبه و سه‌شنبه (۳ و ۴ دی ۱۴۰۳) سهم مردم از هزینه‌های درمان بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است | بدهی ۹۴ هزار میلیارد تومانی وزارت بهداشت زن معتاد مدعی شد: قابله نوزادم را بعد زایمان دزدید «فاطمه» و «زهرا» پرتعدادترین نام دختران در ایران در حادثه سقوط هواپیما گردشگری در برزیل ۹ نفر کشته شدند+تصویر نابینایی ۹ نفر در بیمارستان چشم‌پزشکی نگاه| سه نفر از کادر درمان تعلیق شدند نشست «نقش قانون عفاف و حجاب در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی» در مشهد برگزار شد حجاب یک مسئله تمدنی و وجه تمایز ما با دنیای غرب است روماتیسم مفصلی ریسک بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهد معاون دادستان مرکز خراسان رضوی: بیش از ۵۰ درصد طلاق‌ها ناشی از بی‌حجابی و بی‌بندوباری است ۱۵۰ دستگاه تلفن همراه سرقتی در مشهد کشف شد (۲ دی ۱۴۰۳) حق حبس در نکاح چیست و چه آثاری دارد؟ اصول رانندگی در زمان یخبندان و لغزندگی جاده | لغزندگی و رانندگی سقوط مرگبار بالگرد آمبولانس در ترکیه + فیلم عذرخواهی رئیس سازمان نظام پزشکی درخصوص حادثه نابیناشدن ۹ نفر در بیمارستانی در تهران تعداد پشت‌نوبتی‌های جهیزیه به صفر خواهد رسید مدارس کردستان فردا (۳ دی ۱۴۰۳) حضوری است آسیب‌دیدگان اجتماعی بیمه سلامت می‌شوند سالمندشدن جمعیت چه مشکلاتی به دنبال دارد؟ آیا خیار‌های توخالی برای خوردن بی‌خطر هستند؟ کمبود مدرسه در خیابان شهید آرمون مشهد و اطراف آن همچنان پابرجاست | روزنه‌های امید برای حل مشکل کمبود مدرسه هشدار سطح نارنجی سازمان هواشناسی برای مشهد و ۸ کلانشهر دیگر (۲ دی ۱۴۰۳) چگونه از کلاهبرداری‌ در خرید و فروش طلای آنلاین جلوگیری کنیم؟ رئیس‌کل دادگستری خراسان رضوی: مشکلات و تنگنا‌های موجود باید با کار جهادی و تلاش مضاعف رفع شود انجام ۷ هزار تست HIV و شناسایی هفت مورد جدید در مشهد ۵۲ درصد سالمندان را زنان تشکیل می‌دهند توجه وزارت ورزش به قاچاق مکمل‌ هشدار پلیس فتا درخصوص برخورد با سازندگان ویدئو‌های چالشی اینستاگرامی ۳۸ درصد فرهنگیان نیازمند مسکن هستند نزاع مرگبار در دورهمی خانوادگی + عکس وزیر آموزش و پرورش: امتحانات نهایی به هیچ وجه تعطیل نخواهد شد  ۹۶ درصد افراد در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال باسواد هستند
سرخط خبرها

مادرجانِ خانم ابراهیم زاده

  • کد خبر: ۲۱۵۳۶۲
  • ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۳
مادرجانِ خانم ابراهیم زاده
خانم ابراهیم زاده همسر ندارد و از مادرش نگهداری می‌کند. زندگی او بر مدار مادرش می‌چرخد.

خانم ابراهیم زاده ریزنقش است. آرام حرف می‌زند. تا حالا نشنیده ام صدایش بالا برود. وقتی به صورتش نگاه می‌کنی آرامشش دلت را آرام می‌کند. او معاون یکی از مدارس حاشیه شهر است و نیمی از وقتش در روز را صرف حضور در مدرسه می‌کند.

در بین ساکنان ساختمان بیشترین تعامل را با او دارم. هر دو در یک طبقه ساکن هستیم و برای جابه جا کردن خودروهایمان زیاد هم را می‌بینیم. از دار دنیا یک مادر دارد، یک دختر و یک نوه. وقتی کفش‌های قرمز رنگ تق تقی نوه کوچکش جلو در است می‌فهمم امروز کیف همسایه ام کوک است. چون صدای خنده از واحدشان به گوش می‌رسد. خانم ابراهیم زاده با مادرش زندگی می‌کند. مادری هشتادوسه ساله که با واکر راه می‌رود.

سکوت همسایه مان، اما حدود یک ماه پیش شکست. صدایش به واحد ما هم می‌آمد. برایم عجیب بود. او و بلندبلند حرف زدن؟ صدایش می‌آمد که می‌گفت مادرجان خودت را بکش بالا. مادر جان آرام. مادرجان می‌افتی و...

لحظاتی بعد تلفن همراهم زنگ خورد. آن سوی خط خانم ابراهیم زاده نفس نفس زنان کمک می‌خواست. گفت خودت را برسان مادرم افتاده نمی‌دانم چه شده تکان نمی‌خورد.

نفهمیدم چطور چادرم را سرم کردم و خودم را به او رساندم. مادرش کنار تخت نشسته بود. چشم هایش گوشه اتاق را نشانه رفته بود. همسایه ریزنقش ما هم نفس نفس زنان بالای سرش ایستاده بود. آرام گفت فکر می‌کنم مادرم فلج شده است. بعد بغضش ترکید و زد زیر گریه. بین گریه هایش گفت داشت با واکر راه می‌رفت نمی‌دانم چه شد خورد زمین. حالا هر کاری می‌کنم زورم نمی‌رسد او را روی تختش بخوابانم. تکان نمی‌خورد. با هم زیر بغلش را گرفتیم. به سختی توانستیم دونفری او را روی تخت بکشیم.

خانم ابراهیم زاده همسر ندارد و از مادرش نگهداری می‌کند. زندگی او بر مدار مادرش می‌چرخد. مادرش امروز هرچه هوس کرده همان را می‌پزد. مادرش امروز مریض است مرخصی می‌گیرد و مدرسه نمی‌رود. مادرش امروز نوبت دکتر دارد خودش را می‌رساند و او را  دکتر می‌برد. قبل تر‌ها می‌گفت دخترم گفته فکر نکنی پیرشوی من همین کار‌ها را برایت انجام می‌دهم به این هوا نباشی. من از این کار‌ها نمی‌کنم بعد ریز ریز می‌خندید و می‌گفت من پیر بشوم از هیچ کس توقع ندارم. خودم باروبندیلم را جمع می‌کنم و می‌روم خانه سالمندان.

حالا او مانده و مادری که فلج شده است. صبح تا ظهر پرستار از او مراقبت می‌کند بعد دخترش می‌آید و از مادر پرستاری می‌کند. فقط او می‌فهمد مادر چه می‌خواهد. مادر زمزمه می‌کند دختر می‌فهمد گردنش درد می‌کند. مادر لب هایش را تکان می‌دهد و دختر می‌فهمد آب می‌خواهد. چه خوب که هنوز نسل دختر‌های دل سوز منقرض نشده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->